فاطمه 12 ساله میگه: «بودن کنار پدر و مادرم برای من یعنی حال خوب. این اصلا چیز کوچکی نیست و خیلی ارزشمند است».
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شکل زندگی ما به مدد پیشرفتهای روزافزون علم، نسبت به سالیان قبل تغییرات چشمگیری کردهاست. امروزه بیشتر بیماریها درمان دارند و این باعث شدهاست تا متوسط عمر انسان حدود 20 سال افزایش یابد؛ بنابراین با این سرعت پرشتاب علم، آینده هم شکل دیگری خواهدداشت. دانشمندان پیشبینی کردهاند در آینده، رایانهها نه تنها به قدرت پردازشی مغز انسان دست مییابند بلکه با قدرتهای فراانسانی که نانوروباتها به انسان میدهند، تواناییهای ما تا اندازهای افزایش مییابند که دیگر محدود به ویژگیهای بیولوژیکی بدنمان نیستیم. این درحالی است که تحقیقات در سال 2014 میلادی نشان داده بود، روباتها توانایی برابری با قدرت پردازش مغز ما ندارند و برای دادههایی که ما در یک ثانیه پردازش میکنیم، 40 دقیقه زمان میخواهند. تعامل انسان و روباتها قرار است به ما کمک کند تا عمر طولانیتری داشتهباشیم و بسیاری از بیماریها را از بین ببریم. البته باید امیدوار باشیم که روباتها از این تواناییها علیه خودمان استفاده نکنند.
منبع سیناپرس
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سفر به مریخ در حالت خوابیده
دانشمندان مدتهاست مشغول مطالعه روشهایی برای امکانپذیر کردن سفر انسان به مریخ هستند. در تازهترین روشی که برای سفر به مریخ پیشنهاد شده و در دست بررسی است، دانشمندان به دنبال اجرای طرحی هستند که از طریق آن، زمان سفر به مریخ از چندماه به دو هفته کاهش یابد و در طول این مدت، فضانوردان به خوابی عمیق و طولانی بروند. این خواب که گفته میشود چیزی شبیه خواب زمستانی خرسها خواهدبود، باعث میشود سوختوساز بدن کم و درنتیجه انرژی کمتری مصرف شود. پس میتوان وزن و حجم فضاپیما را کم کرد و مدت سفر به مریخ را از حدود هفت، هشت ماه به دوهفته کاهش داد.
پینگپنگباز نوجوان ایرانی، نقرهای شد
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سفر برای خیلی از ما جذاب است به ویژه اگر چاشنی ماجراجویی به آن اضافه شود. شاید شما هم مثل قهرمان مجموعه کتابهای «پسری که دور دنیا را رکاب زد» آرزو داشتهباشید با دوچرخه کل دنیا را بگردید و از جهان اطرافتان سر دربیاورید. شاید هم فقط از شنیدن و خواندن داستانهای ماجراجویانه لذت میبرید. هرچه باشد دوره سهجلدی «پسری که دور دنیا را رکاب زد»، عطش ماجراجوییهای نوجوانانه را سیراب میکند. «تامِ» قصه ما فقط قهرمان قصهها نیست؛ او یک پسر ماجراجوی واقعی است که در 9سالگی به نظرش آمد دنیای واقعی باید بزرگتر از محیط اطرافش باشد و تصمیم گرفت سفر باورنکردنیاش را برای کشف دنیا آغاز کند. «پسری که دور دنیا را رکاب زد» در واقع داستان هیجانانگیز زندگی نویسنده آن «اَلِستِر هامفِریز» است که آن را در سه کتاب برای نوجوانان نوشتهاست. «الستر» وقتی 25ساله بود، اولین سفر باورنکردنیاش را با دوچرخه برای کشف دنیا آغاز کرد. او 74 هزارکیلومتر به دور دنیا رکاب زد و سفرش چهارسال طول کشید. مجله نشنال جئوگرافیک در سال 2012 میلادی «الستر هامفریز» را به عنوان ماجراجوی برتر انتخاب کرد. الستر درباره ماجراجوییهایش کتابهای زیادی نوشته که به زبانهای مختلف ترجمه شدهاست. این کتاب را «لیدا هادی» ترجمه و نشر اطراف منتشر کردهاست. جلد اول این کتاب درباره سفر الستر یا همان تامِ قصه به اروپا و آفریقا، جلد دوم قاره آمریکا و جلد سوم قاره آسیاست.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اگر در روزهای تعطیل به تفریح می روید، این چیزها را رعایت کنید ...
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
من اشکانم، 12ساله و از دوستانِ چندساله زندگیسلام و جوانه. ما توی مدرسهمان معلم انشایی داریم که بهمان پیشنهاد کرده، هر هفته سرِ کلاس زندگیسلام بیاوریم و با هم بخوانیم. روزنامهخوانی دستجمعی، تجربه جالبی است؛ برای همین این هفته تصمیم گرفتم با معلم خوبم، آقای «غلامرضا کلیدری» مصاحبه کنم تا شما هم با ایشان آشنا شوید. آقای کلیدری، سعی کردهاست دانش آموزانش را در سطحی فراتر از کتابهای درسی آموزش بدهد و بهجای خریدن کتابهای کمکآموزشی، آنها را به کتابخوانی و شعرخوانی تشویق کند. ایشان، 48ساله است، کارشناسی ارشد ادبیات دارد و الان معلم ادبیات و نگارش دبیرستان نمونه دولتی «مولوی» است. معلم خوشذوق ما هر هفته کتابهایی بهمان معرفی میکند که هم اوقات فراغتمان پر و هم مهارتهای ادبی و نگارشیمان تقویت میشود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بچه درسخون یا فراری از مدرسه، فرقی نداره؛ بعضیها تو دوران تحصیل، به معلمشون وابسته میشن. همهمون چندتا معلم خوب داریم که خودمون رو مدیونشون میدونیم و بیشتر از بقیه دوستشون داریم که خب طبیعیه. منظور من نوعی از دوستداشتنه که آدم رو به دردسر میاندازه؛ صبح تا شب فکر کردن به معلم و تلاش زیاد برای جلب توجه و رضایت اش و چیزهایی شبیه به این. قبل از هر چیز باید بدونی هر نوع علاقه به هرکسی که به روال طبیعی زندگیت، کوچکترین آسیبی برسونه، علاقه سالمی نیست. ویژگیهایی که اقتضای شغل معلمهاست، ممکنه بعضی از دانشآموزها رو تحت تأثیر افراطی قرار بده. یک معلم باید دانش گستردهای داشتهباشه، به دانشآموزهاش توجه کنه و خصوصیات اخلاقی پسندیدهای مثل مهربونی و صبوری داشتهباشه. دونستن دوتا نکته لازمه؛ اول، چیزی که توجه تو رو بهطور ویژه جلب کرده، بخشی از وظایف معین شده برای معلمته. دوم، رفتاری که تو رو شیفته خودش کرده، احتمالا دست گذاشتن روی چیزیه که برات مهمه و ازش محرومی. خب چرا اینا رو گفتم؟ واسه اینکه قضیه علاقه زیادی به معلم ات رو از یه زاویه دیگه ببینی؛ «این دوست داشتن افراطی، بهم آسیبی نمیزنه؟ ریشهاش کجاست؟» اگه با فکر کردن به این ماجرا، بهتنهایی به نتیجه نرسیدی، از یک مشاور مطمئن کمک بگیر.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.