«فوتبال جنگ بدون تیراندازی است.» عبارتی که شنیدنش از شاعر انگلیسی که خالق «قلعه حیوانات» و «1984» است، تعجبآور نیست. جنگی که بخشی از آن در مستطیل سبز و در میان جدال توپ و پا رقم میخورد و بخش شاید جذابتر و پُرهیجانترش روی سکوها و حتی بیرون ورزشگاه میان هواداران دو تیم فوتبال شکل میگیرد. شاید به همین دلیل است که خیلی زود و بعد از ابداع «هولیگانیسم فوتبالی» توسط انگلیسیها، فرهنگ هواداری فوتبال در سر تا سر جهان شکل متفاوتی به خود گرفت و از تماشای معمولی یک مسابقه در ورزشگاه به یک جنگ تمام عیار هواداری و شکلگیری تشکیلات بزرگ هواداری فوتبال بدل شد. با نزدیک شدن به جام جهانی فوتبال، آدرنالین خونمان بالا رفته و شاید به عنوان یک هوادار دو آتشه فوتبال دلتان بخواهد از ریز و درشت فرهنگ هواداری فوتبال در جهان بیشتر بدانید. از «مرض انگلیسی» که بریتانیاییها به جان فوتبال انداختند تا افراطیهای روس و از آن سو ایسلندیهای پُرشوری که هولیگانیسم فوتبال را به عاشقانهای روی سکوها تبدیل کردهاند.
انگلیس | «مرض انگلیسی»، بلای جان فوتبال
شاید عبارت «مرض انگلیسی» را بارها از زبان کارشناسان ورزشی یا هواداران دو آتشه فوتبال جزیره شنیده باشد. عبارتی که معنای هولناکی دارد. معنای «جنگ»! در دهه 1970 تا 1980 میلادی جایگاههای تماشاگری فوتبال در انگلستان یک بلای جهانی بودند. تشکیلات هواداران فوتبال در انگلستان از لندن گرفته تا لیورپول باعث ایجاد وحشت در تمام جهان میشدند. پلیس انگلستان هواداران باشگاهی این کشور را بر اساس پر خطر بودن رتبه بندی کرده بود؛ جایگاه اول به هواداران لیورپول میرسید. هواداران وستهام، چلسی و تاتنهام هم مربع وحشت بیماری انگلیسی را کامل میکردند. آدمهایی که هولیگانیسم را به عنوان یک سبک زندگی انتخاب کرده بودند. آمار پلیس انگلستان را بخوانید؛ بین سالهای 1990 تا 1995 در هر سال تقریبا 300 هوادار لیورپول و 300 هوادار وستهام بازداشت شدهاند. سلسله بازداشتهای گسترده پلیس انگلیس، کدگذاری تماشاگران پر خطر و جرایم سنگینی که برای باشگاه ها در نظر گرفته شد، این روزها لیگ جزیره را به یکی از آرامترین لیگهای دنیا تبدیل کرده است؛ جایی که در ورزشگاههایش گردشگران چینی و ژاپنی با در و دیوار ورزشگاه ها عکس سلفی میاندازند و کمتر صدای شعاری هم شنیده میشود اما بعید است کسی فراموش کند بیماری انگلیسی چطور تمام دنیا را آلوده خود کرد.
روسیه | یک میزبان خطرناک
یکی از نگرانیهای اصلی جام جهانی 2018 برای جامعه فوتبال، روسهای افراطی هستند. هوادارانی که گفته میشود آزادترین هولیگانهای دنیای فوتبال هستند. تنها تفاوت روسیه با دیگر کشورهایی که هوادارانشان هوس جنگ و جدل به سرشان میزند این است که روسهای افراطی برخلاف دیگر کشورها که سعی می کنند خیلی پنهانی و در قسمت تاریک ماجرا بمانند، عملا بر جامعه روسیه حکومت میکنند و خیلیهایشان حتی نفوذ زیادی بین سیاستمداران دارند. بدترین هواداران افراطی در روسیه متعلق به باشگاههای اسپارتاک و زسکامسکو هستند؛ هولیگانهایی که شبیه نبردهای باستانی با چوب و شمشیر به جان هم میافتند و کسی جرئت بیاحترامی به آن ها را ندارد. روسیه سرزمین حداکثرهاست، حداکثر افکار کمونیستی، پولدارترین آدمهای روی زمین و فقرایی که در سرمای مسکو کارتن خوابی میکنند؛ درست مانند بقیه ارکان زندگی، هواداران فوتبال هم در روسیه حد وسطی ندارند. سرگئی میتژاکف اسطوره باشگاه اسپارتاک مسکو و کسی که تقریبا یک تنه و به تنهایی، هواداری فوتبال در روسیه را به وجود آورد میگوید: «هر کس به دنبال راهی به سوی آزادی میگرده. منم همیشه فکر کردم که فوتبال این امکان رو برامون فراهم میکنه.» هواداران روسیه خطری بالقوه برای گردشگران هوادار فوتبالی هستند که قرار است به تماشای جام جهانی 2018 بروند.
برزیل | جوگوبونیتو ، اسیر ساکنان حلبیآباد
فوتبال برزیل با «جوگوبونیتو» (سیستم تهاجمی و تماشاگرپسند تیم فوتبال برزیل) در دنیا شناخته شده است. اگر انگلیسیها مدعی اختراع فوتبال، آلمانها خالق نظم در فوتبال و ایتالیاییها مبدع سیستمهای جذاب در این بازی هیجانانگیز هستند، بیتردید برزیل رنگ، شور و زیبایی را به فوتبال اضافه کرد. در برزیل عشق به فوتبال بیداد میکند و کسی حتی فکرش را هم نمیکند که در میان این همه عشق به فوتبال که از آجرهای ساختمانی خیابانهای این شهر تراوش میکند، خشونت بزرگترین باندهای مواد مخدر و تبهکاری هم نهفته است! در کشور فاوالاها، هواداران فلامینگو و پالمیراس خفنترین تشکیلات هواداری را دارند. هوادارانی که از قلب حلبیآبادها میآیند و معتقدند: «همه ما اینجا آماده همه چی هستیم؛ جنگیدن، کشتن و حتی مرگ!» در 30 سال گذشته حداقل 300 نفر به دلیل تشکیلات هولیگانیسم و گروههای هوادار فوتبال در این کشور به قتل رسیدهاند. زندگی هولیگانها در برزیل تلفیقی از عشق و مرگ است. مواد مخدر و باندهای قاچاق و پسربچههای پابرهنه حکمرانی میکنند و اسلحه دستشان میدهند و فوتبال، امید به زندگی را در آنها زنده نگه داشته است. کشور قهوه، سامبا، موسیقی و البته مرگ های فجیع مثل مرگ کلودیو پائولیستا خبرنگار برزیلی که وقتی داشت از هولیگان ها و درگیری مسلحانه شان در اطراف مارکانا فیلم می گرفت، دزدیده شد و بعد از چند روز جسدش را در حوالی شهر پیدا کردند.
اسپانیا | عشق و نفرت و پرتاب کلهخوک
ماتادورهای دنیای فوتبال در دنیای هواداری فوتبال هم سرآمدند. آنها با جنگ تاریخی و فرافوتبالی ایالت کاتالونیا و مادرید و تبلور آن در نبرد «اِل کلاسیکو» میان بارسلونا و رئال مادرید در دنیا برای خودشان نام و آوازهای دست و پا کردهاند. شاید هولیگانیسم در فوتبال اسپانیا مثل لهستان سازمان دهی شده نباشد یا همچون انگلیسیها به یک مرض تبدیل نشده باشد اما بیتردید نفرت بیحد و حصر ایالتی در این سرزمین، جنگهای فوتبالی در این کشور را به جنگهای تمام عیار هواداری روی سکوها و بیرون ورزشگاه کشانده است. جنگهایی که البته بیشتر ریشه در نفرتهای قومی و ایالتی در این کشور دارد. تصویر کله خوک مشهور هنوز هم در ذهن بسیاری از هواداران دنیای فوتبال هست. کله خوکی که در اولین حضور لوئیس فیگو بازیکن جنجالی رئال مادرید که از بارسلونا به تیم رقیب پیوسته بود، در اولین حضورش در نوکمپ و هنگام زدن ضربه کرنر از سوی هواداران دو آتشه کاتالونیا به سوی او پرتاب شد. یا بسته پُستی حاوی بمب که هواداران بارسایی برای بازیکن خائنشان فیگو بعد از پیوستن اش به مادرید برای او فرستادند. فوتبال در اسپانیا پُر از نفرتهای تاریخی است.
ایسلند | تشویق عاشقانه روی سکوهای سرد
مشهورترین تشویق این روزهای دنیای فوتبال، مربوط به هواداران شمالیترین کشور اروپاست. کشوری محصور در میان آبها با مردمانی که صورتهای سفید و سردشان سرمای شمالی اروپای سرسبز را تداعی میکنند. با بالا پریدنهای هماهنگشان شهره شدند و حالا چند سالی است که با تشویق ایسلندی به شهرت «موج مکزیکی» جام جهانی 1986 مکزیک رسیدهاند. هواداران ایسلندی هم آشوب و زد و خورد را بلدند و در این زمینه دست کمی از انگلیسیها ندارند. اما شهرت و عشق ایسلندی روی سکوها حالا هواداران ایسلندی را به جذابترینهای جهان فوتبال بدل کرده است. حالا جام جهانی 2018 با دیده احترام به مردمان جزیرهنشین کشور یخها مینگرد. بیترس از آشوبهای بریتانیایی یا جنگافروزیهای صربها. ایسلندیها به روسیه میروند تا بر طبل شهرت سبک تشویق و هواداریشان بدمند. آنها در یورو 2016 جلوتر از عملکرد درخشان تیم ملیشان مورد توجه رسانهها قرار گرفتند. مردمان سرزمین آتشفشانها که جمعیتشان از شمار 323 هزار راسی گوسفندان در آن کمتر است! آنها سابقه درگیری جنونآمیز در دیدار مقابل مجارستان در یورو را با خود یدک میکشند. درگیری که نشان از عشق بیحد و حصر مردمشان به فوتبال داشت. البته سازمان هولیگانی درخشانی در ایسلند نیست اما هواداران این تیم در آرایش تشکیلاتی بسیار هماهنگ هستند.
لهستان | جامهدَری کوسههای ویسلا
سختکوشی لهستانی را میتوان از نمایش اسمولارکها و لواندوفسکیها دریافت. مردمانی که فاشیست و کمونیست را شکست دادند. اگر از تشکیلات هواداری در دنیای فوتبال، از هولیگانهای جاهطلب و مغرور انگلیسی، از صربهای جنگافروز و از دیوانههای ایتالیایی بگویید اما از لهستانیها نگویید یکجای کار میلنگد. آمار پلیس لهستان خبر میدهد که حدود 50 هزار هولیگان و 10 دسته تبهکاری متصل به آنها در این کشور وجود دارد. «ویسلا کراکف» و «کراکوویا» دو باشگاه بزرگ فوتبال لهستان هستند که هوادارانشان دشمنی شبیه هواداران بارسلونا و رئال مادرید دارند. هواداران ویسلایی به «کوسههای ویسلا» مشهورند و کراوویاییها خود را «آنتی ویسلا» مینامند. افراطیهای «ویسلاکراکف» در لهستان بدسابقه ترین هواداران هستند. آنها قبل از بازی همه تماشاگرهای تیم مهمان را در خیابانهای اطراف لخت میکنند؛ لباس، شال و کلاه هواداران تیم رقیب را میگیرند، بعد وسط مسابقه تمام غنایم جنگیشان را به نردههای ورزشگاه میبندند، رویشان بنزین میریزند و آن را آتش میزنند. شاید به همین دلیل است که هر وقت از تلویزیون فضای ورزشگاههای لهستان را میبینیم میان هواداران آتش به پاست! سال 2009 بود که 30 هوادار نگونبخت شارلویی بلژیک به دلیل پوشیدن لباس باشگاه محبوبشان در لیگ اروپا وسط خیابانهای شهر لخت شدند، بدون هیچ لباسی!
ایتالیا | اُپرای نفرت برخاسته از فاجعه هیسل
یک هفته قهرمان جام جهانی و هفته بعد غرق در رسواییهای فساد! فوتبال در ایتالیا یک اُپراست و هواداری در این کشور، حسابی دراماتیک است. سرشار از آتش و هیجان و عشق و... شاید هم مرگ! هنگامی که در سال 1985 در فینال جام باشگاههای اروپا میان یوونتوس و لیورپول فاجعه تاریخی ورزشگاه هیسل بلژیک رقم خورد، اولتراهای ایتالیایی خودشان را گلادیاتورهای مدرن نامیدند و بزرگترین تشکیلات هواداری فوتبال دنیا از آنجا شکل گرفت. روز نحسی که 39 هوادار یوونتوس به دست هولیگانهای مهارنشدنی لیورپولی به قتل رسیدند! از آن روز بود که ایتالیاییها سیاسیترین و قدرتمندترین تشکیلات هواداری دنیای فوتبال را بنیان نهادند. «دِروگی»هایی (هواداران یوونتوس) که هنوز حاضر نیستند آن فاجعه تاریخی را فراموش کنند و مقصرانش را ببخشند و گلادیاتورهای رُمی که به آیین گذشتگانشان داخل زمین و بیرون زمین با هم میجنگند. یک جنگ گلادیاتوری تمام عیار. فابیو یکی از مشهورترین دِروگیهای یوونتوسی جایی گفته بود: «واسه همه اولتراها همه انگلیسیها مثل لیورپولیها هستند. اونا قابل احترام نیستند. اونا اصلا لایق هیچی نیستن. ما اولتراها با هم دعوا میکنیم چون به هم احترام میذاریم. اما اونا آشغالایی هستند که خونریزند!» فراموش نکنید ایتالیا، زادگاه هنر، معماری، رم افسانه ای و البته محل تولد درنده ترین، سیاسی ترین و قدرتمندترین تشکیلات هواداری فوتبال در دنیاست.
هلند | مرگ معصومیت در سایه هواداری فوتبال
هلند یکی از آزادترین کشورهای دنیاست. کشوری زیبا، پر از گردشگر، خیابانهای سنگفرش شده و پیرمردهایی که لبخندهای سرد میزنند اما پشت این لبخندهای سرد و لالههایی که به تمام دنیا صادر میکند، یک روی متعصب و خشن هم دارد؛ نیمهای که مردان در سایه هولیگان هلندی آن را اداره میکنند؛ هولیگانهایی که فوتبال هلند را به قاچاق مواد مخدر گره زدهاند و فوتبال مهمترین عنصر زندگیشان است. هولیگانهای هلندی میگویند 29 می 1974 «روز مرگ معصومیت فوتبال هلند» بود؛ روزی که هواداران تاتنهام به ورزشگاه خانگی فاینورد رتردام آمدند و خونین ترین شب این شهر را بعد از جنگ جهانی دوم رقم زدند. 200 نفر مجروح شدند و یک نفر به دلیل شدت ضربات چاقو فوت کرد. یک سال بعد از آن تاریخ، باشگاههای هلندی، کانونهای هواداریشان را راهاندازی کردند و تشکیلات آژاکس، مخوفترین آنها شد. هوادارانی که مدعی هستند حتی از تیم ملی هلند هم متنفرند و فوتبال برای آنها یعنی آژاکس. رهبر اولین تشکیلات هولیگانی آژاکس، سال 1997 در درگیری با هواداران فاینورد کشته شد؛ با ضربه چکشی که به سرش برخورد کرده بود. فانتزیستهای هلندی مهمترین شاخصه فوتبال هلند هستند که در اذهان مردم دنیا نقش بستهاند اما اگر کمی به دنیای هواداری تیمهای این کشور نگاه کنید «توتال فوتبال» آغشته به مواد مخدر بیداد میکند!