تعداد بازدید : 75
دنیا به روایت تصویر
یاهو| برداشت محصول ریشه نیلوفر آبی توسط کشاورزان
گتی ایمیج| خرس قطبی ساخته شده از ضایعات در اعتراض به تغییرات اقلیمی، ایالات متحده
رویترز| ترافیک گوسفندی! چین
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 14
حدیث روز
امام حسین(ع): وقتی که برادر دینی ات از تو جدا شد، سخنی پشت سر او نگو، مگر این که دوست داری او در پشت سر تو آن را بگوید.
بحار الانوار
ذکر روز چهارشنبه
صد مرتبه «یا حی یا قیوم»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در محضر بزرگان
تعداد بازدید : 24
ویژگی انسان تکامل یافته
استاد شهید مرتضی مطهری فرموده اند:
«انسان در آغاز وجود خویش جسمی مادّی است، با حرکت تکاملی جوهری تبدیل به روح یا جوهر روحانی می شود. «روح انسان» در دامن جسم او زاییده می شود و تکامل می یابد و به استقلال می رسد. حیوانیّت انسان نیز به منزله لانه و آشیانه ای است که انسانیّت او در آن «رشد» می یابد و متکامل می شود. همان طور که خاصیّت تکامل است که موجود متکامل به هر نسبت که تکامل پیدا می کند مستقل و قائم به ذات و حاکم و مؤثّر بر محیط خود می شود، انسانیّت انسان (چه در فرد و چه در جامعه) به هر نسبت تکامل پیدا کند، به سوی استقلال و حاکمیّت بر سایر جنبه ها گام برمی دارد. یک انسان تکامل یافته فردی است که بر محیط بیرونی و درونی خود تسلّط نسبی دارد.»
برگرفته از «انسان و ایمان»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بریده کتاب
تعداد بازدید : 25
آری و نه
این خوشبختی نصیب من است که پس از هزاران سال گمراهی و آشفتگی راهی یافته باشم بهسوی «یک آری» و بهسوی «یک نه» رهنمون باشد. «نه» میآموزانم نسبت به هرچه ناتوان کند، نسبت به هرچه از پای در آورد. «آری» میآموزانم نسبت به هرچه نیرومند کند و نیرو افزاید، حس برتری و نیرومندی به کرسی نشاند و از آن جانبداری کند.
برگرفته از «اراده قدرت»
اثر فردریش نیچه
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حکایت
تعداد بازدید : 37
عارف کیست؟
شبلی در مجلسی بود، یکی پرسید عارف کیست؟ گفت: «عارف کسی است که اگر دو عالم پیش او بنهند، با یک موی مژه همه را از جای برمی دارد و تواناتر از آن است که در گمان آید.» روزی دیگر باز یکی از وی پرسید عارف کیست؟ گفت: «عارف کسی است ناتوان و عاجز که لحظه ای تاب این دنیا را ندارد.»در این میان یکی برخاست و گفت: «شما آن روز عارف را آن چنان می گفتید و امروز این چنین می گویید؟ »شبلی گفت: «آن روز من، من نبودم. امروز من، من هستم.»
ولی چون من منم امروز عاشق
از این بهتر جوابت نیست صادق
برگرفته از «الهی نامه» عطار
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 26
سخن بزرگان
* میدان جنگ فرصت مطالعه به کسی نمی دهد. هرکس هرچه می داند باید به کار برد. جواهر لعل نهرو
* کسی که دوراندیش نباشد، گرفتار خطرهای نزدیک می شود. دوراندیشی کلید پیشگیری بسی از ناگواری هاست. کنفوسیوس
* از خواص طبیعت آدمی است که عاقلانه و منطقی فکر می کند اما پوچ و بی معنی رفتار می نماید.
آناتول فرانس
برگرفته از کتاب «رهنمون»
تالیف غلامحسین ذوالفقاری
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 15
قرار مدار
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اندکی صبر
تعداد بازدید : 19
مهربان
نویسنده : نیکا منصوری
مهربانیت بسان غنچه ای است
که شکوفا می شود در بوستان دلم...
در بهار دلم سبز می شوی
گل می دهی و عطر گرم نفس هایت
در واژه های عشق
به بار می نشیند...
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 0
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 0
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 25
ما و شما
راه های ارتباطی با ما :پیامک 2000999 و 09215203915 در تلگرام
* با تشکر از قرار مدارهای روزانه، خیلی خوب و انرژی بخش و شادی آور هستند. مرادیان، تربت
* دچار اضافه وزن هستم، چند روزی است صبح ها برای ورزش به پارک می روم نرمش دوی نرم و کار با دستگاه ها را منظم انجام می دهم اما تعریق زیادی ندارم. مشکل در نحوه ورزش کردن است یا نه؟ لطفا راهنمایی کنید متشکرم.
* خدایا؛ مسئولان مان را تافته جدا بافته از مردم نکن!
* لطفا بخش زندگی سلام را طبق روال گذشته اش چاپ و بخش مسابقه هاتون را بیشتر کنین و سؤال مسابقه پیامکی بذارین و تو صفحات روزنامه تون تنوع ایجاد کنین. فهیمه کشته گر، درگز
* همسرعزیزم، عشق تو به تدریس در پایه اول ابتدایی و علاقه تو به شغل معلمی مثال زدنی است. از صمیم قلب برایت آرزوی موفقیت می کنم. حسین
* سه نقطه دیروزتون درباره آشپزی مدل جدید خیلی عالی بود! واقعا همین طوره، الان باید تخیلی غذا بپزیم و بخوریم!
* آرزو دارم لااقل یک روان شناس در شهرمون باشه تا با صحبت کردن پیش شون، کمی سبک بشم. چون چیزی که مشخصه اینه که انگار مشکلات نمی خواد حل بشه.
* آقکمال؛ این روزها چرا سگرمههات پایینه؟ خدای نکرده کشتی هات غرق شده؟ بابا دنیا دو روزه، باقیش روز به روزه!
آق کمال: کی؟ مو؟ هم عین خیالم نیست، اشکال از گیرنده یه!
* آقای کاردار دمت گرم با مطلبت درباره وزیر بهداشت، گل گفتی ولی کو گوش شنوا؟
محمدرضا حسینی
* پیام صرفه جویی: یکی از نکاتی که معمولا بهش توجه نمی کنیم درجه آبگرمکنه. هرچی درجه بالاتر باشه، مصرف سوخت و اتلاف انرژی بیشتره، حواسمون باشه که نسوزیم!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیدنی ها
تعداد بازدید : 59
اقامت در هتل پنج میلیون ستاره در نروژ
جزایر لوفوتن (Lofoten) یکی از جاذبه های طبیعی و زیبای نروژ است که بسیاری برای تماشای شفق قطبی به این منطقه می روند. مجمعالجزایر لوفوتن دارای مناظر متمایز با کوهها و قلهها، دریای بیکران و خلیج، سواحل دستنخورده و بکر است. این مجمع الجزایر بالای دایره قطبی واقع است و آب و هوایی همانند گرینلند و آلاسکا دارد. دمای این منطقه معمولا 23 درجه سانتی گراد است و بیشتر مواقع سرد است، هرچند هیچ زمان خاصی برای رفتن به این مجمع الجزایر وجود ندارد، چه فصل سرد و چه فصل گرم، این جزیره همیشه طرفداران خودش را دارد. در هر حال در این منطقه هوا خیلی سریع تغییر می کند و ممکن است حتی در فصل تابستان هم با هوای سرد مواجه شد. به دلیل آسمان صاف و آب و هوای مطبوع این منطقه، با وجود شب های سرد، بیشتر گردشگران ترجیح می دهند شب را در چادر سپری کنند و به تماشای ستارگان بپردازند؛ ستارگانی که آن قدر شفاف اند که می توان به راحتی آن ها را شمرد. شاید آن ها در یک هتل لوکس پنج ستاره اقامت نداشته باشند اما این چادرها برایشان حکم یک هتل پنج میلیون ستاره را دارد! با هم عکس هایی از این مجمع الجزایر زیبا و پرشور را می بینیم.منبع: لست سکند
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 75
دور دنیا
ماجرای باورنکردنی پسر 5 ساله ویتنامی
آدیتی سنترال- «آکا بین» نام پسر پنج ساله ویتنامی است که به جای صحبت به زبان مادری به صورت کاملا مسلط انگلیسی حرف می زند، بدون این که آموزش دیده باشد. حتی او می تواند انگلیسی بنویسند و بخواند! ماجرا وقتی عجیب تر می شود که بدانیم هیچ فردی در اطراف او انگلیسی صحبت نمی کند و او از وقتی زبان باز کرده اولین کلماتش را به انگلیسی گفته است. این پسر بچه هیچ کلمه ویتنامی بلد نیست و مادرش در حال آموزش زبان مادری به اوست.
پرو مجانی لباس ممنوع!
دیلی میل- یک فروشنده اسپانیایی که از مشتریانی که فقط برای پرو لباس به مغازه او مراجعه می کردند به ستوه آمده بود، اعلام کرد پرو لباس در مغازه او دیگر مجانی نیست و همه باید کرایه آن را بپردازند. او می گوید عده زیادی هر روز برای پرو لباس هایی که در سایت های آنلاین ارزان تر ارائه می شود، به فروشگاه او می آمدند و بدون خرید هیچ لباسی وقت او را می گرفتند و بعد از خروج از مغازه و اطمینان از مناسب بودن اندازه لباس، آن را از سایت های خرید آنلاین ارزان تر می خریدند. این اقدام فروشنده اسپانیایی اعتراض های زیادی را در شبکه های اجتماعی این کشور در پی داشته است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 18
پند نیکان
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 42
تاپخند
همه ایرانیها یک ظرف نسکافه دارن که توش نعناع خشک ریختن!
برای زنده شدن خاطرات دوران مدرسه یه لقمه نون پنیر برداشتم رفتم زیر مبل دارم می خورم!
من دقت کردم بیشتر آرایشگرها کلا با واحد اینچ کار می کنن، مثلا شما میگی ٢ سانت کوتاه کن، ٢ اینچ کوتاه می کنن. حتی دیده شده اگه اندازه رو با دستت نشون بدی حدود سانتش رو می بینن بعد ذهنی تبدیل به اینچش می کنن، بعدش کوتاه می کنن!
یک جوری قیمت جنس ها و طلا و دلار داره با سرعت میره بالا که از مرحوم میگ میگ هم سبقت گرفتن!
آیفون جدید رو قیمت زدن ۴۳ میلیون. قبلا با ۴۳ میلیون غلام پیروانی میتونست سه فصل فجرسپاسی رو تو لیگ نگه داره، تازه آخرش ۱۰ میلیون هم اضافه می آورد!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 44
اعتراف می کنم
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
زندگی بزرگان
تعداد بازدید : 21
در محضر علما
داشتم از کنار خیابان رد می شدم که یک ماشین لندور برایم بوق زد. برگشتم و دیدم یکی از رفقا پشت فرمان نشسته و گفت: «میای ملاقات آقا ابرام؟» گفتم بله و پریدم بالا. همین که به عقب نگاه کردم خیلی خجالت کشیدم. با ادب سلام کردم. علامه محمدتقی جعفری پشت سرم نشسته بود. وقتی به منزل ابراهیم رفتیم بعد از تعارفات معمول، ابراهیم شروع به صحبت کرد و گفت: «استاد! ما توی جبهه به خیلی از مسائل یقین پیدا میکنیم.» بعد دستش را شبیه دایره کرد و گفت: «اگر دنیا مثل این کره باشد، امام زمان(عج) مانند این دستهای من به همه جا احاطه دارد. خداوند نیز بر تمام دنیا شاهد و ناظر است.» علامه در سکوت به این تعابیر عرفانی ابراهیم فکر می کرد.
برگرفته از جلد دوم کتاب «سلام بر ابراهیم»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 6
تفأل
به یاد شخص نزارم که غرق خون دل است
هلال را ز کنار افق کنید نگاه
منم که بی تو نفس میکشم زهی خجلت
مگر تو عفو کنی ور نه چیست عذر گناه
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
از اون لحاظ
تعداد بازدید : 26
نان، عشق و زلزله
نویسنده : محمدامین فرشادمهر |طنزپرداز
استادی داشتیم در درس زمینشناسی که همیشه برای بچههای ترم اول خاطرهای از یک زلزله در زمان قدیم را تعریف میکرد. طبق گفته ایشان ماجرا از این قرار بوده که عمو و زن عمویش با هم قهر میکنند و زنعمو به خانه پدریاش در آن سر روستا میرود. یکی از شبها عموی این استادمان از تنهایی حسابی کلافه میشود و دعا میکند که کاش همسرش برگردد. در همین لحظه زلزلهای بزرگ رخ می دهد. عمو پیش خودش میگوید البته نه با این ریشتر. لرزهها که تمام میشود عمو از زیر کرسی بیرون می آید و از پنجره بیرون را نگاه میکند. در کمال تعجب میبیند زلزله خانه او و پدر خانمش را به هم چسبانده. عمو با ذوق و هیجان موهایش را مرتب می کند و به سمت خانه پدرخانمش میدود. او در ذهنش منتظر است تا همسرش در را باز کند و از دیدن او غافلگیر شود اما برادرزنش در را باز میکند. او به داخل میرود و منتظر است که همسرش را در حالی که از تمام شدن زلزله نفس راحتی میکشد ببیند اما مجددا پدرزنش را میبیند که از دستشویی خارج میشود. در حالی که تمام ذوق عمو از بین میرود قصد خروج از آن جا را میکند که همسرش از پشت در میپرد جلویش و میگوید: «سورپرایز! میدانستم میایی. دیدی زلزله چه به همدیگر نزدیکمان کرده؟ قسمت که باشد همین است دیگر.» عمو هم تایید میکند و میگوید: «فقط ماندهام چه بر سر اراضی کشاورزیمان آمده.» زنعمو میگوید: «خیلی واضح است؛ زلزله باعث شده زمینهای کشاورزی و باغ های ما که بین خانه پدرم و خودمان بود به درون زمین برود و خانههایمان به هم نزدیک شود.» عمو میگوید: «یعنی تمام کشاورزی و باغداری و کار و سرمایه و عمر ما به فنا رفت؟» زن عمو میگوید: «بله دیگر؛ در عوض ما الان همدیگر را داریم!» عمو میگوید: «هوم آره.» سپس چند لرزه خفیف در اندامش مشاهده میشود. بدین ترتیب عمو تا آخر عمر فقط به رو به رو خیره شده بود و بدون حرف از زندگی شیرینشان لذت میبرد.
بله این قصه را گفتم که بگویم مشکل ما این است که نیمه پر لیوان را نمیبینیم؛ مثلا درباره فعال شدن دماوند و این که ممکن است قلهاش کنده شود. خب هیچوقت این گونه به ماجرا نگاه نمیکنیم که شاید همان روز همسر ما به قله دماوند رفته و دل ما حسابی برایش تنگ شده باشد. یعنی ممکن است قله کنده شود و به همراه همسرمان بیفتد وسط خانهمان و دلتنگی ما رفع شود. عاشقانه نیست؟!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 18
یادش به خیر
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ترسانک
تعداد بازدید : 33
مسافر صندلی عقب
عادت کرده بود تا توی ماشین می نشیند درها را قفل کند. از بس شوهرش هشدار داده بود که ممکن است دزد یا مردم آزاری در را باز کند و سوار شود. خرید کرده بود و می خواست تا قبل از غروب به خانه برگردد. تا داخل ماشین نشست، دکمه قفل را زد ولی کار نکرد. دوباره دکمه را فشار داد، در قفل نشد. مضطرب شد. استارت زد ولی ماشین روشن نشد. ترسید. خواست پیاده شود و با تاکسی برود ولی در باز نشد. کوچه خلوت بود. قلبش تند می زد و دهانش تلخ شد. گوشی را برداشت تا به همسرش زنگ بزند ولی آنتن تلفن هم صفر شده بود. حتی صدای بوق هم در نمی آمد. با مشت به شیشه ها کوبید ولی کسی در اطراف نبود. حس کرد توی آینه وسط سایه ای در صندلی عقب به چشمش خورد. جرئت نداشت پشت سرش را نگاه کند. صدای خنده ای آمد. دست سردی دور گلویش حلقه زد.
ع. ک
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.