تعداد بازدید : 119
دنیا به روایت تصویر
پی اِی| اثر هنری حلقه های دودی در یک نمایشگاه، انگلستان
یاهو| سواری رایگان!
گتی ایمیج| تنظیم دقیق حالت خبردار ایستادن سربازان، چین
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 53
حدیث روز
امام حسن مجتبی(ع): خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه و بهره برداری برای مخلوق خویش قرار داده که با اطاعت و بندگی بر یکدیگر پیشی و سبقت گیرند و خشنودی خدای را به دست آورند، گروهی سبقت جستند و مسابقه را بردند و گروهی دیگر عقب ماندند و متضرر شدند.تحف العقول
ذکر روز پنج شنبه
صد مرتبه «لا اله الا ا... الملک الحق المبین»
ذکر روز جمعه
صد مرتبه «اللهم صل علی محمد و آل محمد»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در محضر بزرگان
تعداد بازدید : 52
به کسی که همه چیز ما دست اوست مراجعه کنیم
مرحوم آیت ا... بهجت فرموده اند:
«ما را شناخته اند، اعمال ما محفوظ است و عکس برداری شده است. آیا شهادت دست و پا و دیگر اعضا و جوارح شوخی است؟ ملائکه صدای ما را ضبط می کنند، هم از گفتار ما، هم از اصل و نیت گفتار ما که به داعی الهی صادر شده است، یا نفسانی و شیطانی، عکس برداری می کنند.
خداوند در قرآن و غیر قرآن، به حدی بهشت و بهشتیان را در توصیف بالا برده که اگر کسی از شوق آن وفات کند، استبعاد ندارد! آیات جهنم نیز این گونه است... که اگر انسان معاصی خود را در نظر بگیرد و بمیرد، مستبعد نیست! آیا خوب است به ذاتی که موت و حیات و مرض و صحّت و غنا و فقر به دست اوست، مراجعه کنیم و رابطه دوستی داشته باشیم، یا کسی که خود محتاج و ناتوان و بیچاره است؟! باید دستگیری و توفیق از ناحیه خدا باشد، تا با اعمال اختیار و اراده از ناحیه بنده، کارهای اختیاری انجام گیرد.»
برگرفته از «در محضر بهجت»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ریشه ضرب المثل
تعداد بازدید : 56
گدا به گدا، رحمت به خدا
شخصی از راهی می گذشت. دید دو گدا بر سر کوچه جلوی دروازه خانه ای با یکدیگر گفت و گو دارند و نزدیک است بینشان دعوا شود. آن شخص نزدیک شد و از آن ها پرسید: «چرا با یکدیگر مشاجره و بگو مگو می کنید؟» یکی از آن ها جواب داد: «چون من می خواستم بروم در این خانه گدایی کنم، این گدا جلوی مرا گرفته است و می گوید من اول باید بروم. بگو مگوی ما برای همین است.» آن شخص تا این حرف را از گدا شنید، سرش را به سوی آسمان گرفت و به دو گدا اشاره کرد و گفت: «گدا به گدا، رحمت به خدا» یعنی گدا راضی نیست گدای دیگر از کیسه مردم روزی بخورد، پس رحمت به خدا که به هر دوی آن ها رزق می رساند.
برگرفته از «تمثیل و مثل»
نوشته احمد وکیلیان
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اندکی صبر
تعداد بازدید : 30
باور آمدنش
نویسنده : هوشنگ ابتهاج
آری آن روز چو میرفت کسی
داشتم آمدنش را باور
من نمیدانستم
معنی هرگز را
تو چرا بازنگشتی دیگر؟
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پرونده های مجهول
تعداد بازدید : 76
فرودگاه فرازمینی ها!
نویسنده : میترا تاتاری |مترجم
خط و طراحی از دیرباز در فرهنگ هر کشوری معنای بسیاری داشته است. اما شاید شگفت انگیزترین و عجیب ترین خطوطی را که در تاریخ جهان توسط انسان کشیده شده است ، بتوان در کشور شیلی و در 400 کیلومتری جنوب شرقی شهر لیما پیدا کرد. این نقوش آن چنان وسیع اند که رویت و تشخیص آن ها از روی زمین ممکن نیست و فقط با تصاویر هوایی می توان طراحی کامل آن ها را مشاهده کرد. اگر با هواپیما بر فراز این منطقه پرواز کنید، اشکال اسرارآمیزی از جانوران، پرندگان، سگ، ماهی، نهنگ و... را با اشکال هندسی دیگر نظیر ستاره و شش ضلعی در کنار آن ها می بینید. این خطوط از طریق ذوب اکسید آهن ایجاد شده اند و به دلیل دمای ثابت 25 درجه سانتی گرادی صحرای نازکا و عدم وزش باد، همچنان روی زمین نقش بسته اند و به راحتی از ارتفاع زیاد قابل رویت اند.
از لحظه کشف نقوش نازکا تا کنون علت و هدف از این طرح ها به صورت رازی سر بسته مانده است. عده ای معتقدند که این طرح ها تصور گذشتگان ما از آینده بوده است. اما عده دیگری ادعای عجیب و قابل توجه دیگری را مطرح می کنند. جنجالی ترین فرضیه درباره این خطوط توسط «اِریش فون دنیکِن» مطرح شد. او معتقد است که این خطوط، فرودگاهی برای نشستن هواپیماهای فرازمینی ها و موجودات بیگانه است. بزرگی و گستردگی این نقوش بسیار زیاد است و تا 270 متر هم می رسد. بنابراین فرضیه حضور و کمک گرفتن از موجودات فرازمینی درباره این آثار عجیب دوباره قوت می گیرد.
به عقیده بسیاری بعید به نظر می رسد این نقوش بزرگ کار انسان های دوران باستان باشد، چرا که تنها از ارتفاع بالا می توان تصاویر این نقوش را تشخیص داد و تنها از طریق آسمان می توان راهنمایی های لازم را برای ادامه ترسیم خطوطی با این دقت انجام داد. این موضوع نشان می دهد که اگر این نقوش به وسیله انسان ترسیم شده باشند ، یقینا آن ها در آن زمان قدرت پرواز کردن داشته اند که بتوانند تصاویر خودشان را ببینند. زیرا این تصاویر با ابعاد عظیمی که دارند از روی زمین غیر قابل تشخیص هستند و تنها از راه آسمان و ارتفاع بسیار بالا می توان این تصاویر را دید.
بعد از گذشت سال ها از کشف 45 طراحی عظیم در آمریکا، هنوز هم دانشمندان هیچ پاسخ منطقی برای این اتفاق پیدا نکرده اند و راز این پرونده مجهول همچنان سر بسته مانده است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
با خانمان
تعداد بازدید : 81
دختران کار
نویسنده : زهرا فرنیا |طنز پرداز
سختترین کار دنیا میدونین بعد از کار در معدن چیه؟ دختر بودن. شاید بگین دختر بودن که کار نیست اما یکی از سختی هاش همینه، این همه کار میکنی تهش هم یه کار واقعی محسوب نمیشه. همیشه از تفاوت مدل کار آقایون و خانمها که میگن، کار بیرون رو برای آقای خونه مثال میزنن و این که چقدر سخته، همین طور کار خونه رو برای خانم خونه مثال میزنن که سختی های خودش رو داره، اما هیشکی کار دختر خونه رو نمیبینه.
مثلا همین خونه ما. همیشه تمیز و خوشگل و مرتبه، همه میگن به به، چه خانم باسلیقهای داره این خونه! اما در اصل خانم باسلیقه خونه صبح به صبح دستش رو میکشه زیر میز و خدا نکنه گرد و غباری به دستش بچسبه. تا با وایتکس همه جا رو گردگیری نکنیم که ول کن نیست. آخه مادر من گردگیری یعنی پاک کردن سطوح از کثیفیها، نه اعماق. تازه تا جایی که چشم کار میکنه، نه میکروسکوپ. بعد از اون، کار پاک کردن کف بر عهدهمونه که باید با گارانتی کثیف نشدن یک هفتهای تمیزکاری کنیم، وگرنه به دل مادر نمیچسبه. الهی قربون اون دلش برم که این قدر نچسبه کلا، هیچ تمیزیای بهش نمیچسبه.
غذا رو هم که اگه خواننده ثابت این ستون باشین، گفتم چه شکلی میپزن. اول میگن: «بیا پیاز و سیرش رو خرد کن، بعد برنجش رو پاک کن و بشور، بعد همه مواد رو با هم بریز توی زودپز، بعد هی بیا بهش سر بزن و...» به به، چه دستپختی داره مامان. آخرش هم که با دیالوگ ماندگار: «من همسن تو بودم یه خونه رو اداره میکردم.» دستمزد این همه زحمت رو دریافت میکنی و دیگه تابلوئه چقدر به دلش نچسبیده.
اینه که اگه موافق باشین با دخترهای تو خونه خواننده این ستون یه صنف «دختران کار در منزل» بزنیم، شاید اولین حق مون رو بتونیم از این طریق دریافت کنیم: «حق به دل چسبیدن مادر»!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 76
فتو شعر انتظار
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 90
تاپخند
* تعمیرات خونه این جوریه که می خوای ۲ تا از سرامیک های کف که لق هستن رو درست کنی، یهو به خودت میای می بینی دو تا دیوار جابه جا کردی، کل خونه نقاشی و کاغذ دیواری شده، ۲ تا لوستر نو انداختی و کابینت عوض کردی. دیگه پول نمونده اون ۲ تا سرامیک لق رو درست کنی!
* دوستم یک کتاب نوشته درباره راههای پول درآوردن. حالا اومده می گه نیاز به پول داره تا کتابش رو چاپ کنه. من هم بهش گفتم خب برو کتابت رو بخون. در جوابم حرف هایی زد که اصلا انتظار نداشتم از یک نویسنده بشنوم!
* رفتم آمپول بزنم، پرستاره رگم رو پیدا نمیکرد. مامانم داد زد تو کابینت بالایی دومی از چپ. اتفاقا همون جا هم بود!
* علیرضا عصار چنان آهنگی برای تیم ملی خونده که رستم و اسفندیار و زال پا شدن دارن گرم می کنن برن تو میدون!
* فکر کنم چند سال دیگه قطعات پراید رو جداگانه به مشتری ها می فروشن. مثل قطعات لِگو می گن اینا رو خودتون سر هم کنید، برای هوش تون هم خوبه!
* این که آش درست میکنید و خوشمزه نمیشه و تصمیم میگیرید ببرید در خونه همسایه ها، اصلا کار درستی نیست!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دوردنیا
تعداد بازدید : 84
دستگاه تشخیص حواس پرتی
شین هوا- دانش آموزان مدرسه ای در چین، باید حسابی حواس شان را سر کلاس جمع کنند تا چرت نزنند و حواس پرتی نکنند، چرا که کلاس های این مدرسه مجهز به سیستمی است که از روی حالات صورت می تواند تشخیص دهد فردی که در کلاس نشسته به درس علاقه مند و در حال گوش دادن است یا کسل شده و حواسش سر کلاس نیست! با استفاده از این دستگاه، معلمان به سرعت متوجه کسل بودن بچه ها می شوند و باید روش تدریس شان را عوض کنند تا بچه ها دوباره سر حال بیایند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مسابقه این کیه؟
تعداد بازدید : 68
خانم خانما!
سلام. برای مسابقه این هفته یک چهره موفق و محبوب رو انتخاب کردیم. قبول داریم سخته، چون ایشون مدتیه معروف شدن و چهره شون خیلی رسانه ای نشده هنوز، ولی اگر بین جوانان موفق این روزها بگردین، حتما نام ایشون رو متوجه خواهید شد. شرمنده، بیشتر از این دیگه راهنمایی نمی کنیم! این عکس و کاریکاتوری هم که این جا میبینید آقا «علی فیروزیان» پنج سال و نیمه، پسر برنده مسابقه قبل خانم «محدثه دلاور» از بجنورد هستن که بهشون دوباره تبریک می گیم.
یادآوری روش مسابقه: شما باید تشخیص بدین کاریکاتور بههمریخته چاپ شده کیه و اسمش رو تا ساعت 23 فردا جمعه برای ما به شماره 2000999 پیامک کنید. جواب رو یک شنبه همینجا میبینید. بین کسانی که جواب درست رو بفرستن، قرعهکشی میکنیم تا یک نفر برنده معلوم بشه و کاریکاتور برنده رو پنج شنبه هفته بعد با مسابقه بعدی، همین جا خواهید دید. خوش باشین همیشه.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 48
تفأل
دل من در هوای روی فرخ بود آشفته همچون موی فرخ
به جز هندوی زلفش هیچ کس نیست که برخوردار شد از روی فرخ
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
کله چغوکی
تعداد بازدید : 44
آق کمال افطاری میدهد
نویسنده : آق کمال |همه کاره و هیچ کاره
بعد از افطار پای تلویزیون دراز کشیده بودُم که کاملیا خانم چای ره آورد و گفت: «باور میکنی نصف ماه رمضون گذشت؟!» یَگ لحظه خواب از سرُم پرید. ورخاستُم سر جام. گفت: «حواست به تقویم نیست؟» گفتُم: «از بس به مو سخت نگذشت، اصلا حواسُم نبود. راست مِگی.» استکان چای ره ورداشتُم و گفتُم: «ای چایه یا آب مرغ؟ بری چی ای قدر کم رنگه؟» عیال با یَگ حالتی گفت: «دفعه اولته؟ صد هزار بار گفتم چای ضرر داره، حالا چون اصرار میکنی برات کم رنگ میریزم!» گفتُم: «فکر کنُم شبهای قبل یَگ لحظه خوابُم مِبرد، رنگشه نمفهمیدُم، ولی امشب اجیر شدُم و دیدُم چی آب زیپویی به خیکُم مِبستی! پس یعنی زولبیا و بامیه هم نداشتِم و چاییمه خالی خالی مخوردُم؟!»
خندید و گفت: «خالی که نه، با خرما... اونم فقط یکی!» دید پکر رفتُم حرف ره عوض کرد و گفت: «ماه داره تموم می شه، چی شد میخواستی افطاری بدی؟» گفتُم: «اصلا یادُم رفته بود از بس زود گذشت. خب کاغذ بیار بنویسِم.» عیال یادداشت گوشیشه وا کرد و گفت: «بگو، مینویسم.» شروع کردُم به اسم ردیف کردن: «همکارام که تقریبا 10 نفرن... با زن و بچههاشان مِگم سی نفر. پسر خالهها و دختر عموها و جوونای فامیل هم که تقریبا مِشن پنجاه نفر، همکارهای شما هم مِگم بیست نفر، فک و فامیلت هم چند نفر بیگیرِم خوبه؟» دیدُم دره چپ چپ نگا مُکنه، گفتُم: «همکارات بیشترن؟ خب اصلا بگو چهل نفر، خوب رفت؟» گفت: «تا اینجاش صد نفر رو رد کردن! تازه هنوز خانوادههای خودمون هم موندن!» گفتُم: «خب اشکالی ندره، مگه چقدر مِره؟»
با کلافگی براندازُم کرد و گفت: «نفری سی تومن هم در نظر بگیریم تا اینجا می شه سه میلیون تومن...» برق از کله ام پرید، نزدیک بود مثل فیلما چاییمه پوف کنُم رو فرش ولی دلُم نیامد، فقط هسته خرما ره انداختُم تو استکان و گفتُم: «خب پس همکارا ره خط بزن، ایشالا تو یَگ موقعیت مناسبتر در خدمتشان خواهیم بود!» گفت: «فرق چندانی نکرد!» گفتُم: «خب مخوای فقط دایره اول ره بگِم؟ مهم دور هم بودنه!» گفت: «من که برام فرقی نداره، شما میخوای زحمت کارت کشیدنش رو بکشی، اصلا کل فامیل رو بگو» گفتُم: «حالا کل فامیل که خیلی هندی مِره، مخوای فقط مادر و پدرامانه بگِم؟» خندید و گفت: «بذار حالا این هفته تعطیلیها تموم بشه، یه کاریش میکنیم.» گفتُم: «پس بااجازه مو یَگ چرتی مزنُم، اگه کسی بری افطار دعوتمان کرد بیدارُم کن!» ایَم از ای.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 78
تا حالا دقت کردین
متن و اجرا : صابری، مرادی
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 45
ما و شما
داستانک، ترسانک، سوتی، شعر، عکس و هر ایده بامزه و جالب خود را به پیامک 2000999 یا شماره 9018374184 در پیام رسان ایتا بفرستید.
* چرا در صفحه همشهری سلام حکایت خیلی کم چاپ می کنید؟ خوبه که ما ایرانیان حکایت های پندآموز زیادی داریم. قدر داشته هامون رو بهتر بدونیم.
* توصیه های مشاوره زوجین شما، خانم فائزه سجادی خیلی عالیه. برخلاف بقیه واقع بینانه است و همه چیز را در نظر می گیرند. کمال تشکر را ازشان دارم. مهشید
* من با عیالم تفاهم دارم در حد خوبی، او می خورد از میوه ها موز،هلو و جدیدا هندوانه، من می خورم توت سفیدی را که ریخته در خیابان!
* آقکمال؛ خاصیت غذایی تخممرغ بیشتر در سفیدهاش است یا در زرده آن؟!
آق کمال: مو خودمه درگیر بازی رنگ ها نُمُکنم، همش مزنم که زرد و سفید قاطی برن!
* با سلام خدمت شما آق کمال. لطفا فعالیت تان رِ بیشتر کُنِن.
سید ایلیا حسینی
آق کمال: چعشُم، سعی مُکنم با انرژی بیشتری در خدمت تان باشم.
* اگه تلاش کردی و شکست خوردی بهت تبریک میگم، بیشتر آدم ها حتی تلاش هم نمی کنن.
محمد جواد سلیمی
* انصاف نباشد که در این شهر، ضرب المثل سوزن در کاه تو باشی...
مسعود مجنونپور
* محسن عزیز تولدت مبارک انشاا... صدو بیست ساله بشی.
همسرت شهرزاد
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.