آموزش تصویری درست کردن پوشک ارزان بدون نیاز به دوخت و دوز
تعداد بازدید : 86
پوشک خانگی!
ترفند
قدیم ترها و تا قبل از این که مصرف پوشک های یک بار مصرف تا این حد رایج شود، پدرها و مادرها با پوشک های خانگی این مشکل را حل کرده بودند. این روزها با توجه به کمیاب و گران شدن پوشک، توصیه می شود به جای خالی کردن جیب تان، خیلی ساده و برای مدت کوتاهی تا زمان حل مشکل با کمی خلاقیت، پوشک های مقرون به صرفه و ارزان تر درست کنید. به گزارش «برترین ها» و البته برای این که به پوست بچه آسیب نرسد، باید زود به زود چنین پوشک هایی تعویض شود. روشی که در ادامه مطرح می شود، بسیار ساده است و اصلا نیازی به دوخت و دوز ندارد.
درست کردن پوشک با تیشرت
اولا از تیشرت صد در صد نخ استفاده کنید چون پارچه های نخی قدرت جذب بالایی دارند. همچنین از تیشرت آستین کوتاه یا آستین سه ربع استفاده کنید. تیشرت آستین سه ربع برای نوزادهای درشت تر مناسب است اما برای نوزادهای با جثه کوچک تر اضافه می آید. اندازه تیشرت را بر اساس اندازه کودک انتخاب کنید.
مرحله اول: تیشرت را صاف روی زمین قرار دهید.
مرحله دوم: یک طرف تیشرت را تا کنید. تیشرت را مانند تصویر طوری تا کنید که قسمت درز حلقه آستین درست زیر وسط یقه لباس قرار بگیرد. آستین ها باید به سمت بیرون قرار بگیرد.
مرحله سوم: طرف دیگر تیشرت را درست مثل مرحله قبل به شکل سه طبقه تا کنید و آستین را به سمت بیرون قرار دهید. در انتها باید تیشرت به شکل حرف "T" در بیاید.
مرحله چهارم: قسمت بالای تیشرت را تا کنید به طوری که آستین ها روی هم تا بخورند.
مرحله پنجم: قسمت پایین تیشرت را هم از وسط تا کنید. به این صورت پایین تیشرت را بردارید و تا پایین خط آستین ها بالا ببرید. با این کار می خواهیم ارتفاع تیشرت را نصف کنیم.
مرحله ششم: کودک را روی تیشرت درست پایین آستین بنشانید. قسمت پایین تیشرت را روی کودک تا کنید و آستین ها را روی آن بپیچانید و در انتها با یک سنجاق محکم کنید. در آخر هم روی پوشک را با محافظ پوشک پلاستیکی بپوشانید. محافظ ضد آب برای جلوگیری از نم دادن پوشک بچه لازم است. این محافظ ها را می توانید زود به زود تعویض کنید.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نکاتی درباره زندگی با شوهری خودشیفته به بهانه هدیه های عجیب یک فوتبالیست معروف به همسرش
تعداد بازدید : 46
مردانی با شخصیت «زلاتانی» !
محوری
نویسنده : ملیحه شهرستانی | کارشناس ارشد روان شناسی بالینی
«زلاتان ابراهیموویچ» در سال های اخیر علاوه بر توانایی های خیره کننده اش در زمین های فوتبال به خاطر مصاحبه ها و رفتار خاص اش در بیرون زمین نیز شناخته می شود. یک مورد از این رفتارهای ویژه و منحصر به فرد مهاجم سوئدی با همسرش که از سوی رسانه های انگلیسی منتشر شده ، قابل بررسی به نظر می رسد. «زلاتان» در پاسخ به خبرنگاری که از او پرسید برای جشن تولد همسرش چه هدیه ای در نظر گرفته، با غروری خاص گفته بود: «هیچ چیز. او همین حالا هم زلاتان را دارد.» ظاهرا چند سال پیش هم او عکسی امضا شده از خودش را به عنوان هدیه تولد به همسرش تقدیم کرده است! در ادامه از دلایل این نگرش «زلاتان» و افرادی شبیه او و روان شناسی چنین شخصیت هایی برای تان خواهیم گفت.
زندگی با شوهر خودشیفته
در رابطه عاطفی صدای تو را نمی شنود؟ با بی ارزش کردن تو احساس ارزشمندی می کند؟ حتی از دادن یک هدیه کوچک هم دریغ می کند؟ رفته رفته دلسرد می شوی اما او سهم خود را در تخریب رابطه مشترک تان نمی بیند؟ بله! زندگی با یک خودشیفته آسیب رسان همیشه بالا و پایین هایی دارد که می تواند عنصر غیر منتظره بودن را به عشق و احساس یک زن وارد کند، چیزی شبیه یک ضربه عاطفی مهلک.
سردی عاطفی با شخصیت «زلاتانی»
شاید عجیب باشد وقتی می بینید مرد خودشیفته شما بعضا چهره ای سرشناس و محبوب دیگران است اما نزدیک ترین افراد زندگی اش، حال خوبی با او ندارند. «زلاتان» یکی از گلزن ترین بازیکنان تاریخ فوتبال جهان، چنین شخصیت خاصی دارد و یکی دیگر از این ویژگی های خاص او، خودخواه بودن عجیب و غریب اوست. او حتی در مواجهه با نزدیکان و خانواده اش این خودخواه بودن را نشان می دهد و خودش را برتر از همسرش می داند. درباره این رفتارهای او که عکس اش را به همسرش هدیه داده و یک سال هم گفته« حضورم بهترین هدیه برای تولد اوست»، باید بدانید که یک اصل مهم در روان شناسی شخصیت می گوید: «هر زمان برچسب بهترین یا کافی است را بر خود بزنیم، همان لحظه سیر نزولی نمودار رشد شخصیت ما آغاز می شود». در همین زمینه شاهد موارد زیادی بوده ایم که این خودشیفتگی و خودخواهی در شخصیت یکی از زوجین رابطه آن زوج را به مرز طلاق عاطفی یا طلاق رسمی کشانده است.
نسخه های وطنی شوهران زلاتانی!
مردها در طول زندگی خود پیغام های ذهنی، عرفی و اجتماعی بسیاری دریافت می کنند، درباره این که بیان احساس برای مرد جایز نیست. برای بسیاری از مردان بیان احساس، نه تنها رفتاری به دور از مردانگی محسوب می شود بلکه یک رفتار ضعیف زنانه تلقی می شود! عده ای از مردان هم معتقدند اگر می خواهی یک زن را همیشه در زندگی ات داشته باشی، باید زجرش دهی، باید زندگی اش را سخت کنی تا به خاطر یک لبخندت بال دربیاورد و قدر کوچک ترین قدم هایی را که به سمتش برمی داری، بداند. می گویند اگر زن ها را به رابطه های احساسی، امن و برابر وارد کنی، قَدرت را نمی دانند، متوقع می شوند، لطفی که به آن ها می کنی نه تنها به چشم شان نمی آید بلکه رفته رفته به وظیفه ات تبدیل می شود و در نهایت هم رهایت می کنند. پس همین که سایه ات بر سرش و اسم ات در شناسنامه اش است، باید از تو سپاس گزاری کند. در نتیجه از نظر چنین مردهایی، توجه به علاقه مندی یک زن نظیر «هدیه دادن» به مناسبت سالگرد ازدواج و تولد، فقط یک جور خاله زنکی زنانه است که نباید توسط مردها جدی گرفته شود. آن ها ابراز احساسات به زن را نوعی ضعف می دانند و برای نادیده گرفتن خواسته های همسرشان از عباراتی نظیر این جملات استفاده می کنند که شاید تا به حال، آن ها را شنیده باشید: «همین که خانمم شب ها می تواند صدای خرخر شوهرش را بشنود و مطمئن باشد که سایه سرش زنده است»، «همین که لباس هایش تنگ می شود و این نشان می دهد که شوهرش یخچال خانه را پر کرده و غذای کافی برایش فراهم کرده است»، «همین که این همه شستنی و اتو کردنی دارد پس لباس کافی برای پوشیدن دارد» و ... باید روزی هزار بار ممنون من باشد و آرزوی طول عمر برای من(شوهرش) بکند! همه این ها در حالی است که تحقیقات متعدد روان شناسان نشان می دهد یک مرد کامروا، موفق و با اعتماد به نفس، هیچ نیازی به تحقیر همسرش با چنین رویکردهایی ندارد.
دردسرسازی شوهرهای خودشیفته برای خودشان
همه مردها دوست دارند همسرشان زنی شاد، سرشار از حس رضایتمندی، اعتماد به نفس و نشاط درونی باشد و از زن های افسرده، نالان، وابسته، ضعیف و عصبی به شدت فاصله می گیرند. از طرفی زن ها به دلیل روح لطیف و حساس شان، نیازمند تعریف و تمجید هستند و مردها می توانند با تقدیم هدیه های کوچک و بزرگ در مناسبت های مختلف یا حتی بی مناسبت و به شکل غافلگیرانه به این نیاز زن پاسخ مثبت و شایسته بدهند.
در این حالت، زن احساس محبوبیت می کند و با نشاط و سرزنده می شود اما بسیاری از مردها با کناره گیری عاطفی و احساسی از همسر، توجه نکردن به هیجانات و خواسته های کوچک او که به راحتی برآورده می شود، قوی ترین، با اعتماد به نفس ترین و خوش اخلاق ترین زن ها را به زنی عصبی، مضطرب، افسرده، زودرنج و بی حوصله تبدیل می کنند؛ چراکه در این حالت زن احساس می کند شوهرش برای او ارزشی قائل نیست و دوستش ندارد. به همین دلیل است که می گویند عده ای از مردها در نوعی بی خبری همیشگی به سر می برند. آن ها هرگز نمی دانند که همه این اتفاقات از خودشان آغاز می شود.
وقتی به همسرمان، توجهی در خور و شایسته نمی کنیم افسردگی آن زن دامنگیر زندگی خودمان می شود.
مردها باید نگاهی نو به هدیه داشته باشند
زن ها به طور فطری علاقه شدیدی به هدیه گرفتن دارند! در روان شناسی نیز بخشی وجود دارد به نام «کارهای کوچک بزرگ» یعنی چه بسا انسان حرکتی را کوچک می شمارد در حالی که از نظر معنا و واقعیت بسیار بزرگ به چشم می آید. به طور مثال، همین تکنیک هدیه دادن که امثال «زلاتان» با غرور مردانه کاذب شان این هنرمندی را در آقایان زیر سوال
برده اند.
نیاز نیست که هدیه بزرگ باشد، یا حتما آن را خریده باشید، گاهی یک نوشته چند خطی از ابراز محبت می تواند همسرتان را خوشحال و غافلگیر کند. از علاقه به همسرتان بنویسید. گاهی یک آغوش و یک بوسه پس از رسیدن زن و شوهر به هم در روز حتی بدون بهانه و مقدمه بهترین هدیه است.
در پایان جالب است بدانید تحقیقات نشان داده که هدیه دادن مردان به همسران شان به مراتب بیش از هدیه گرفتن شادی می آفریند و وقتی این عمل به عادتی در زندگی تبدیل شود، مسلما می تواند جلوی افسردگی خود آقایان را هم بگیرد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شنبه ها
تعداد بازدید : 53
انجام کارهای خیر در اوقات فراغت
تعطیلات تابستانه
نویسنده : دکتر شکیلا یوسفی متخصص روان شناسی سلامت
به روزهای پایانی تابستان نزدیک می شویم و معمولا میزان سفرهای تابستانی هم در روزهای پایانی شهریور بیشتر می شود. با شروع گرم ترین فصل سال و در ستون «تعطیلات تابستانه»، تلاش کردیم توصیه های جالبی برای گذراندن اوقات فراغت برای دانش آموزان و دانشجویان داشته باشیم. درست است که تابستان بهترین فرصت برای بهره بردن از زمان های آزاد است چون روزها طولانی تر و مدارس تعطیل است اما نکات مطرح شده به درد همه سال خواهد خورد که از طریق آرشیو سایت روزنامه خراسان در دسترس است. با این حال و با توجه به آماده شدن برای شروع سال تحصیلی از آغاز هفته آینده، این مطلب آخرین شماره این ستون خواهد بود.
از اوقات فراغت بهره ببرید
اوقات فراغت بهانه خوبی است که به سرگرمی و وقت گذرانی بپردازید. سرگرمی ها به شما فرصت می دهند که ذهن خود را فعال نگه دارید و خلاق باشید، اطلاعات خود را گسترش دهید، مهارت هایتان را بهبود ببخشید، تمرکز کنید و سخت کوش باشید. به علاوه هنگامی که در پیچیدگی های کار غرق می شوید، احساس مفید بودن دارید و از وجود خود لذت می برید.
از کار خیر غافل نشوید
آخرین توصیه ما برای کسب بهترین بهره از اوقات فراغت، برنامه ریزی تان برای انجام کارهای انسان دوستانه است. حتما و زمان هایی از اوقات فراغت خود را به شرکت در امور خیرخواهانه اختصاص دهید. این کار علاوه بر این که احساس مفید بودن به شما می دهد، دربردارنده احساس خوبی است که با هیچ لذت دیگری قابل مقایسه نیست و گاهی بیشتر از کارهایی که برای راضی کردن خود می کنیم، ما را خوشحال می کند. کمک به دیگران می تواند به شکل کار داوطلبانه در یک مؤسسه خیریه یا کمک به پدر یا مادر یا حتی یک دوست برای موفقیت در انجام کاری باشد. این کار را در مکان ها و زمان های مختلف انجام دهید تا در تجربه ها، افرادی که ملاقات می کنید و مهارت هایی که کسب می کنید تنوع ایجاد شود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مشاوره فردی
تعداد بازدید : 58
پسر 29 ساله ام معتاد، بیکار و بی آبروست
نویسنده : راهله فارسی | مشاور
درد بزرگی دارم. پسر 29 ساله ام، معتاد، بیکار، پرخاشگر، طلبکار، بی آبرو و رفیق باز است که تا ظهر می خوابد و پس از آن در حال استفاده از مواد است. وجود مزاحم و پر از ننگ و نکبت اش به هیچ دردی نمی خورد. دخترانم خجالت زده هستند و مرتب کتک می خوریم و زور می شنویم. دیگر کارد به استخوان مان رسیده است.
می فهمم که داشتن یک فرزند درگیر مواد خیلی سخت و دردناک است و بخشی آن به خاطر رفتارهای بیمارگونه و آزار دهنده خود فرد معتاد و بخش دیگرش هم به خاطر نگاه مردم و سرزنش هایشان است.
حق با شماست اما توهین راه حل نیست
همان طور که مطرح کردید، رفتارهای او هم باعث آبروریزی و ناراحتی خودتان و هم خانواده تان شده و به طور طبیعی، ازدواج دختران تان به خاطر همین موضوع دستخوش مشکلاتی شده یا خواهد شد اما باید به شما بگویم که پرخاشگری و برخورد نامناسب راهکار حل این مسئله نیست. این حجم از توهین در پیامک تان [برخی از موارد به دلیل قابل چاپ نبودن از سوال این مخاطب گرامی حذف شد] به او که احتمالا در حضورش هم مطرح می شود، آسیب های زیادی خواهد داشت. البته حق باشماست اما حرف این است که راه حل این نیست.
فرد معتاد را بپذیرید
اولین قدم و توصیه به شما، پذیرش فرد معتاد است. فرد معتاد باید پذیرفته شود. هر چه او را طرد کنید و رفتارهای نامناسبی با او داشته باشید، بیشتر رفتارهای نامناسب او تقویت می شود. واقعیت این است که آگاهی از موضوع اعتیاد فرزندان برای خانواده ها بسیار ناراحت کننده و تلخ است و به همین نسبت در مراحل ابتدایی، پذیرش آن برای خانواده ها دشوار می شود.
شناخت اعتیاد و راه های درمانش
آگاهی درباره شرایط فرد معتاد و راه های درمان و نحوه رفتار با فرد معتاد تاثیر به سزایی در تغییر شرایط شما خواهد داشت. علاوه بر این، کسب این گونه اطلاعات دید خانواده ها را نسبت به اعتیاد بازتر می کند و با توجه به این که آگاهی شما بیشتر می شود، بهتر می توانید با اعتیاد پسرتان بجنگید. توجه داشته باشید بسیاری از رفتارهایی که در پیامک تان به آن ها اشاره کرده اید، به خاطر مصرف مواد است به همین دلیل بهتر می توانید آن رفتار را قبول کنید و بهتر می فهمید که به این رفتار چطور واکنش نشان دهید.
اصول دعوت پسرتان به درمان
در زمان ابراز آگاهی و دعوت به درمان نباید از کلماتی استفاده کنید که بار منفی دارند یا تمسخر و تحقیر آمیز هستند. مقایسه و بزرگ نمایی زیاد هم کار ساز نیست. همچنین تطمیع و دادن وعده و وعید هم نباید صورت گیرد. بنابراین با کسب اطلاعات صحیح از پزشک، مشاور، روان شناس و افراد ذی صلاح شیوه های مختلف درمان را برای بیمار توضیح دهید و با کلمات محبت آمیز به او تفهیم کنید که از درمانش حمایت و تا زمانی که او داوطلب درمان باشد، همراهی اش می کنید. محدودیت و فشار قبل و بعد از درمان اگر معقول و منطقی باشد و زیر نظر یک درمان گر صورت گیرد، می تواند در این مسیر به خانواده و بیمار کمک کند. در خور ذکر است که این محدودیت ها اگر با توضیحات کافی و لحن مناسب در یک محیط حمایت گر انجام شود، بیمار احساس همدلی و همراهی خانواده را درک می کند و انگیزه او برای درمان افزایش می یابد.
یافتن دلیل اصلی پسرتان برای مصرف مواد
گاهی فرد معتاد می داند که خانواده اش از اعتیاد او اطلاع دارند و ممکن است جلوی خانواده نیز مواد مصرف کند. این گروه از بیماران اغلب باور دارند که معتاد نیستند و تفریحی مواد مصرف می کنند و مصرف موادشان تحت کنترل است، هرگز معتاد نمی شوند و هر وقت اراده کنند، می توانند مواد مصرف نکنند یا خودشان راه درمان را بلد هستند و نیازی به خانواده ندارند. در چنین شرایطی استفاده از کلمات مناسب که انگیزه بیمار را بیدار کند، بسیار مهم است. کمک گرفتن از درمان گر و روان شناس برای درک شرایط بیمار و یافتن دلیل اصلی نپذیرفتن درمان بسیار اهمیت دارد. بعضی از مصرف کنندگان مشکلات رفتاری مانند پرخاشگری، منفی کاری و فحاشی یا اختلالاتی در حوزه روان پزشکی مانند اضطراب، خودشیفتگی، افسردگی و ... دارند که توصیه می شود برای این گروه حتما از راهنمایی روان پزشک و مشاور مطلع استفاده کنید. بعضی دیگراز معتادان بر این عقیده هستند که مصرف مواد برای پیشرفت در کار و موقعیت اجتماعی، رفع مشکلات جنسی و برقراری ارتباط بهتر لازم است. در این مواقع باید عوارض دراز مدت مصرف را برای پسرتان شرح دهید و با صراحت و قاطعیت کامل، نپذیرفتن معتاد بودنش را توسط خانواده تان توضیح دهید.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مشاوره فردی
تعداد بازدید : 59
31 ساله ام و از اصرار خانواده ام برای ازدواج ناراحتم!
نویسنده : رضا یعقوبی | روان شناس بالینی
پسری 31 ساله و دانشجوی دکترای حقوق هستم. از نظر اقتصادی و اجتماعی وضعیت خوبی دارم اما هیچ وقت به ازدواج فکر نمی کنم و می خواهم همچنان مجرد بمانم. از اصرار و پیگیری خانواده برای ازدواجم، ناراحت و درمانده می شوم. چطور به آن ها بفهمانم که هرگز ازدواج نخواهم کرد؟
این موضوع که شما اصلا به ازدواج فکر نمی کنید، چندان طبیعی نیست. به همین دلیل احتمالا باعث نگرانی و اصرار خانواده شما شده است. طبیعی است که دغدغه های پدر و مادرتان با شما فرق می کند. آن ها دوست دارند مانند تمام پدرها و مادرها روزی شاهد سر و سامان گرفتن فرزندشان باشند و انتظاری جز این نمی توان از آنان داشت. به همین دلیل به اصرار خودشان به این موضوع ادامه خواهند داد.
تصمیم تان غیر طبیعی است
افراد معمولا پس از رسیدن به سن بلوغ تمایل به تشکیل خانواده و ازدواج دارند و اگر فکر ازدواج هم به سرشان نمی زند، باید دید کجای کار اشکال دارد!؟ این موضوع از نظر شما غیرطبیعی نیست؟ بهتر است این سوال را از خود بپرسید که آیا تمایل به جنس مقابل ندارید یا از ازدواج به دلایل دیگری اجتناب می کنید؟ مثلا به دلیل این که مسئولیت ازدواج سنگین است یا می تواند باعث محدود شدن شما در آینده شود؟ هر کدام از این سوالات می تواند شما را در رسیدن به پاسخ یاری کند. با این حال، پیشنهادهایی که در ادامه مطرح می شود، می تواند به شما در حل این مشکل کمک کند.
از تاثیرات ازدواج غافل هستید
به فکر بررسی ریشه های تمایل نداشتن خود به ازدواج باشید. این مسئله می تواند کاملا موضوعی جدی باشد که شاید قابل حل باشد. به عنوان مثال شاید هم اکنون متوجه تاثیر این اقدام خود در سنین و مراحل بعدی زندگی خود از جمله میان سالی نباشید. ازدواج تنها راهی برای پاسخ به نیازهای عاطفی نیست بلکه در هر سنی نیازهای خاص خود را ارضا می کند. مثلا در میان سالی نیاز به تربیت یک نسل می تواند نتیجه اقدام به ازدواج در سال های قبل باشد اما چنان چه در زمان مناسب به آن پاسخ داده نشود ممکن است دیگر فرصت مناسب به وجود نیاید.
تمایل نداشتن به جنس مخالف اختلال است
اگر فکر می کنید هیچ تمایلی به جنس مقابل ندارید، پیشنهاد می کنیم که در این باره با یک متخصص گفت و گو کنید زیرا این مسئله می تواند به دلیل وجود یک اختلال در عملکرد طبیعی ارگانیسم شما باشد و با مداخلات دارویی و شناختی برطرف شود.
با خانواده تان صادقانه گفت و گو کنید
درباره دلایل خود با خانواده صادقانه گفت و گو کنید. می توانید راجع به دلایل خود برای نداشتن علاقه به ازدواج با خانواده گفت و گو کنید و آن ها را در جریان واقعیت قرار دهید و حتی نگرانی خود را درباره اصرار آنان برای ازدواج مطرح و از طرفی به حرف های آنان نیز گوش کنید و همدلی بیشتری نشان دهید. شنیدن دغدغه های پدر و مادر به شما کمک می کند تا درنهایت بیشتر از طرف آن ها درک شوید.
بشنوید که دلیل و اصرار آن ها برای واداشتن شما به ازدواج چیست؟ چرا این قدر اصرار بر ازدواج دارند و نگرانی های آینده آن ها چیست؟ در ادامه می توانید به آنان اطمینان خاطر دهید که در این زمینه مشورت کرده اید و حتی نظر متخصصان را نیز شنیده اید و قرار نیست اتفاق بدی بیفتد. بگویید که خودتان هم نگران این موضوع و درصدد هستید که موانع موجود را رفع کنید اما شاید هنوز زمان آن نرسیده است که اقدام به ازدواج کنید.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
یادداشت
تعداد بازدید : 78
برای خوشبختی باید قبل از ازدواج عاشق شویم؟
نویسنده : نگار مظلوم حسینی دانشجوی دکترای روان شناسی بالینی
بسیاری از جوان ها چه دختر و چه پسر، وقتی به مشاوران مراجعه می کنند، از آن ها می پرسند که آیا برای داشتن یک زندگی مشترک پایدار، باید عشق اولیه داشت یا خیر؟ آیا اول باید عاشق شویم و بعد ازدواج کنیم یا بدون عشق هم می توان زندگی مشترک را شروع کرد و خوشبخت شد؟ در ادامه، پاسخی کوتاه اما دقیق به این سوال می دهم.
عاشق شدن کار را خراب می کند
جوانان در قدم اول، باید توجه داشته باشند که علاقه و به دل نشستن با عشق تفاوت دارد. به طور قطع خواستگار شما باید به دل شما بنشیند و کششی درباره او احساس کنید اما عاشق شدن، شاید کار شما را خراب کند. افراد عاشق چشم خود را روی واقعیت ها می بندند و این دقیقا مخالف هدفی است که ما قبل از ازدواج می خواهیم به آن برسیم. بهتر است قبل از ازدواج، چشمان خود را باز کنیم (حتی اگر شده از اطرافیان مانند خانواده و مشاور چشم های اضافه هم قرض بگیریم) و بعد از ازدواج سعی کنیم چشمان خود را ببندیم. این توصیه من، دقیقا خلاف کاری است که افراد عاشق انجام می دهند. بنابراین اگر به خواستگارتان تمایل و کشش دارید و این تمایل در حین معاشرت هم حفظ می شود، کافی است ولی اگر آن قدر حس شدیدی به او دارید که عیب های او به نظرتان زیاد مهم نمی آید یا این باور را دارید که بعد از ازدواج با قدرت عشق خود می توانید او را تغییر بدهید، می تواند زنگ خطری باشد. ازدواج آگاهانه در گرو شناخت نقاط مثبت و منفی طرف مقابل و داشتن برنامه برای تطابق با نقاط منفی است. عشق باید به شما کمک کند با این نقاط منفی کنار بیایید نه این که آن ها را نادیده بگیرید. در پایان سخنی هم با خانواده های دخترها و پسرها، بزرگان فامیل و همکاران مشاور خودم دارم: اگر دختر و پسری به شما برای ازدواج مراجعه کردند که عشق، مانع طی شدن روند شناخت و کسب آگاهی آنان از یکدیگر شده بود تا می توانید زمان بخرید.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.