نکات جذابی از سبکزندگی عشایر دشت مغانِ آذربایجان
مهین ساعدی- استان اردبیل میزبان ایلها و عشایر زیادی است که مهمترین و منسجمترین آن، ایل «شاهسون» است. همانها که زمان فتحعلی شاه در مرزهای شمالی کشور، جلو «شوروی» ایستادند، به «شاهسون»ها معروف شدند و حالا سومین ایل بزرگ کشور هستند. این ایل شامل ۴۳ طایفه، 15هزارخانوار و جمعیتی حدود ۸۰ هزار نفر است. شاهسونها در کوچ پاییزه، هر سال مسافتی به طول ۲۵۰ کیلومتر از ییلاقات سبلان به قشلاقات ُمغان طی میکنند. نیمی از کوچ به صورت پیاده و نیمی با استفاده از خودرو انجام میشود که البته ناگفته پیداست این تغییر در سالهای اخیر رخ داده و پیش از این، کل مسیر به وسیله چهارپایان پیموده میشده است. قدیمترها که هنوز سازمان امور عشایری در کار نبود، عشایر با شتر، اسب، الاغ و قاطر کوچ میکردند. ٤٠روز پیاده میرفتند و ١٠روزی در میان بندها استراحت میکردند و دوباره پا به ارتفاعات میگذاشتند، اما حالا میانبندها از بین رفتند. روستاییها کشاورزی را گسترش دادند و در همه میانبندها محصول کاشتند. میانبند جایی است میانه قشلاق و ییلاق. عشایر آنجا میماندند تا علفها سر از خاک بیرون بیاورند و تخمشان در دامنهها بپراکند. اینگونه پوشش گیاهی منطقه به هم نمیریخت اما حالا شرایط عوض شده. اداره امور عشایری پیش از شروع فصل کوچ، بولدوزر و گریدر به جان کوه میاندازد و مسیر را برای کوچ عشایر هموار میکند. این روزها هر کوچ حدود 10 روز طول میکشد. عشایر از مسیرهای مختلف کوچ کرده، با سختیهای طبیعت مبارزه می کنند و ضمن عبور از رودخانه ها، درهها و پشت سر گذاشتن بلندیهای سبلان در مناطق معینی از دامنه کوه پراکنده و با چرای دامها در مراتع سرسبز به گلهداری مشغول میشوند.
پوشش، آداب، عاشیق خوانی
عشایر دشت مغان به زبان آذری حرف می زنند و پیرو مذهب شیعه هستند. هم اکنون پوشاک مردان شاهسون مثل لباس مردان روستایی و شهری است، هرچند بنا به مقتضیات شغلی، شیوه معیشت، عادات و سلیقه، رنگ و جلای آنها را ندارد. ترکیب لباسشان در تابستان و زمستان یا انواع کلاه و کفش مورد استفاده با اندک تفاوت در جنس و ضخامت، یکی است. زنان «شاهسون» هم تا حدودی شکل سنتی پوشاک خود را حفظ کرده اند. جالب است بدانید زنان شاهسون برای حضور در مراسم، جلیقه پارچه ایِ بدون آستینی می پوشند که روی آن، سکههای طلا و نقره دوخته شده است و تعداد سکهها نشاندهنده میزان ثروت خانواده است. موسیقی متداول در میان ایل شاهسون، «موسیقی عاشیقی» است. شاهسونها شبها ساز به دست میگیرند، قصه میگویند و مادربزرگها و پدربزرگها افسانه «سارای» را تعریف میکنند. «عاشیقی»ها راوی فرهنگ شفاهی، تاریخ، حماسهها، رزمها و رویدادهای مهم ایل در منطقه آذربایجان هستند.
اوبــا، آلاچیق، کومه
مسکن اصلی ایل شاهسون «آلاچیق» است که سازهای چوبی متشکل از چوبهای صیقل یافته به نام «چوبوغ» است؛ با اتصال قسمت فوقانی «چوبوغها» شکلی شبیه نیمکره گنبدی به نام «چنبره» بهوجود میآید. پوشش خارجی آلاچیق توسط نمد سفید، تهیه شده از پشم حلاجی شده گوسفندان است. «آلاچیق» محل اصلی زندگی و پذیرایی از مهمانان در جشنها و مراسم است. نوع دیگر مسکن ایل شاهسون «کومه» است. «کومه» اغلب، مطبخ و محل استحصال لبنیات و انجام کارهای زنان عشایر است. در برخی موارد افراد کم بضاعت از آن به عنوان محل زندگی یا استراحت استفاده میکنند. کومه معمولا از آلاچیق کوچک تر است و از جنس خشن بافته می شود ولی بافت آلاچیق با ظرافت و مهارت انجام می گیرد و دوام آن از کومه بیشتر است.
صنایعدستی، غذا، زندگی بدون تولید زباله
مهمترین بافته «شاهسون»ها، گلیمهای سوزندوزی و ظریف، معروف به «سوماک» است که در زبان محلی به آن «ورنیبافی» میگویند. ورنی بافی مهمترین و زیباترین صنایع دستی این ایل است که طرحهای پیچیده آن را با دستگاههای عمودی یا افقی به شکل تکههای سه متری میبافند و سطحشان را با نقشهای پیچیده ذهنی، سوزندوزی میکنند. معروفترین طرح این گلیمها «کشتی نوح» نام دارد. از دیگر صنایع دستی رایج در میان عشایر این ایل، میتوان به جاجیم، گلیم، فرش، جوال، خرجین، قالی، قالیچه، دستکش، شال گردن، کلاه و توبره اشاره کرد. صفر تا صد زندگی عشایر، توسط خودشان انجــام میشود؛ روی همین حساب، مهم است تغذیه مناسبی داشته باشند تا انرژی کافی برای پشت سر گذاشتنِ یک روز سراسر تلاش تامین شود. صبحانه شیر داغ، کره خالص، پنیر اعلا، عسلِ ناب و نانی است که زنانِ هر اوبا (چند خانوار که در کنار هم چادر زدند) روی ساج پختهاند. ناهار هم بهطورمعمول، یک غذای سنتی است: شیربرنج. شیر تازه را میجوشانند، برنج را میریزند داخلش تا بپزد. غذایی دو مرحلهای. شیربرنج رقیق را توی بشقاب گود میریزند و میخورند. حین خوردن، زن خانواده شیربرنج مانده در دیگ را دوباره میجوشاند تا شیرش بخار و غلیظ شود. در ظرفی دیگر هم روغن حیوانی را میگذارند وسط سفره. شیربرنج غلیظشده را میریزند توی همان بشقابها، روغن حیوانی را تویش آب میکنند، کمی نمک میزنند و تمام. هرچند ناهار به قدر کفایت سنگین است اما سرِ شب که بوی نان تازه، آمیخته با عطر نعناع کوهی و کاکوتی و آویشن در کوهستان میپیچد و با پنیر اعلا همراه می شود، به قول خود عشایر ترک: باید «گوردون یِمَک، نه دمَک» (وقتی چیز خوردنی هست، شک نکنی و بخوری.) تولید زباله در میان عشایر صفر است. مثل درصد بیکاریشان. قدیمترها از گون کوهی برای سوخت استفاده میکردند اما به تازگی برایشان کلاس آموزشی برگزار کردهاند تا از سوخت فسیلی استفاده کنند و گونها سر جای خودشان بمانند. دورریز نان برای مرغ و خروسهاست. دورریز غذا برای سگها. هیچ پلاستیکی در گستره پاکِ ییلاق دیده نمیشود.
آداب ازدواج شاهسونها
+ مراسم و آداب ازدواج در میان این ایل از اهمیت زیادی برخوردار است. وقتی پسری خواهان دختری است، دو نفر از ریش سفیدان ایل را به چادر پدر دختر میفرستد و آنها درصورت توافق، عهد و پیمان میبندند و به این قول متعهدند. پس از خواستگاری، خانواده داماد برای عروس هدایایی از قبیل: روسری، گردنبند، آینه، پارچه و شیرینی میبرند. چند روزمانده به تاریخ عروسی از مهمانان دعوت به شرکت در مراسم میشود. مهمانان هدایایی به همراه میآورند و به محض نزدیک شدنشان، داماد و همراهانش به اتفاق نوازندگان سازهای محلی به استقبال آنها میروند. همه، شام را در چادر خانواده داماد می خورند و مبلغی به آشپز و آبدارچی هدیه میکنند. این مراسم چند روز ادامه دارد و در روز آخر مهمانان به خانه عروس می روند و عروس را همراه خود به چادر داماد می آورند.
منابع این مطلب: خبرگزاری مهر- روزنامه شهروند