امام رضا(ع): خداوند به سپاس گزاری از خود و پدر و مادر فرمان داده است. پس هر که از پدر و مادرش سپاس گزاری نکند، خداوند را سپاس نگفته است.
الخصال
ذکر روز چهار شنبه
صد مرتبه «یا حی یا قیوم»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حجت الاسلام میرباقری می فرمایند:«در روایتی در باب زیارت در امالی، امام هادی(ع) فرمود: اگر حاجتی داشتید غسل کنید بروید زیارت جد بزرگوارم علی بن موسی الرضا(ع) و بعد دو رکعت نماز بالای سر ایشان بخوانید و در قنوت حاجت خود را بخواهید، حاجب مستجاب است. یعنی در آن مقام حجاب بین انسان و خدا برداشته می شود و دعا محجوب نیست. دعا به دست عالم ملکوت می رسد. یعنی متصل به عالم ملائکه است و به احترام حضرت، حجاب از دعا برداشته می شود. این که در روایات، ثواب زیارت ائمه(ع)، مختلف بیان شده... به این معناست که این عمل تا این حد می تواند فضیلت داشته باشد، نه این که هر کسی به این فضیلت می رسد. این زیارت می تواند این قدر ثواب داشته باشد، تا چه کسی و چگونه زیارت کند.»
سخنرانی مکتوب «تبارک»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
خاموشی حکمت است و اندک است کننده آن. یعنی هر عاقلی داند که خاموشی صلاح دو جهان است و با این همه کس آن را به جای نیارد. یکی را گفتند که چرا پیوسته خاموش می باشی؟ گفت: «زبانم چون گرگ است، ترسم که چون فرو گذارم مرا بخورد.»
لقمان حکیم در نزدیک حضرت داوود(ع) شد و وی زره می بافت. لقمان خواست که بداند، لیکن نپرسید. ساعتی بود، داوود(ع) آن زره را در پوشید و گفت نیک پیراهنی است برای جنگ. پس وی با خود گفت: «به هر حال صبر کردن حکمت است.»
پایگاه اطلاع رسانی حوزه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
به نظر میرسد ترس در جامعه امروز، بیماری واگیرداری شده است. هم از شروع میترسیم و هم از پایان بیم داریم. هم از تغییر میترسیم و هم از راکد ماندن. هم از موفق شدن میترسیم و هم از شکست. هم از زندگی میترسیم و هم از مردن... در بسیاری از مواقع، این هراس مانع از آن میشود که با زندگی خود به پیش حرکت کنیم. راه برخورد با این مسئله این است که ترس را احساس کنیم و با این حال انجامش دهیم.
برگرفته از «بترسید با این حال انجام دهید»،اثر سوزان جفرز
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
روی یک طاقچه صاف و قشنگ
چیده ام خاطره های خود را
و به روی همه خاطره ها
می کشم دستم را
تا که براق شود
رنگ بتاباند باز
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مردم سن دیه گو این هفته شانس این را داشتند که شاهد یکی از زیباترین و عجیب ترین پدیده های طبیعی در ساحل شهرشان باشند؛ «بیولومینسانس» یا زیست تابی. این نورهای آبی رنگ جذاب توسط میلیون ها پلانکتون در اثر واکنش های شیمیایی در بدن آن ها (همانند کرم های شب تاب در مواقع خطر) ایجاد می شود که تمام 29 کیلومتر ساحل را پوشانده اند.
اعماق اقیانوسها کاملا تاریک هستند، با این وجود نور در این محیطها بسیار حیاتی است. به همین دلیل این پدیده میتواند باعث یک برتری حیاتی در اعماق تاریک دریا شود که به موجودات در پیدا کردن غذا و ساز و کارهای دفاعی کمک کند. از کاربردهای پدیده «بیولومینسانس» برای موجودات میتوان به استتار، جذب جنس مخالف، دفاع، هشدار، ارتباط، تقلید و نورپردازی اشاره کرد. جالب این جاست نه زمان دقیق این پدیده مشخص است و نه راهی برای پیش بینی زمان آن وجود دارد.
منبع: mymodernmet
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سلام. تعداد پیامک های این مسابقه واقعا باورنکردنی بود! ممنون از همه که تر و تمیز و درست، طبق روش گفته شده تو مسابقه شرکت کردن. پیامک های بی ربط و بی نام و بی مزه متاسفانه حذف شدن. چندتا از جمله های بانمک تر رو انتخاب کردیم که می خونید. دمتون گرم و خوش باشین همیشه.
* وقتی درختچه باغچه ات رو بزرگ کردی و حالا می خوای سر و سامونش هم بدی! فرهاد دوست علی
* وقتی انسان دل به طبیعت می زند! محمدرضا صدفیان
* وقتی به یک نهال دل ببندی و با قد کشیدن اون تمام وجود تو وجودش رو بگیره! حمید قنبری
* وقتی در شرکت هرمی تا حد یک سرشاخه ارتقا یافته ای!
رضا حسین زاده، بیرجند
* وقتی میگن میوه رو با هسته نخورید برای این موقع است! محمدرضا حسن پور
* وقتی معنی شاخ اینستاگرام رو نمی فهمی! محمدرضا حسن پور
* وقتی بعد از عمری جنگل خواری عاقبت به این روز میفتی و جنگل تو رو می خوره! رضا حسین زاده، بیرجند
* وقتی درخت دوستی بنشاندی، بر قامتش کت و شلوار پوشاندی!
محترم دررودی
* وقتی می خوای از انبوه شاخ و برگ مشکلات زندگی رد شی ولی تو اولیش می مونی و از حلقت میزنه بیرون! حسن احمدی
* وقتی در طبیعت گردی گم شدم و قبیله آدم خورها پیدام کردن، جشن گرفتن و من رو جوجینگا درست کردن! حسین ثالث
* وقتی درخت درونت بار دانش گرفته، داری به تنگ میاری کت و شلوار دامادی را! احسان اسعدی
* وقتی با عمق وجودت شعر «سبز سبزم ریشه دارم» رو زمزمه می کنی!
محمد صابری عبدل آبادی
* وقتی میگن خودت رو با طبیعت وفق بده! حسینی منش
* وقتی از یه درخت میری بالا که ته صف ثبت نام استخدامی رو ببینی و نمی تونی ببینی و همون جا خشکت میزنه! سیدحسین آروند
* وقتی غیرقانونی به جنگل رفتی و از ترس محیط بان بهبود فریبا خودت را استتار کردی! محمدرضا علایی ناری ایدو
* وقتی هواپیمات سقوط می کنه و چترت باز نمیشه و از بدشانسی پایین به جای دریا، جنگله! محمد نگهبان، روستای گرجی
* وقتی شهرداری واسه تبلیغات فروشگاه ها، درخت ها رو هم اجاره میده!
حسین مهدوی کیا
* وقتی لباس هات اندازه نیست و می خوای یک کاری کنی اندازه بشه!
هادی چیت گران
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
امروز رفتم صرافی گفتم آقا دلار با نرخ رسمی می خوام. اول لپم رو کشید بعد هم یه بسته پول بهم داد روش عکس شخصیت های سریال شبهای برره بود!
میگم بیست تومن وام می خوام، میگه فلان بانک بیست تومن می ذاری توش بعد سه ماه دو برابرش رو میده... خب من اگه بیست تومن پول داشتم چرا باید دنبال بیست تومن وام می بودم؟!
امروز برق مون نرفت، زنگ زدم اداره برق گفتم آقا انگاری یادتون رفته برق مون رو قطع کنین، نگرانتون شدم. گفت الان رسیدگی می کنیم!
نوشابه خانواده شده 3 هزار و پونصد، دیگه پوکی استخون و دیابت هم نمیشه گرفت!
این که داریوش ارجمند تو ردیف اول مراسم برترین های لیگ نشسته، تلافی وارد کردن حمید درخشان به دنیای سینما و تلویزیونه!
تو اتاقم یک پشه است طوری رفتار می کنه که انگار من تو اتاق اونم!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جنایتکارترین فرد تاریخ بریتانیا
آدیتی سنترال- «پاتریک رایان» 62 ساله، لقب جنایتکارترین فرد تاریخ بریتانیا را با 668 جرم ثبت شده، از آن خود کرد. او از سن 14 سالگی تا کنون 23 سال از عمرش را در زندان سپری کرده و هر بار که از زندان آزاد شده است، جرم و جنایت را دوباره از سر گرفته است. او حالا دارنده عنوان گینس است و به تازگی به جرم زورگیری به 14 ماه حبس محکوم شده است. دادگاه اعلام کرده که شرح همه جرم های او در کاغذ، باعث هدر رفتن مقدار زیادی کاغذ خواهد شد، به همین دلیل جرم های او به صورت کامپیوتری ثبت می شود!
کودک پرموی معروف
بوردپاندا- نوزاد 6 ماهه چینی که از بدو تولد موهای سرش کاملا رشد کرده بود، به خاطر مدل موهای جالبش و پرپشتی آن ها که حالتی خنده دار بر روی جثه کوچک او پدیدار کرده، در شبکه های اجتماعی این کشور بسیار معروف شده است. مادر این کودک که خودش هم از کودکی دارای موهای پرپشت و خوش حالتی بود، عکس های نوزادش را در شبکه های اجتماعی منتشر کرد و هرگز فکرش را نمی کرد که این کار باعث شهرت بیش از اندازه کودکش شود.
میز و صندلی های جعبه ای
تاکسل- شهرهای بزرگ هر روز بزرگ و بزرگ تر می شوند و به همان اندازه فضای خانه ها هم کوچک تر می شود. یکی از ایده های خلاقانه طراحان برای استفاده از فضای کوچک داخل خانه ها، طراحی مبلمان و وسایلی است که فضای کمتری را اشغال کند. یک طراح کانادایی به نام «گرگ مونت» با الهام از میز های ژاپنی قدیمی نوعی میز قهوه با سه صندلی طراحی کرده است که شبیه یک جعبه کوچک است و به راحتی جمع می شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آسوشیتدپرس| برگزاری مسابقات دوچرخه سواری تور دو فرانس
رویترز| شکار لحظه ها در بازی کریکت، سریلانکا
کاترنیوز| گله فیل ها در زیر رنگین کمان، پارک ملی کنیا
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
من که خواهم که ننوشم به جز از راوق خم
چه کنم گر سخن پیر مغان ننیوشم
گر از این دست زند مطرب مجلس ره عشق
شعر حافظ ببرد وقت سماع از هوشم
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آن قدیمها برای دیدن یک فیلم مراحل سختی را پشت سر میگذاشتیم. مرحله اول کسب رتبه ممتاز کلاسی برای نیل به این جایزه بزرگ بود. مراحل بعدی به ترتیب چک کردن صحت و سلامت تلویزیون، تهیه یک دستگاه ویدئوی خانگی از فامیل فیلم بین و پیشروی خانواده و انتخاب فیلم در ویدئوکلوب بود. آن سال ها برای انتخاب فیلم در ویدئوکلوب حاضر شده و از فهرست فیلم هایی که صاحب آن جا پیش رویمان میگذاشت بدون تبعیض قائل شدن بین فیلم ها یکی را با ده، بیست، سی، چهل انتخاب میکردیم!
یک بار که تمامی مراحل فوق را سپری کرده بودم، طبق متد مذکور، فیلم «شب بیست و نهم» را انتخاب کردم. وقتی صاحب مغازه از من شناسنامه خواست، متوجه شدم شناسنامهام را جا گذاشتهام. از جیبم کارت کتابخانه مدرسه را درآوردم ولی قبول نکرد. از داخل کیف مدرسهام گواهی نامه پدرم را در آوردم اما یک دسته گواهی نامه از کشوی میزش در آورد و گفت: «همه این ها گواهی نامههای پدرشونه ولی فیلم بردن دیگه نیاوردن». خلاصه از داخل کیفم هرچه که در آوردم قبول نکرد. از سند زمین گرفته تا سند ازدواج و کارتکس آزمون شهری گواهی نامه. در نهایت به خانه رفتم و شناسنامه کوفتیام را برایش آوردم... فیلمش اصلا ترسناک نبود چرا که مثلا آن زمان دیدن یک زن بالای پشت بام از داخل آینه خیلی طبیعی بود! چون معمولا بالای پشت بام لباس پهن میکردند. یا مثلا دیدن افراد چندش آور و حتی ترسناک در کوچههای تنگ و تاریک جزو مسائل روزمرهمان بود.
به هرحال فردای آن روز فیلم را پس دادم و شناسنامهام را گرفتم. بعد از گذشت چند روز متوجه شدم به جای این که شناسنامه خودم را بگیرم، شناسنامه فردی به نام خرم سلطان بهادری را گرفتهام؛ نکته مهم این جا بود که این مسئله اصلا مهم نبود چون آن روزها گیری به اسامی داده نمیشد و همین که شناسنامه داشتی کفایت میکرد. مثلا من در چندین دوره با نام خرم سلطان بهادری ثبت نام کردم و کسی اهمیتی نمیداد. یعنی شناسنامه داشتن به خودی خود ارزشمند بود، نه به خاطر اسم و مشخصاتش. امروزه هم اوضاع به همین شکل است. واقعا شناسنامه و کارت ملی از ارکان اصلی خوشبختی به حساب میآیند. کارت ملی هوشمند که دیگر نگو و نپرس! وقتی شنیدم قرار است به دختران شینآبادی کارت ملی هوشمند بدهند، بغض بر گلویم نشست. واقعا این حد از پیگیری و حمایت در دنیا کمنظیر است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آقای جرارد که تازه نامزد کرده بود در حال صحبت تلفنی با نامزدش بود و با آب و تاب می گفت: «راستی عزیزم... بهت نگفتم... من دیروز از روی نردبان سه متری افتادم پایین...» نامزدش که به شدت نگران شده بود، دستپاچه پرسید: «واقعا راست میگی؟ چرا دیروز بهم نگفتی؟ با خودم گفتم یه حس بدی دارم، نگو برای تو مشکلی پیش اومده بوده عزیزم... الان حالت چطوره؟» جرارد با شیطنت خندید و گفت: «خوبم عزیزم، چیزیم نشد، چون روی پله دوم نردبان بودم!»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
داستانک، ترسانک، سوتی، شعر، عکس و هر ایده بامزه و جالب خود را به پیامک 2000999 یا شماره 09215203915 در تلگرام بفرستید.
* روشن از پرتو انوار رضا(ع) خورشید است / گنبد زرد رضا(ع) جلوه گه امید است
تا که در کشور ما نهر ولایت جاریست / در پناه کرمش مکتب ما جاوید است
یارمحمد خدنگی
* آقای مرادی؛ چرا تازه دامادهای «باس ماس» رو این قدر چُلمنگ می کشی؟!
* آق کمال؛ اگه جناب عالی سرمربی رئال مادرید بودید به جای رونالدو کدوم بازیکن رو به این تیم می آوردین؟!
آق کمال: البته بنده کوچک تر از اویم که در ای مورد نظر بدم ولی قطعا سعید عزت اللهی ره می آوردم که زبون اسپانیایی بلده!
* تبریک دست خالی من را با سخاوت بی حدت بپذیر... تولدت مبارک عمو جان.
محدثه عباسی میبدی
* شاید نفس کشیدنم دلیل زنده بودنم باشه ولی بی شک تو دلیل همین نفسی. مادر عزیزم و خواهر گلم سارا جان، تولدتون مبارک باد. مهدیه اسعدی
* آق کمال برای دومین بار رفتم خندوانه، دلت بسوزه.
آق کمال: واقعا دلم سوخت برات!
* پیام صرفه جویی: استفاده نکردن از وسایل برقی پرمصرف دم غروب، علاوه بر این که باعث میشه برق به همه برسه، تاثیر به سزایی روی قبض برق و حتی شاعرانگی محیط هم داره!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.