امام کاظم(ع): هرگاه سه نفر در خانه ای بودند، دو نفرشان با هم نجوا نکنند. زیرا نجوا کردن نفر سوم را ناراحت می کند.
الکافی
ذکر روزسه شنبه
صد مرتبه «یا ارحم الراحمین»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حجتالاسلام حسینی قمی در ارائه راهکاری برای تربیت بهتر فرزندان گفتهاند:
اگر میخواهیم بچههایمان خوب باشند، باید خودمان خوب باشیم. اگر صادق و خوش اخلاق باشیم، فرزندان مان شبیه ما میشوند. بدانیم که برای داشتن فرزند صالح باید از خودمان شروع کنیم و خودمان را اصلاح کنیم. اگر در جایی نیز دچار اشتباه شدیم روی آن پافشاری نکنیم و صادقانه به اشتباه خود اعتراف کنیم تا به لطف خدا در تربیت فرزندمان موفق شویم.
تارنمای سمت خدا
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
* اگر تصمیمی داشته باشی، به زودی موفق خواهی شد. زیرا آدمی ساخته افکار خویش است و فردا همان خواهد شد که امروز می اندیشیده است. مترلینگ
* بیاموزید بی آن که شما را آموزنده بدانند. دیل کارنگی
* هر قدر بیشتر کسی را دوست داشته باشید کمتر مغرورش می کنید. مولیر
* نوابغ بزرگ دارای کوتاه ترین بیوگرافی ها هستند. امرسون
* عوام، ثروتمندان را محترم می شمارند و خواص، دانشمندان را. افلاطون
برگرفته از کتاب «رهنمون» تالیف غلامحسین ذوالفقاری
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
من عاشق احمق ها هستم. متنفرم از همه موجوداتی که میخواهند همه چیز را بفهمند و از فرط دانش و بامزگی میدرخشند و همهجا جا خوش کرده اند؛ به گونه وصف ناپذیری بیزارم از این نابهکارها و کارکشتهها.
برگرفته از «یاکوب فون گونتن»
اثر روبرت والزر
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بر فراز بودم
افتاده ام گر کنون در زیر پا
می دانم صباحی چند
باز برمی گردم بر فراز
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«ریوکان» به دلیل قرار گرفتن در یک دره، شش ماه از سال در سایه قرار دارد. از سال 2013 آینه های خورشیدی در ارتفاعات این شهر نصب شد تا جایگزین نور خورشید برای نیمی از سال باشد. این آینه ها که در فاصله ۴۵۰ متری بالای میدان شهر قرار گرفته است، با یک فناوری مخصوص، نور خورشید را به طور مستقیم به میدان شهر هدایت می کند. اگرچه حرارت این نور به قدری نیست که یخ ها را آب کند، اما ساکنان این شهر از این آفتاب مجازی لذت می برند. البته این ایده جدیدی نبود، صد سال پیش این پیشنهاد را مهندسی به نام «ساموئل اید» ارائه کرد. اما در آن زمان نتوانست ایده اش را عملی کند، چرا که فناوری لازم برای این کار در آن دوران وجود نداشت. در عوض وی در سال 1928 تصمیم گرفت واگنی بسازد که اهالی شهر را با هزینه ای کم به بالای کوه ببرد تا نور خورشید را ببینند. هم اکنون مردم ریوکان از این وسیله برای رفتن به بالای کوه استفاده می کنند. در سال ۲۰۰۵ پروژه روشن کردن شهر توسط «مارتین اندرسون»، یکی از هنرمندان این شهر دوباره مطرح شد. او که در خبری شنیده بود یکی از ورزشگاه های آریزونا به وسیله آینه هایی روشن شده و این موضوع رشد چمن ها را به دنبال داشته است، تصمیم گرفت همین طرح را در شهرش اجرا کند؛ پروژه ای که با موفقیت به اتمام رسید و هر سال این آینه ها گردشگران زیادی را جذب این شهر می کند.
منبع: ای.بی.سی نت
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جمعه هفتهای که گذشت در اتفاقی نادر، مهمان یکی از برنامههای تلویزیون وسط برنامه با گفتن پس من یک موز برداشتم برنامه را ترک کرد. آن شخص مهمان هم کسی نبود جز هوادار خرسهای هنرمند هالیوود؛ آقای مسعود فراستی. مجری این برنامه، آرش ظلیپور که هنوز فرق نقد را با تمسخر نمیداند، به نقد کردن عرقگیر و کت و کاپشن مسعود فراستی پرداخت. این مجری حتی از لفظ بدتیپ هم استفاده کرد و تلویحا اشاره کرد که لطفا مهمانهای بدتیپ تو برنامه ما نیان مرسی اه! آقای فراستی هم که به خیال خودش میخواست از آن بحثهای خیلی جدی و حتی بالای هجده سال برنامه هفت را این جا پیاده کند، وقتی دید جریان از این قرار است صحنه برنامه را ترک کرد و رفت. پس از این اتفاق مجری برنامه جوری ژست پیروزمندانه گرفت که نادرشاه پس از فتح هندوستان نگرفته بود.
اما از اتفاق فراستی که بگذریم به فرهادی میرسیم. واقعا هم چه قدر این دو نفر با هم رابطه خوبی دارند، شما اگر جلوی فراستی نام فرهادی را بیاوری در نهایت یک تکه مقوا در حد کارتن یخچال به ذهنش خطور میکند. به هرحال فیلم جدید فرهادی روی اینترنت منتشر شد و از «همه میدانند» به «همه میبینند» تبدیل شد. یک عده هم جوری ادای رعایت کپی رایت را درآوردند که انگار بقیه فیلمهای روز دنیا را یکییکی اجازه میگیرند میبینند. مثلا پدری گفت: «ببخشید من همین جور که اتفاقی به اتاق پسرم رفته بودم صحنهای از فیلمتان را دیدم (معمولا هم میدانید که پدرها تصادفا کجای فیلم وارد اتاق میشوند) که واقعا عذر میخواهم یازده ثانیه از فیلم را دیدم.» حتی کمپین ببخشید که دیدیم راه افتاد تا نهایتا فرهادی خودش گفت: «رها کنید عزیزان! من خودم نسخه اینترنتی را دانلود کردم، این قدر سخت نگیرید، اصلا مهمان من». ما همین جا از آقای کیانیان هم میخواهیم این قدر خودش را عذاب وجدانی نکند.
آخر این دیزالو را هم مثل سریالهای جذاب ایرانی میخواهیم با خبر عروسی تمام کنیم. این خبر، خبر عروسی کوئینتین تارانتینو است آن هم در روزگاری که بعضی هنرمندان هر چند وقت یک بار برای تنوعش طلاق میگیرند. تارانتینو که توی همه فیلمهایش اگر شش، هفت بشکه خون بر زمین نریزد خاطرش آسوده نمیشود، در مراسم ازدواجش هم که دید همه چیز معمولی است گفت: «داداش حداقل یه خون دماغ که بشیم دیگه». وی سپس کلهای به دیوار کوبید و با دماغی خونین رفت خانه بخت.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گاردین| بازی کودک مهاجر هندوراسی در مرز مکزیک و آمریکا
رویترز| آماده سازی عروسک های محلی برای جشنواره سنتی، روسیه
گتی ایمیج| زنده گیری یک گراز وحشی که روی پل شیشه ای تازه افتتاح شده رفته است، چین
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
به استامینوفن میگین آستامینوفن؟ پس پانی سالین بزنین تا سارما خاردگی تان خاب شه!
سوالی که هیچ وقت جوابش رو پیدا نکردم اینه که پسری که تو دانشگاه کت شلوار می پوشه، وقتی عروسی بره چی میپوشه؟!
نسل جدید با این جوراب های کوتاه هیچ وقت لذت خاروندن جای کش جوراب روی ساق پا رو تجربه نمی کنن!
یک بار قرار شد بریم اسکی، بچهها گفتن لباس اسکی بپوش. فرداش با یک پیرهن یقهاسکی رفتم پیست. نمی دونم چرا به من گفتن این جا وایسا ما بریم بلیت بگیریم و دیگه برنگشتن!
اخبار نشون داد معلمه با موتور سربالایی خاکی رو می رفت به یک دانش آموز تو روستا درس بده. بعد به بچه گفتن درخواستت از مسئولان چیه؟ گفت می خوام جاده آسفالت باشه تا معلم های خوب بیان!
اینستا رو که باز میکنی اولین پست معمولا یه عکس زیباست که 1.5 ثانیه بعد refresh میشه و باید ۳۰ دقیقه دنبالش بگردی پیداش کنی!
همون طور که ما از وقتی مدرسه نمیریم پنج شنبهها تعطیل شد، پیر هم بشیم ساعت کاری از دوازده شروع میشه!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جذب دختر مورد علاقه با لباس پلیس
دیلی میل- Ari Septian Pratama پسر 21 ساله اندونزیایی برای این که موفق شود دختر مورد علاقه اش را به خودش جذب کند، از لباس و تفنگ پلیس استفاده کرد. او بعد از این که چند قرار گذاشته بود، توسط پلیس این کشور دستگیر شد و حالا باید قرار بعدی را با لباس زندان در دادگاه با دختر مورد علاقه اش بگذارد!
رفتار نادرست معلم
آدیتی سنترال- رفتار نادرست یک معلم زبان چینی که پسر 13 ساله مبتلا به سرطان را وادار کرده بود به تنهایی و به دور از بقیه آخر کلاس بنشیند، خشم مردم این کشور را برانگیخت. معلم نادان که فکر می کرد بیماری سرطان واگیر دار است، دانش آموز بیمار را از بقیه بچه ها جدا کرده بود و به او اجازه صحبت کردن یا حتی امتحان دادن را هم نمی داد. این معلم خاطی از سیستم آموزشی این کشور اخراج شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
وقتی یه دوست قدیمی پیدات می کنه و پیشنهاد میده با حضور در نت ورک سر یک سال میتونی پرایدت رو تبدیل به پورشه بکنی!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ساقی بیا که شد قدح لاله پر ز می
طامات تا به چند و خرافات تا به کی
بگذر ز کبر و ناز که دیدهست روزگار
چین قبای قیصر و طرف کلاه کی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
به قول قدیمیها کار دنیا برعکس است! در این روزهایی که سعی میکنیم مسئولانی را که دوران مسئولیتشان سالهاست تمام شده، از میز و صندلیهایشان جدا کنیم، ناگهان میبینیم جوانی تر و فرز که حالا حالاها باید فعالیت داشته باشد و چشم میلیونها نفر به تواناییهایش است، ناگهان با بغض و خیلی مظلومانه خداحافظی میکند. سید جلال حسینی را میگوییم، کاپیتان تیم پرسپولیس و تیم ملی که به لطف سرمربی تیم ملی زمانی که در اوج بود از تیم کنار گذاشته شد تا به قول خودش حسرت جام جهانی دوم به دلش بماند. بگذریم، متن را هندی نکنیم! به همین مناسبت تصمیم گرفتیم چند مدل خداحافظی به مسئولانی که وقت بای بای کردنشان گذشته یاد بدهیم، شاید این طفلکیها خداحافظی کردن بلد نیستند که دل نمیکنند؟!
یهویی: همین خداحافظی سید جلال گونه است. باید کار به جایی برسد که با گفتن جمله «ما که رفتیم خونهمون، شما بمونین با تیمتون» قید همه چیز را بزند و برود که برود!
سر خرمنی: بعضی از دوستان را هم باید با وعده و وعید مجبور به خداحافظی کرد. به این صورت که یک قاقا لیلی نشانشان بدهیم و بگوییم «بدو بیا عمو...» و بعد که از پشت میزش بلند شد، فوری صندلیاش را به یک مدیر جوان و تازه نفس بدهیم!
بیماری: این هم گاهی جواب میدهد. یعنی آنقدر به گوش مدیر بخوانیم که «شما چرا با این حالتون دارین کار میکنین؟ والا راضی به زحمتتون نیستیم...» تا خودش باور کند و بپذیرد که بیمار است و دل بکند و با ذکر جمله «دستمزدم حلال، جونم آزاد» برود!
مصلحتی: یک نوع خداحافظی هم هست که مدیر خودش با کمال میل خداحافظی میکند و وسایلش را جمع میکند و میز را تحویل میدهد و میرود طبقه بالا پشت یک میز عریضتر مینشیند! هرچند باز هم غنیمت است، ولی باید امیدوار باشیم که از پشت میز جدیدش جانشین میز قبلیاش را انتخاب نکند!
زوری: این مرحله یکی مانده به آخرین روشی است که میتوان مسئولان چسبیده به صندلی را از آن جدا کرد. یک کاردک و مقداری زور به اندازه کافی لازم داریم تا این مرحله را با موفقیت پشت سر بگذاریم!
بای فور اور: یک خداحافظی همیشگی هم داریم که هرچند ظاهر دلنشین و خوشحال کنندهای دارد ولی مدتی که بگذرد، پشیمان میشویم که «چرا رفتی...؟» آن هم وقتی که میبینیم مدیر تودیع شده، سر از کانادا درآورده و خزانه محل کارش را هم زیر بغلش زده و با خودش برده. این خداحافظی را خدا نصیب گرگ بیابان نکند!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
به تازگی محققان اندونزیایی با همکاری دانشمندان مالزیایی، در ساحل جزایر پلی نزیایی، موفق به کشف یک لاک پشت جنگجو شده اند. به باور دانشمندان این لاک پشت کهن سال که روی لاک خود دو شمشیر سامورایی دارد و هر از گاهی صدای «غودااا» می دهد، جد اولیه لاک پشت های نینجاست که به دلیل کهولت سن، خوردن ضربه های زیاد به مخچه و ابتلا به فراموشی، سر از این گوشه دنیا درآورده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
* لطفا هر پیامی رو چاپ نکنید. این خانواده ... تبریک هاشون تمومی نداره! میترا
* برایم بسیار جالب و تعجب برانگیز بود که در روزنامه از چند آجیل گران قیمت و فواید آن تعریف کرده اید. چرا حالا که خیلی از مردم توان خرید آن را ندارند این تعریف ها را کرده اید؟! نکند شما هم با صنف آجیل فروش ها کنار آمده اید؟!
* خانم ثابت عزیز درگذشت برادر عزیزتان را به شما و خانواده تسلیت می گم. زهرا یکتادوست
* آقکمال؛ چرا زندگی سلام هی کوچیک و بزرگ میشه؟!
آق کمال: بری که تو سن رشده!
* خواهش می کنم درباره بیماری لوپوس و بارداری مطالبی جامع و کامل بنویسید.
* فاطمه جان خواهر عزیزم که همیشه در کارهای منزل به مامان کمک می کنی، 14 آذر سالگرد تولدت مبارک.
داداش حبیب
* آفرین به شاعر و طنزپرداز آقای امیرحسین خوش حال با شعر «کم داریم».
* خوبه عکس خنده شیرها رو توی قسمت «چی میگه» بذارین.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.