تعداد بازدید : 75
دنیا به روایت تصویر
گاردین| بر اثر گرمایش زمین، یخ دریاچه ای که سال ها در این فصل یخ زده بود و می شد روی آن رانندگی کرد، باز شده است، مغولستان
پی اِی| نمونه بادکنکی بزرگ یک باکتری در موزه تاریخ طبیعی دانشگاه آکسفورد، انگلستان
رویترز| برگزاری یکی از بزرگ ترین نمایشگاه ها و فروشگاه های چرخشی کتاب دنیا به نام «گرگ بزرگ بد» امسال در دبی
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 20
حدیث روز
امام علی(ع): آداب و رسوم خویش را به فرزندانتان تحمیل نکنید، زیرا آنان در روزگاری غیر از روزگار شما می زیند.
شرح نهج البلاغه
ذکر روز یک شنبه
صد مرتبه «یا ذاالجلال و الاکرام»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در محضر بزرگان
تعداد بازدید : 30
ابعاد مختلف اعمال انسان
استاد محمدرضا حکیمی می فرمایند:
در عبادت و فروع دین، به جز جهت عبادی، یعنی جهتی که رو به خدا دارد و باید به قصد عبادت خدا و انجام دادن دستورات خدا و برای خشنودی خداوند قربه الی ا... انجام شود، جهت اجتماعی نیز دارد، یعنی جهتی که رو به جامعه و مردم دارد. البته در اسلام، جمع و فرد، پنهان و آشکارا، همه و همه برای خداست و از آن خدا. از جمله فروع و عبادات اسلامی، حج است. حج عبادتی است با ابعاد و محتوای چند جانبه و کامل. این عبادت که توام با زیارت خانه خداست، دارای اعمال مخصوص(مناسک)، زمان مخصوص(ماه ذی الحجه) و مکان مخصوص(مکه) است، و بر هر مسلمان بالغ عاقل، چه مرد و چه زن، در دوران عمر، حداقل، یک بار، واجب می شود، البته در صورت استطاعت مالی و بدنی.
برگرفته از «بعثت، غدیر، عاشورا، مهدی»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
غلط ننویسیم
تعداد بازدید : 34
کاربرد «می باشد» به جای «است»
کاربرد فعل «میباشد» در نحو فارسی امروز روا نیست و باید به جای آن، فعل «است» به کار رود زیرا «میباشد» و دیگر صیغههای «باشیدن» در گفتار عادی مردم امروز رایج نیست و زبان نوشتار، هرچه به زبان روزمره نزدیکتر باشد بهتر است. ضمن این که فعل باشیدن گویای شک و احتمال و آرزو و امید است. دیگر این که «میباشد» به عنوان فعل اسنادی، هیچ فرقی با «است» ندارد و بنابراین نیازی نیست که جانشین آن شود.
برگرفته از کانال «زین قند پارسی»
علیرضا حیدری
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بریده کتاب
تعداد بازدید : 26
تاسف از مرگ عزیزان
وقتی عزیزی می میرد، ما بهای زنده ماندن را با هزار تاسف و حسرت می پردازیم... دایم با خود می گوییم ای کاش لحظه های بیشتری از زندگی مان را به او اختصاص داده بودیم، چه بسا لحظه لحظه زندگی مان را. برای تسکین خود می گوییم او هم آدمی بود مثل آدم های دیگر. اما از آن جا که هرگز تمام توان خود را به کار نمی بندیم، حتی همان حداکثر ممکنی را که مصمم بدان هستیم، همیشه دلایلی باقی می ماند که خود را سرزنش کنیم.
برگرفته از «مرگی بسیار آرام»
اثر سیمون دوبووار
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 27
قرار مدار
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اندکی صبر
تعداد بازدید : 25
بهار و خزان
نویسنده : یحیی بهرامی باباحیدری
دیوار کلبه اول آبادی
به نام یاد توست
هر روز از یاد تو گذر می کنم
غم هایم
مثل سبزه بهار می روید
سینه ام را سرمای خزان می سوزاند
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 0
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 0
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 0
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 8
مارپیچ (سختی 50 ٪)
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شعر طنز
تعداد بازدید : 63
چشمم نزن!
نویسنده : سحر بهجو |شاعر و طنزپرداز
خودستایی گر نباشد شام املت می خوریم
تازه آن را لا به لای نان باگت می خوریم
پس بیا مهمان ما این شام اعیانی بخور
چون که قسطی من خریدم بعد عمری یک موتور
در حقیقت از شما این نکته هم پنهان نبود
سیب زمینی هم درون گنجه ام دارد وجود
این که چیزی نیست در کابینت توی تراس
لُنگ ها دارم ببندی دور خود جای لباس!
طفل ارشد هیکلی بود و یل و صاحب کمال
درد داری می دهد با جان و دل او مشت و مال!
تازه طفل شیرخوار پر ادا اطوار من
کهنه ای مرغوب دارد جنسش از شلوار من
ای پسر اسپند را دودش بکن چون ناگهان
دست هامان می رسد با عرض پوزش بر دهان
سیب زمینی و موتور با خانه مستاجری
می شود باشم پس از این از تبار لاکچری!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 84
دوردنیا
حراج قطعه ای از ماه
ژاپن تایمز- یک تکه پنج و نیم کیلوگرمی از شهاب سنگی که گفته می شد بخشی از ماه است، در یک حراجی آنلاین به قیمت ۶۱۲۵۰۰ دلار فروخته شد. این سنگ در واقع شامل شش قطعه است که شبیه پازل به یکدیگر متصل بودند و در سال های اخیر در یک ناحیه دور افتاده از کشور موریتانی کشف شده است، اما ممکن است هزاران سال پیش به زمین افتاده باشد.
حمله جنجالی نژادپرستانه زن آمریکایی
بوردپاندا- ویدئوی حمله نژادپرستانه یک زن آمریکایی به دو زن که همراه فرزندانشان در فروشگاه مشغول خرید بودند و به زبان اسپانیایی صحبت می کردند، ترند این روزهای شبکه های اجتماعی آمریکا شده است. در این ویدئو زن آمریکایی با داد و بیداد از آن ها می خواهد که اگر در کشور او یعنی آمریکا زندگی می کنند، به زبان کشورش صحبت کنند. این زن در ادامه وارد یک درگیری فیزیکی با زنان اسپانیایی می شود. پلیس آمریکا این زن را به جرم آزار و اذیت مهاجران بازداشت کرده است تا همه بدانند که دیگر زمان نژاد پرستی به سر رسیده است.
کافه ای برای دوستداران حیوانات
آدیتی سنترال- در بسیاری از کشورها کافه هایی وجود دارد که شما در آن به راحتی می توانید از نوشیدن فنجان قهوه خود لذت ببرید و در عین حال حیوانات خانگی از قبیل گربه یا خرگوش را هم ببینید. اماکافه ای در فیلیپین ابتکار جالبی در طراحی فضای داخلی اش داشته است. کف این کافه دارای محفظه شیشه ای به عمق 25 سانتی متر است و ماهی های قرمز کوچکی در سراسر آن وجود دارد. همه باید کفش هایشان را از پا در بیاورند و با پاهای تمیز وارد کافه شوند. جداره این استخر کوچک بسیار ضخیم است و امکان شکستن آن وجود ندارد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 42
فتو شعر
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 49
تاپخند
هر وقت یکی ازم سلفی یهویی می خواد، قیافه ام رو عجیب غریب می کنم و عکس میگیرم که بگم من چون قیافه ام رو این جوری کردم زشت شدم، در حالت عادی خوشگلم!
حس میکنم کنترلهای تلویزیون زندهان. وگرنه هیچ دلیل دیگهای نداره که وقتی کار نمیکنن، بزنیم تو سرشون و یهو بلند بشن و شروع کنن به کار کردن!
خیلی وقت بود یک لباس تو ویترین مغازه چشمم رو گرفته بود، بالاخره رفتم تن زدم، پسندیدم. قیمت پرسیدم گفت ۷۰۰ تومن. گفتم از همین سبک یک کم ارزون ترش رو ندارید؟ گفت تو چه رنج قیمتی؟ گفتم 50-40 تومن. به سمت در خروج راهنماییم کرد!
کافهها رو نگاه میکنم، همهشون فستفودی شدن. با دکوراسیون رستوران. مگه قرار نبود بریم کافه، قهوه بخوریم و کتاب بخونیم و صحبت کنیم؟ با دهن پر که نمیشه حرف زد!
دوست داشتن بیشتر از اون که به گفتنش باشه، به نشون دادنشه!
تصمیمات اصلی زندگیم رو تو اون زمانی که منتظرم چای خنکتر بشه میگیرم!
از آخرین باری که گفتم «دیگه چیزی برای از دستدادن ندارم» همین طور دارم چیز از دست میدم!
همهمون یه رفیق داریم که سال به ۱۲ ماه یادی ازمون نمی کنن، ولی نزدیک تولدشون که میشه هفتهای سه بار پیام میدن حالمون رو می پرسن!
«من دیگه مامانت نیستم» بدترین تهدید بچگی بود!
اون لحظه که گوشیت رو نگاه می کنی و هیچ بازیای روش نصب نیست، سیوپنج سالگیه!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سوتی سرا
تعداد بازدید : 60
آب میوه آبکی!
بابای من به خاطر شغلش ماموریت زیاد می رفت. توی مسیر اگه خوراکی بهش می دادن گاهی برای ما می آورد. یه بار که برای من آب میوه انبه آورده بود، چون چیز جدیدی بود گفت: «اینو با آبجیت نصف کنین بخورین.» منم گفتم باشه. خواهر کوچیکم شیفت بعدازظهر بود و اون موقع خونه نبود. منم کنجکاو بودم و خواستم نصف آب میوه رو بخورم که یهو یه نفس همه اش رو سرکشیدم. به خودم که اومدم دیدم خیلی ضایع است داداش بزرگه حق آبجی کوچیکه رو بخوره! گفتم درستش می کنم... دهنم رو آب کردم و با نی آب رو انتقال دادم توی پاکت و گذاشتمش توی یخچال، انگار نه انگار!
خواهرم اومد و یک راست رفت سراغش و خورد. گفت: «چه بی مزه است!» گفتم: «من که خوردم خوب بود!» مامانم گفت: «بده مزه کنم، شاید خراب شده باشه.» مادرم هم خورد دید مزه آب میده! به بابام گفت، بابام هم خورد و گفت خرابه! اون لحظه که من مرده بودم از خنده و جرئت نکردم چیزی بگم، ولی چند سال بعد که گفتم، همه شون می خواستن خفه ام کنن، هی عُق می زدن و فحشم می دادن!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دانستنی ها
تعداد بازدید : 53
چرا برگ های کتاب به مرور زمان زرد می شود؟
اگر به کتاب های قدیمی، اسناد کهنه و روزنامه های تاریخ گذشته نگاه کنید، متوجه می شوید که رنگ آن ها به زرد طلایی تغییر پیدا کرده است. به گفته «سوزان ریچاردسون» استاد شیمی در دانشگاه کارولینای جنوبی، در واقع ترکیبات تشکیل دهنده کاغذهاست که به مرور زمان به زردی تغییر رنگ داده است، به ویژه اگر در معرض اکسیژن قرار گرفته باشد. عمده اجزای تشکیل دهنده کاغذ از چوب است که شامل سلولز و عنصری از چوب طبیعی به نام «لیگنین» است. لیگنین باعث سختی و استقامت دیواره های سلولی گیاهان می شود و دلیل سفتی و محکمی چوب است. سلولز مادهای بیرنگ است، در انعکاس نور بسیار خوب عمل میکند و ما آن را سفید می بینیم. وقتی لیگنین در معرض نور و هوا قرار بگیرد، اکسیده می شود، ساختار مولکولی آن تغییر میکند و به مرور زمان رنگش به زرد طلایی تغییر می یابد. بنابراین هر چه لیگنین در کاغذ بیشتر باشد، کاغذ نامرغوب تر است و زودتر تغییر رنگ می دهد. ریچاردسون اشاره می کند: «در حالی که شرایط پر از اکسیژن برای کاغذ مضر است، نور خورشید و رطوبت بالا هم میتواند تاثیری منفی برای کاغذ داشته باشد. مثلاً هر کتابی که در معرض اکسیژن باشد، زرد خواهد شد، حتی اگر در اتاقی تاریک باشد. نور فقط فرایند اکسیداسیون را سرعت میبخشد.»
منبع: todayfoundout
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 13
ما و شما
راه ارتباطی با ما :پیامک 2000999 و تلگرام 09354394576
* حالا که ریال قیمتش ناچیز است
اوضاع دلار و سکه درهم ریز است
یک وعده بزن اشکنه، یک ماه بخواب
یارانه بدون گفت و گو واریز است!
یارمحمد خدنگی
* دختر عزیز بابا، فریبا جان، با تولدت سجده شکر به جای می آوریم. خوبه که هستی. 28مهرماه را به تو تبریک می گوییم.
علی شهری و مامان
* جواب اون کسی را که گفته بود مردم نون ندارن بخورند، چرا فارسی حرف بزنیم، هم فقط باید با زبان فارسی داد!
* خیلی خوب شد مارپیچ گذاشتین تو صفحه، چیز خوندنی که نداشتین، لااقل سرمون رو با مارپیچ گرم می کنیم!
* آق کمال، هروقت خواستی از بالاخانه خسرت وربخزی، مو ره خبر کن که بیام رهنش کنم!
آق کمال: برار گلم بی خود معطل نشو، با ای قیمت خانه ها مو حالا حالاها لنگر انداختم و چترم وازه!
* کج سلیقگی و بی توجهی به مناسبت های زمانی چندین بار در صفحه زندگی سلام مشاهده شده است. در آستانه بزرگ ترین تجمع مسلمانان جهان، اربعین حسینی و سفر بسیاری از هموطنان مان با خانواده به قصد زیارت اربعین، معرفی جاذبه های سوئیس و ترغیب به سفر به این کشور چه اولویتی دارد؟
ماوشما: با تشکر از شما مخاطب گرامی، پرونده ما درباره کشورهای دیگر ترغیب سفر به آن کشورها نیست بلکه از خوب و بد سبک زندگی مردم آن کشور می گوییم و به ندرت به جاذبه های گردشگری آن می پردازیم. در ضمن مخاطبان قدیمی ما می دانند که در مناسبت های مذهبی مثل اربعین پرونده های متناسب با آن را داشته و داریم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مسابقه چی میشه؟
تعداد بازدید : 51
مادربزرگ دست و دلباز و راننده مهربون
با یک مسابقه مدل جدید در خدمت تون هستیم. تو این مسابقه باید برای این تصویر یه داستان سه جمله ای بانمک و طنز بسازین. لازم به یادآوری هم نیست که هر جمله با یک فعل شناخته میشه، یعنی فقط سه فعل! حتی می تونین با سه دیالوگ داستان رو تعریف کنین. ببینیم چه می کنید.
روش مسابقه: داستانهاتون رو تا ساعت 24 فردا شب (دوشنبه) برای ما به پیامک 2000999 یا شماره 09354394576 در تلگرام بفرستید. حتما در ابتدای هر پیامک، کلمه «چی میشه؟» و در آخر پیامک هم نام و نام خانوادگی تون رو بنویسید. سه تا از بانمکترین و خلاقانهترین داستانهای فرستاده شده، روز چهارشنبه به اسم خود نویسندهها چاپ میشه. همیشه خوش باشید.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دی روزنامه
تعداد بازدید : 26
در روز صادرات، صادر کنیم برود!
نویسنده : علیرضا کاردار |طنزپرداز
امروز روز صادرات است. واضح است که چرخ اقتصاد هر مملکتی با صادرات بیشتر، بهتر میچرخد. البته اگر آن کشور چیزی برای صادر کردن داشته باشد و سیستم صادراتش هم درست کار کند و مافیا و رانت و زد و بند و این حرفها نباشد و مردم آن کشور هم حوصله تولید داشته باشند که به جز نفت و گاز و آب و برق و بنزین و... تولیداتشان را هم صادر کنند. به همین مناسبت تصمیم گرفتیم ضمن یادآوری چند مورد صادراتی مرغوب و مهجور، آمادگی خود را نیز برای صادر شدن اعلام کنیم!
دیگر گذشت آن زمانی که یکی از بزرگترین محصولات صادراتی کشورمان بعد از نفت، مغز بود. مغز کله پاچه نه، مغز مداد هم نه، مغزی شیر دستشویی هم منظورمان نیست، مغز گردو و تخمه و... هم خیر، همان فرار مغزهای خودمان را میگوییم. این روزها با گرانی دلار و سخت شدن ویزا گرفتن، فعلا تا مدتی صادرات مغز نداریم، لطفا سوال نفرمایید. همچنین به دلایل بالا به علاوه اشباع بازارهای خارجی، نیروی کار هم دیگر صادر نمیکنیم، لطفا تجمع نکنید، بفرمایید! ولی در عوض برای صادرات چیزهایی داریم که در هیچ جای دیگر دنیا به جز این جا یافت نمیشود، نگردید، نیست!
از حیاتوحش و محیط زیست شروع کنیم، گذشته از آب دریا و رودخانه و خاک حاصلخیز و چوب درخت و گیاهان دارویی و خوراکی و... ما انواع و اقسام پرندگان و چرندگان و آبزیان را هم میتوانیم صادر کنیم. جریان ماهی و لاکپشت و عروس دریایی و حتی صدف و مرجان و پلانکتون و ماسه و لنگه دمپاییهای خلیج فارس به کنار، ما تخصص عجیبی در گرفتن انواع حیوانات از قبیل گورخر هم داریم که جان میدهد برای صادرات به جاهایی که گورخر ندارند، حالا زنده و مردهاش فرقی ندارد، سخت نگیرید! در زمینه خوراک و پوشاک هم الکی اسم چین بد دررفته است، ما میتوانیم با تامین نیازهای بعضی کشورها در این زمینه، بار خود را یک شبه ببندیم. مثلا کشورهایی در دنیا هستند که عاشق خوراکیهای سنتی ما مثل نان خشک یا پوشاک سنتیمان مانند لنگ هستند، چرا برایشان صادر نکنیم؟
در سرفصل خدمات هم نباید تواناییمان را دست کم بگیریم. مثلا در زمینه پزشکی، با عنایت ویژه مسئولان و آمادگی بدنی خودمان، میتوانیم خدمات مالشی (همان ماساژ به زبان خارجی) را صادر کنیم. همین یکی دو روز پیش بود که در خبرها خواندیم در چین به دلیل نبود دستگاه، 30 نفر پزشک و پرستار به نوبت قلب یک بیمار را ماساژ دادند تا زنده بماند. ما که دیگر در زمینه مشت و مال خودمان یک پا متخصصیم! یا حتی با مترجمان قدری که داریم، میتوانیم به اقصی نقاط دنیا مترجم صادر کنیم، Why No؟(ترجمه: چرا که نه؟)!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 12
تفأل
گفتم ای شام غریبان طره شبرنگ تو
در سحرگاهان حذر کن چون بنالد این غریب
گفت حافظ آشنایان در مقام حیرتند
دور نبود گر نشیند خسته و مسکین غریب
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.