بهترین شما کسانی اند که با مردم نرم ترند و زنان خویش را بیشتر گرامی می دارند .
حضرت فاطمه(س)، دلائل الامامه
ذکر دوشنبه
صد مرتبه «یا قاضی الحاجات»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مرحوم آیت ا... بهجت درباره اهمیت حضور قلب در نماز فرموده اند:
«نماز، بالاترین وقت ملاقات و استحضار و حضور در محضر خداست. این احساس لذت در نماز، یک سری مقدمات خارج از نماز دارد و یک سری مقدمات در خود نماز. آن چه پیش از نماز و در خارج از نماز باید مورد ملاحظه باشد و عمل شود این است که انسان گناه نکند و قلب را سیاه و دل را تیره نکند. معصیت، روح را مکدّر می کند و نورانیّت دل را می برد. در هنگام نماز نیز انسان باید زنجیر و سیمی دور خود بکشد تا غیر خدا داخل نشود یعنی فکرش را از غیر خدا منصرف کند. یکی از عوامل حضور قلب این است که در تمام بیست و چهار ساعت، باید حواسّ (باصره، سامعه و...) خود را کنترل کنیم. باید در طول روز، گوش، چشم و همچنین دیگر اعضا و جوارح خود را کنترل کنیم! همین نماز را که ما با تهدید به چوب و تازیانه و عقوبت جهنمی شدن در صورت ترک آن، انجام می دهیم، آقایان [اولیاء] می فرمایند: از همه چیز، لذیذتر است.»
پایگاه اطلاع رسانی حوزه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مردی که خیال می کرد دانشمند است و در نجوم تبحر دارد، یک روز رو به بهلول کرد و گفت: «خجالت نمی کشی خود را مسخره مردم کرده ای و همه تو را دست می اندازند؟ در صورتی که من دانشمند هستم و هر شب در آفاق و انفس سیر می کنم!»
بهلول گفت: «آیا در این سفرها چیز نرمی به صورتت نخورده است؟» دانشمند تقلبی گفت: «اتفاقا چرا! چطور مگه؟» بهلول با تمسخر پاسخ داد: «پس حواست باشد که پشت سر چه کسی سیر می کنی، آن تارهای دم اسب من است!»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
* اگر خواهی که کم دوست و کم یار نباشی، کینه مدار.
* در آب مردن بهتر از آن است که از قورباغه کمک خواستن.
* چرا دوست خوانی کسی را که دشمن دوستان تو باشد؟
* اگر خواهی که از زیرکان باشی، روی خویش در آینه دیگران ببین.
* تا روز و شب آینده و رونده است، از گردش حال ها شگفت مدار.
* با مردم بی هنر دوستی مکن که بی هنر نه شایسته دوستی است و نه دشمنی.
* اگر خواهی راز تو را دشمن نداند، با دوست مگوی.
* از گرسنگی مردن به از آن که به نان فرومایگان سیر شدن.
برگرفته از «قابوس نامه» عنصرالمعالی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در دیدهات
آینه واژههایم
زیباترین تصویر دنیا شد
در دیده ام
آینه واژههایت
گیراترین نگاه دنیا شد
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پیدا کردن روشهای چزاندن در دعواها کار سختی است. چون زن و مرد در مواجهه با آدمهای مختلف، علاقهمندیهای متفاوتی بروز میدهند. در حالیکه مردان پراید هاچبک همهجا زده شدهشان را روی چشم میگذارند، در مواجهه با دوستان شان آن را دم دستی میخوانند. پس نمیتوانید روی گمشدن سوئیچ آن در دعواها خیلی حساب کنید. یا این که مثلا همسرتان از عدس پلو و کشمش متنفر است اما در مهمانی خواهرش از بین منوی پر و پیمان فقط همین را انتخاب میکند. پس نمیتوانید روی موقعیت اضطراری کشیدن غذاهای شیرین در مهمانیها حساب باز کنید. خبر خوب این که در حالیکه مردان زیادی تئوریهای کولاک و تشت شیر را در فضای مجازی رد میکنند، در دنیای حقیقی برای امتحان کردنش حاضرند بمیرند. پس در دعواها با خیال راحت روی پر کردن تشت با جوهرنمک و وایتکس میتوانید حساب باز کنید!
زنان و مردان پر از تناقضهای عجیب اند. برای چزاندن زنها حین دعوا روی جزئیات تمرکز کنید. زن ها عاشق جزئیاتند ولی شنیدن روند کارگزینی پویان دوست صمیمیتان حالشان را بهم میزند. هنگام دعوا جزئیات درجه چندمی را پررنگ کنید. زن ها برای دیدن فوتبال فینال لیگ قهرمانان اروپا وقت ندارند اما برای شنیدن آن چه گذشت سریال محبوبشان از زبان یک دوست با اشانتیون نقد و بیوگرافی بازیگرها، تا آخر عمر وقت دارند. صدای بلند تلویزیون تیر آخر چزاندن حین دعواست. زنان میتوانند با گفتن هرجور راحتی، جنگ جهانی سوم راه بیندازند، در حالیکه میخواهند واقعا نظر شما را بدانند. پس به «هرجور راحتی» گفتن تان ادامه دهید تا با بحران پرداخت مهریه روبه رو شوید و دعوا هرگز تمام نشود. این روش هاراگیری طور است و ابداً پیشنهاد نمیشود!
وقتی دعوا میشود همه این پارادوکسها به هم میریزد، انگار دستورات تازهای در حلقه تکرار میافتند و بازخوانی اطلاعات قدیمی فقط در صورتی ممکن است که خیلی ضایع باشند. ممکن است این نقطه ضعفهای کم خطر را هرگز به یاد نیاورید. واقعیت این است که دعوا بزرگترین اتفاق یک زندگی مشترک است. همه قلعههای روی گسل زندگی عاشقانه در چند دقیقه فرو میریزد. شما یک انسان واقعی را از نزدیک میبینید، همان قدر غیرقابل پیشبینی و ترسناک. خبر خوب این است که به مرور زمان خونسردی تان را حفظ میکنید و یاد میگیرید اطلاعات بیشتری برای آن روز جمع کنید. البته قرار نبود این جوری باشد. ظاهراً باید دعوت تان میکردیم به آرامش، ولی در برابر کسی که در دعواها به شما میگوید چاق، آرامش نداشته باشید، درسته قورتش بدهید تا بفهمد چهکسی رئیس است!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تبدیل شدن به ابر انسان با خوردن میوه
شین هوا- میوزوکی ناکانو، استاد میان سال دانشگاهی در ژاپن ادعا می کند که هشت سال است به جز میوه هیچ چیزی نخورده است و حالا بدن او قادر است پروتئین مورد نیازش را با ترکیب نیتروژن بدن با اکسیژن دریافت کند! هرچند از نظر علمی، بهترین رژیم غذایی رژیمی است که شامل پروتئین، چربی، کربوهیدرات و فیبر باشد اما او هشت سال پیش متوجه شد که هیچ مقاله علمی برای تاثیر رژیم غذایی بلند مدت با مصرف میوه وجود ندارد و تصمیم گرفت تا اثرات آن را روی بدن خودش امتحان کند. او در طول این هشت سال حتی یک لیوان آب هم نخورده و تشنگی اش را با آب میوه برطرف کرده است. این استاد دانشگاه حالا مدعی شده است که بدنش هیچ گونه کمبود پروتئینی ندارد و خودش قادر به ساختن پروتئین است.
گربه جاساز!
آدیتی سنترال- قاچاق تلفن همراه به زندان ها یک مشکل جهانی است اما در پی یک اتفاق در کاستاریکا، مسئولان زندان با مورد عجیبی برخورد کردند. برخلاف تلاش آن ها برای بازرسی بدنی ملاقات کنندگان، باز هم تلفن های همراه از طریقی به زندان ها راه پیدا می کرد تا این که چند روز پیش آن ها با مورد مشکوکی که توسط دوربین های زندان ثبت شده بود مواجه شدند. زندان بانان متوجه شدند که به گردن گربه ای که در محوطه زندان راه می رود یک گوشی تلفن همراه بسته شده است! گویا این شگرد سال هاست مورد استفاده قرار می گیرد و گربه های آموزش دیده، موبایل ها را به زندانی ها می رسانند!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
* یه مدت بیکار بودم و تمام روز تو اتاقم می خوابیدم. بابام گفت تا وقتی یه کاری پیدا کنی بیا پیش خودم. از فرداش میرفتم پیش بابام تو اتاقش می خوابیدم!
* سر کار رفتن با مترو و اتوبوس، خودش یه کار جداست که باید حقوقش از کار اصلی بیشتر باشه!
* آخه چه جوری دلتون میــاد وقتی یه بچه با تفنگ آب پاش بهتون شلیک می کنه، نَـمیرید؟!
* حالا که اینستا می خواد خداحافظی کنه، نگران فامیل شدم که از این به بعد کجا می خوان استوری و عکس بذارن؟!
* در راستای هفته سلامت، دیروز یه مقاله خوندم که نوشته بود حوله ها باید هر شش ماه یک بار تعویض بشن و این جمله به این معنی بود که پسرم نمی تونه حوله میراثی بابابزرگم رو ببینه!
* پیشاپیش به خانواده همسرم به خاطر سلیقه خوبشون تبریک می گم!
* تجربه ثابت کرده درس خوندن اولش سخته، بعدش خوابت می گیره هیچی نمی فهمی!
* جالبترین قسمت دعواهای زن و شوهری اینه که اصلا نمی دونی دعوا سر چیه!
* امروز یه بچه از مامانش پرسید مامان شام چی بخوریم؟ مامانش گفت: شما پیشنهادت چیه عزیزم؟ منم بچه بودم، از تو کوچه چرک و پابرهنه می اومدم تو خونه به مامانم می گفتم چی داری بخوریم؟ مامانم می گفت: تیرِ ناحق!
* دعوتت می کنن خونه شون، یهو به خودت میای می بینی داری ظرفاشون رو می شوری، چای رو هم ریختی تو استکان و پذیرایی می کنی از میزبان!
* این پشه اگه گاو بود تا الان باید با این خونی که خورده سیر شده بود، نمی دونم چرا ول نمی کنه؟!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گتی ایمیج| همایش ممنوعیت استفاده از آفت کش ها و حمایت از زنبورهای عسل، بلژیک
نشنال جئوگرافیک| لحظه شکار کردن یوزپلنگ
تلگراف | کارخانه مکانیزه نساجی، چین
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دور فلکی یک سره بر منهج عدل است
خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل
حافظ قلم شاه جهان مقسم رزق است
از بهر معیشت مکن اندیشه باطل
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در زمانهای قدیم، پیری خردمند پسرانش را صدا زد تا گرد او جمع شوند. پسران که هرکدام یک قوطی همراه (عبارت بود از دو قوطی که با نخ به هم وصل میشدند و مخاطبان به وسیله آن با یکدیگر تماس میگرفتند- مولف) دستشان بود و مشغول بودند، به درخواست پدر وقعی ننهادند. پدر که اعصابش به هم ریخته بود توربین بادی ژنراتور را از مدار خارج کرد. تا مودم خاموش شد، پسران سر برآوردند و همانطور که داشتند به انگشت و مچ و گردن و کمر خود نرمش میدادند و خود را میکشیدند، پدر بار دیگر بانگ برآورد که «پاشین بیاین این جا کارتون دارم، ای مرده شور این قوطیهای همراه رو ببره!» پسران با سرعت خود را به بالین پدر رساندند طوری که پای یکی به کاسه آش خورد، سر یکی به طاق گیر کرد، دیگری با صورت توی رختخوابهای کنار اتاق رفت، آن دیگری با باسن درون خم شیره افتاد و... خلاصه افتان و خیزان خودشان را به پدر رسانیدند.
پدر خشمش را فروخورد و افزود: «عزیزان پدر! (هنگام گفتن کلمه عزیزان شکلکی هم درآورد- مولف) هنر بیاموزید...» یکی از پسران وسط حرف پدر دوید و افزود: «چه هنری؟» پدر خشمش را کنترل کرد و افزود: «دو دقیقه دندان به جگر بساب! هنر بیاموزید زیرا که به ثروت و قدرت و دولت نمیتوان اعتماد کرد...» پسری که توی خم شیره افتاده بود هراسان به اطراف نگاه کرد و وسط حرف پدر افزود: «وای... به دولت نمیتوان اعتماد کرد؟ لطفا افسانههای نوین را سیاسی نکن پدر، ما را از نان خوردن میاندازند!» پدر سراسیمه افزود: «خوانندگان عزیز، منظور کار دولتی در زمانهای قدیم است. داشتم میافزودم، ثروت را دزد میبرد، قدرت بر اثر پیری تمام میشود، دولت هم (پدر رو به دوربین افزود: منظور کار دولتی است) دورانش تمام میشود. ولی هنرمند تهیدست نمیشود. چون هنر در ذاتش است و هرجا رود قدرش را میدانند و در صدر مجلس مینشانندش...» یکی دیگر از پسران که با سر درون لحاف و تشکها رفته بود و داشت پتویی را از دور گردنش باز میکرد افزود: «نگفتی چه هنری پدر؟ ملیلهدوزی یا منجوق بافی یا دابسمشسازی...» پدر که از حماقت فرزندانش به ستوه آمده بود، آهی از غم کشید و طناب آسیاب آبی را باز کرد تا توربین به حرکت درآید و مودم روشن شود و این تحفهها از جلوی چشمش دور شوند. سپس سر بر بالین نهاد و... (نه! افسانههای ما هپی اِند هستند و مرگ و میر ندارند) چرت زد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
داستانک ، ترسانک ، سوتی ، شعر ، طرح ، عکس و هر ایده بامزه و جالب خود را به پیامک 2000999 بفرستید.
ما و شما: توضیح مهم! دوستان زیادی لطف می کنن مطلب و شعر برای همشهری سلام می فرستن، ولی متاسفانه از نظر فنی، نگارشی، ادبی و... مطالب رد می شن و امکان چاپشون نیست. با این همه باز هم منتظر فرستادن مطالب دیگرتون هستیم.
* نیم دقیقه ای عالی بود، تشکر.
محمد رضا زارع
* من عاشق کتابم و توی متن «از اون لحاظ» غرق شدم. به ویژه وقتی کتابی که خوندم هم بینشون بود. به نظر من اگه کسی وقت نمی کنه، می تونه کتاب های صوتی رو گوش بده. یادتون نره هرروز زمان یادگیریه، از دستش ندید.
* در این برهه از زمان که بیشتر مردم درگیر مشکلات مادی هستند، با مطرح کردن این گونه بحث ها (ثروت عامل خوشبختی نیست) با اعصاب آن ها بازی نکنید. بلا نسبت شما «گربه دستش به گوشت نمی رسد...»
* از این که در صفحه آخر زندگی سلام؛ حدیث کوتاه و به ویژه ذکر ایام هفته را نوشتید، سپاس گزارم.
* مطلب «شنبه موعود برای تغییر کردن» خیلی عالی بود. واقعاً تصمیم گرفتم از همین الان (نه از شنبه!) شروع کنم به کتاب خوانی.
* فرفرهجون؛ شکل میمون در دانستنیهای ریزه میزهات به همه چیز شبیه است الا میمون!
* مردی که سراسر بدنش را بهخاطر فوتبال خالکوبی کند عاشق نیست بلکه از نظر من دیوانه است!
* قدیما همیشه علاجی واسه هر دردی بود، مثل روغن چرخ خیاطی برای ناله های لولای در، مثل دوا گلی برای زخم های کودکانه سر زانو، مثل آغوش مادر بزرگ برای باریدن تمام بغض های دنیا، چقدر دستامون خالی شده...
مسعود مجنونپور
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.