تعداد بازدید : 79
دنیا به روایت تصویر
گاردین| افطار دسته جمعی در سارایوو، بوسنی و هرزگوین
فرانس پرس| راندن در جاده آب گرفته، چین
نشنال جئوگرافیک| شوخی با بزرگتر!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 12
تفأل
مقیم زلف تو شد دل که خوش سوادی دید وز آن غریب بلاکش خبر نمیآید
ز شست صدق گشادم هزار تیر دعا ولی چه سود یکی کارگر نمیآید
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
افسانه های نوین
تعداد بازدید : 45
2 دوست و یک چتر
نویسنده : علکساندر کاربراتور |مورخ، مولف و مصنف متبحر
در زمانهای قدیم، دو دوست بودند که بسیار به یکدیگر علاقه داشتند. (متاسفانه اسمی از این دو نفر در منابع نیامده و به دوست یک و دو شناخته میشوند) یعنی حشر و نشر و نشست و برخاست و خواب و خوراک و قهر و آشتی و زندگی و مرگ و کوفته خوردنشان هم با هم بود. طوری بود که هرکدام بدون آن یکی آب خوش از گلویش پایین نمیرفت و همانطور کاسه به دست، منتظر میماند آن دوستش از دست به آب یا گرمابه و گلستان برگردد تا آن یک قورت آب خوش را قورت بدهد.
روزی از روزها دوست شماره یک دلتنگ دوست شماره دو شد. هرچند یک ساعت قبل با همدیگر به بازار رفته و مقداری خارشتر و بومادران خریده بودند ولی برای دلتنگی چارهای نبود. برای همین پوست بزی برداشت و قلم پرش را از پر شالش بیرون کشید و برای دوستش نامه نوشت و در آن افزود: «برویم بوستان؟» و نامه را به حیاط دوستش که همسایه دیوار به دیوارش بود پرتاب کرد. دوست دیگر که انگار معطل همین پیشنهاد بود، از پشت دیوار فریاد برآورد که: «آری، برویم!»
دمی بعد، زنبیل به دست و هندوانه به بغل به بوستان عمومی سر گذر رفتند. جمعه بود و بوستان مملو از انسان. مدتی دو دوست گشتند تا یک وجب جای خالی بیابند و حصیر خود بگشایند تا دمی بیاسایند. تا بساط خود پهن کردند و خواستند لمی بدهند، ناگهان هوا گرفت و ابر آمد و بر سر چمن گوهر باران ریخت. دو دوست که درخت درست و حسابی گیر نیاورده بودند و به ناچار زیر نهالی نورس نشسته بودند، حصیر را از زیر خود بیرون کشیده و بر روی کله خود کشیدند. همانطور نگران هندوانهشان، نظارهگر مردمی بودند که عده ای در شور و شادی غرق شده و عده دیگری در رودخانه که آبش بالا آمده بود غرق میشدند، تصمیم گرفتند بساط خود جمع کنند و به خانههایشان بروند. یکی از آن دو دوست به آن یکی دیگر دوست رو کرد و افزود: «پاشو تا قبل از این که بیشتر خیس بشویم به خانه برسانمت.» آن دوست دیگر لبخندی زد و افزود: «مگر تو درشکه یا کالسکه مسقف داری؟» آن دوست دیگر لبخند دیگری زد و افزود: «خیر، اما چتر دارم» آن دوست دیگر با تعجب افزود: «کو؟» آن یکی دوست دست در زنبیل کرد و چتر را بیرون کشید و افزود: «ایناهاش!» آن دوست دیگر با عصبانیت به او نگاهی کرد و افزود: «خب اینو قبل از این که موش آب کشیده بشیم درمیآوردی!» و این گونه بود که دوستی چندین سالهشان بر سر یک چتر به باد رفت، البته به آب رفت. ولی فردا با هم آشتی کردند و افسانه ما باز هم با پایان خوش تمام شد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 56
اعتراف می کنم
متن و تصویر سازی : صابری، مرادی
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 23
ما و شما
داستانک، ترسانک، سوتی، شعر، عکس و هر ایده بامزه و جالب خود را به پیامک 2000999 یا شماره 9018374184 در پیام رسان ایتا بفرستید.
* دخترعزیزم فرزانه جان از این که رنج بی خوابی را در این ماه متحمل شدی تا من و مادرت سحر و افطار راحت باشیم ازت ممنونیم. ان شاءا... عاقبت بخیر بشی.
* همسر عزیزم خانم صادقی فرد، تولدت رو تبریک میگم و برات آرزوی موفقیت و سلامتی می کنم.
* آقکمال؛ آیا می دونی نام شوهر متوفای خانوم منیره جاهد مدیر پرورشگاه سریال «بچهمهندس» آقکمال است؟!
آق کمال: متاسفانه نمدنستم و الان که فهمیدم بسیار مشعوف شدم!
* سلام، قبول باشه. عیدتون مبارک. ما که بریدیم و امیدمون به فنا رفته، امیدوارم شما هنوز سربلند و پاینده باشید. ما رو هم دعا کنید.
* آخییییی جوجه های ناز و کوچولو (دنیا به روایت تصویر دوشنبه) رو چرا ریختن روی هم؟ روس ها هم مثل ما با حیوانات بدرفتاری می کنن؟!
* دختر عزیزم مریم خانم، 23خرداد تولدت مبارک. خداوند پشت و پناهت باشد.
پدرت کریم، کلات نادر
* سلام آقای صابری، احسنت به مطلب خودمونی مصطفی جان، حرف دل خیلی ها رو زدی. درود النسی
* در مطالبی که درباره صنایع دستی نوشته بودین توجه نکرده بودین که گناباد به عنوان مهد سفال خراسان، در خراسان رضوی است نه جنوبی. لطفا کمی دقت کنید.
ما و شما: در مطلب نوشته شده بود «خراسان جنوبی و گناباد» که معلوم است نویسنده گناباد را جزو این استان نیاورده است. منظور ما هر دو بوده است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دانستنی های جالب
تعداد بازدید : 77
روستای شناور
در خلیج جنوب تایلند، زیر سایه یک صخره بزرگ عمودی، صدها کلبه، خانه و رستوران قرار دارد که در کنار هم روستای «کو پانی» را تشکیل داده اند. دریا در این جا کم عمق و آرام است و به ماهیگیران اجازه میدهد خانه هایشان را روی چوبهای سطح آب بسازند. حدود هزار و 500 نفر در این روستا زندگی میکنند که همگی نوادگان «تو بابو» و خانواده و دوستانش هستند که حدود ۲۰۰ سال پیش از اندونزی آمدند و در این جا ساکن شدند. در آن روزها خارجیها اجازه نداشتند در تایلند زمین داشته باشند بنابراین بابو و دو خانواده دیگر خانه هایشان را روی چوبهای شناور در این خلیج ساختند. طی سالها اندازه روستا و ثروت روستاییان بیشتر شد و اکنون این روستا یک مدرسه، یک مسجد، یک مرکز سلامت، رستوران و مغازههای فراوان و حتی یک زمین فوتبال شناور هم دارد. اهالی در این روستا از طریق ماهیگیری امرار معاش می کنند، اما از چند سال پیش گردشگری هم یکی از منابع درآمدی آنها شده است.
منبع: برترینها
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 81
نیاز طنزی ها
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 86
دوردنیا
بهداشتی ترین اسکناس جهان
گینس رکورد- ضرب المثلی داریم که می گوید «پول چرک کف دست است»! ولی کشور کرواسی اسکناس هایی چاپ کرده است که این مشکل چرک بودن را از بین برده است. اسکناسهای کرواسی از ترکیباتی ساخته شده که باکتریهای روی آن در کمتر از چهار ساعت از بین میروند، بنابراین بهداشتیترین اسکناسهای جهان هستند و می توان با خیال راحت آن ها را خرج کرد!
جاکلیدی های حیوان آزار
مای لایف- به تازگی در چین جاکلیدی هایی تولید می شود و به فروش می رسد که علاوه بر عجیب بودن، باعث اعتراض و عصبانیت عده زیادی هم شده است. این جاکلیدی ها محفظه های پلاستیکی هستند که در آن آب غنی شده با اکسیژن و مواد غذایی ریخته شده و درون آب حیوانات زنده مانند لاکپشت، ماهی و مارمولک حبس شده اند. سازندگان این جاکلیدی در برابر اعتراض ها ادعا می کنند که خریداران می توانند پس از خرید، پلاستیک را پاره و حیوانات را آزاد کنند.
سیگار ممنوع
یاهو- قوانین مبارزه با دخانیات در هر کشوری متفاوت است. بعضی کشورها در این زمینه قانون های سخت گیرانه ای دارند و برای قانون شکنان هم جریمه ها و مجازات شدیدی در نظر گرفته اند. به عنوان مثال در کانادا استعمال دخانیات تا فاصله ۹ متری زمین بازی کودکان ممنوع است و با خاطیان برخورد جدی می شود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 0
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اندکی صبر
تعداد بازدید : 25
سال ها
نویسنده : رضا شیخ فلاح لنگرودی
گفت با من
آن حبیب نازنین
ناامیدی دشمن اندیشه هاست
پوزخندی بر لبم آمد و من
در نگاهش خیره ماندم،
سال هاست...
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بریده کتاب
تعداد بازدید : 38
جوانترها و روحیه کاریشان
جوانترها روحیه خارقالعادهای در سازمان به وجود میآورند و هیچ وقت اولین فرد یا سازمانی را که به آنها فرصت داده، فراموش نمیکنند. آنها با وفاداری خود که یک عمر طول میکشد، این فرصت را جبران میکنند. برای جوانتر ها هیچ چیز غیر ممکن نیست و آنها حتی حاضرند روی سیم خاردار هم بدوند در حالی که بازیکنهای بزرگ تر دنبال مسیر امن میگردند. توازن، کلید موفقیت هر تیمی است.
برگرفته از کتاب «رهبری، درسهایی از زندگی و سالها کار در منچستر یونایتد»
نوشته الکس فرگوسن
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در محضر بزرگان
تعداد بازدید : 40
کاش قرآن را به صورت واقعی ببینیم
مرحوم آیت ا... بهجت درباره اهمیت توجه به قرآن فرموده اند:
«خدا می داند قرآن برای اهل ایمان (مخصوصاً اگر اهل علم باشند) چه معجزه ها و کراماتی دارد و چه چیزهایی از آن خواهند دید. اگر قرآن را به صورت واقعی اش ببینیم، آن گاه معلوم می شود که دست از ترنج می شناسیم یا نه! برنامۀ قرآن، آخرین برنامۀ انسان سازی است که در اختیار ما گذاشته شده است، ولی ما از آن قدردانی نمی کنیم. قرآن، انسان را به غایت کمال انسانی می رساند. ما قدردان قرآن و عدیل آن؛ اهل بیت (علیهمالسلام) نیستیم. جای تعجب است که به شخصیت ها و سخنان آن ها اهمیت داده می شود و سخنرانی هایشان ضبط می شود، اما قرآن که در دست ماست، این طور نزد ما ارزش ندارد. همه می دانیم که دربارۀ قرآن، مقصّریم. ما وظیفه داریم که در تعلیم، تلاوت و عمل به قرآن کوشش کنیم. ولی ما شب های احیا قرآن بر سر می گذاریم و در مقام عمل، آیه های حجاب، غیبت، کذب، «وای بر کم فروشان»، «پس به پدر و مادر، اُف نگو»، «و با ناز و تکبر در روی زمین راه مرو» و... را زیر پا می گذاریم.»
برگرفته از «در محضر بهجت»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 20
حدیث روز
پیامبر اکرم(ص): خداوند بر هر شیطان سرکشی هفت تن از فرشتگان خود را گمارده است که تا پایان این ماه (رمضان) همچنان در بند آن ها باشد.وسایل الشیعه
ذکر روز سه شنبه
صد مرتبه «یا ارحم الراحمین»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 40
فتوترانه
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 56
تاپخند
* حدس می زنم مهدی رجب زاده وقتی خواب بوده ازش اثر انگشت گرفتن و زدن زیر نامه خداحافظیش، وگرنه این بزرگوار عمرا با پای خودش از فوتبال می رفت!
* با خداحافظی مهدی رجبزاده از فوتبال میانگین سن فوتبالیستهای کشور دو سال و سه ماه و شش روز کاهش یافت!
* پسرم یک بهار، یک تابستان، یک پاییز، یک زمستان و خداحافظی مهدی رجب زاده را دیدی، از این به بعد همه چیز تکراری است!
* به نظرم مهدی رجب زاده رفته اینستاگرام، جواب مهدی طارمی به ژوله رو خونده و تصمیم گرفته از فوتبال خداحافظی کنه!
* واسه نامزدتون رونالدو باشین، برای زنتون دیوید بکهام و برای پدر و مادرتون مهدی رجب زاده!
* واقعا با همسرتون تو یه بشقاب غذا میخورین؟ من یک بار همچین کاری کردم، گشنه که پاشدم فهمیدم کار اشتباهی کردم!
* به ملافه میگین ملحفه؟ اون وقت یعنی با ملحقه آش رو هم می زنید؟!
* این خلال دندون که می ذارن وسط همبرگر به نظرم هیچ فرقی تو طعم همبرگر نداره. تازه اگه نبود همبرگر خوشمزه تر هم می شد. چیه بابا تیزه!
* یکی از بزرگ ترین حسرت هام مال وقتیه که میرم خونه کسی و واسش شیرینی خامه ای میبرم. بعدش تا آخر مهمونی منتظر میشم بلکه یک تیکه اش رو بیاره با چای بخوریم ولی نمیاره!
* کنکوری های عزیز در جریان باشید اگه قبول هم بشین سال دیگه همین موقع دارین واسه امتحان ها می خونین، زیاد فرق نداره!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.