در کنار هر ویژگی، کیوآر کُد یک قطعه از بهترین قطعات نوازندگی کیهان کلهر وجود دارد که میتوانید با نگه داشتن کیوآرکُد خوانِ تلفن همراهتان روی آنها، بشنوید و گوش جانتان را نوازش دهید.
رها از قید و بندهای سنت
کلهر در همه سالهای نوازندگیاش، از یاد نبرده است که باید ذائقه مخاطب امروزی را هم بشناسد. او به خودش و سازش فرصت آزاد شدن از قیدوبندهای رایج را میدهد. چه در نواختن کمانچه و چه در سه تار نوازی، که در آن هم مهارتی بی بدیل دارد، خود را به شیوههای سنتی نوازندگی محدود نمیکند. او میگذارد که گاهی هم ساز، او را با خود همراه کند و به جهان های تازه بکشاند. زمانی آرشه را مانند اسب سرکشی بر سیمها میکشد، گاهی با دستهایش زخمه میزند و گاه نواختن را با زمزمه لالایی کردی همراه میکند. آوازش برای شنونده جنس تازه ای دارد، شاید از آن جهت که معمولا کم سخن می گوید و صدایش پنهان و رازآلود است. ورای مهارت نوازندگی اش، او هوشیارانه به سراغ بخشها و گوشههایی از موسیقی ایرانی رفته که برای مخاطب امروز ایران و همین طور مخاطب خارجی جذابتر است. او همان قدر که در موسیقی ردیفی سال ها شاگردی کرده و به نوآوری های بسیاری دست یافته، در موسیقی مقامی هم پیش فرض های رایج را نادیده گرفته و آثاری بدیع را خلق کرده است؛ آلبوم «شب، سکوت، کویر» با آهنگ سازی او و نوازندگی اش در کنار استاد دوتارنواز خراسانی «حاج قربان سلیمانی» یکی از خدمات بزرگ کلهر در زنده کردن و شناساندن موسیقی مقامی در شکل تازه و منحصر به فرد آن است.
یگانه با ساز
همه آنهایی که جنس ساز و عالم موسیقی کیهان کلهر را میشناسند خوب میدانند که وقتی میخواهیم درباره او حرف بزنیم، نمیتوانیم او را جدای از سازش بدانیم. یگانگی اعجاب انگیز کلهر با کمانچه سحرآمیزش، تن واحدی از این دو موجود زمینی ساخته که در عالم موسیقی نظیرش کمتر پیدا میشود. انگار نه انگار که او در مقابل هزاران چشم و گوش نشسته و مینوازد، او تنهاست و نواختنش معاشقهای آهنگین و به قول استاد حسین علیزاده «مجنون وار» است. شاید از همین روی بتوان ادعا کرد که نواختن او، هم شنیدنی است و هم دیدنی. آن قدر که نمیتوان صحنهای از نوازندگیاش را از دست داد. وقتی مینوازد، تمام اجزای بدنش، همچون آرشهای که در دست دارد، شیدا میشوند. پیکره واحد کلهر و کمانچه، شمایل کامل یک نوازنده اصیل است. در نوع نشستن او و حرکاتش علیرغم همه شیدایی و از خودبیخودشدن، نوعی احترام است به مخاطبی که مقابل او نشسته و او را مینگرد.
موزیسینی بدون مرز
کلهر در عرصه موسیقی جهانی هم بسیار هوشیار عمل کرده است. او خودش و سازش را مانند سفیران فرهنگ ایران با موسیقی جهانی تلفیق کرده است. این که سازی را به ثبت جهانی یونسکو برسانیم حرکت ضروری و شایستهای است، اما مردم در سراسر جهان بیش از این که به دنبال آثار ثبتشده در فهرست ها باشند، به آن چیز به دید احترام و علاقه مینگرند که روح خستهشان را نوازش کند. کلهر سازش را به دست میگیرد و برای همه مردم جهان مینوازد. او سال ها پیش تصمیم گرفت سازش را در کنار نوازندگان جهانی قرار دهد، زمانی که کمتر نوازنده ای جسارت و از خودگذشتگی این کار را داشت. همکاری با «شجاعتحسینخان» از هند، «اردال ارزنجان» از ترکیه، «کوارتت کرونوس» هلند، ارکستر فیلارمونیک نیویورک و بسیاری گروههای دیگر، دستاورد این جهان بینی گسترده بود و در نهایت همکاری با گروه «جاده ابریشم» که جایزه گرمی را نصیب او کرد. جایزهای که اسکار عالم موسیقی به شمار میآید. حتی جالب است بدانید که موسیقی متن فیلم «جوانی بدون جوانی» اثر «فرانسیس فورد کاپولا» با نوای سحرآمیز کمانچه کلهر آمیخته شده است. پس دور از واقعیت نیست که بسیاری از استادان برجسته موسیقی مانند استاد حسین علیزاده، کلهر را شناختهشدهترین موسیقیدان ایرانی در جهان میدانند.
نوازندهای برای مردم
مردم، همان مخاطبانی هستند که موسیقی دان ها در همه جهان برای آنها ساز به دست میگیرند و مینوازند. اگر چه در دنیای افسونکننده موسیقی، نوازنده و سازش، جهانی دارند مجزا از جهان همیشگی آدمها، اما جهان فردی موسیقی دان وقتی به اوج زیبایی و شکوه خود میرسد که لذت خلق یک آهنگ، نواختن یک ساز و خواندن یک آواز را با دیگران به اشتراک بگذارند. اگرچه گاهی هنرمندان آنقدر در فردیت خود غرق میشوند که فراموش میکنند مردم، مشتاق و نیازمند قدم گذاشتن به جهانی هستند که آنها با موسیقی خود برایشان به تصویر میکشند. اما کلهر نشان داد که علاوه بر تلاشهایش برای جهانیشدن ساز ایرانی کمانچه، از مخاطب ایرانی هم غافل نبوده و نیست. او با همه سختیها و موانع، تور کنسرت خود را در شهرهای مختلف ایران، حتی شهرستانهای کوچک برگزار کرد. در برخی مناطق، رایگان و با حداقل امکانات صوتی، نواخت تا ارزش موسیقی سنتی را به مردمش هم یادآوری کند. کاری که کمتر نوازنده ای با شأن و منزلتی در حد او انجام می دهد.
زندگی برای هنر
کلهر، مردی با صورتی ساده و سبیلی که اصالت تصاویر اساطیری مردان کُرد را به یادمان می آورد، به زعم دوستان و استادان و همکارانش آرام و فروتن است. مردی که بیش از آن که سخن بگوید، گله گزاری کند و مدعی باشد، عمل گرایی در عالم هنر را به هم قطارانش آموخته است. او همه وقت و انرژی و زندگیاش را برای شناساندن موسیقی ایرانی به نسل جدید ایران و هزاران مخاطب غیر ایرانی صرف میکند. کلهر ورای همه کارهایی که با سازش برای موسیقی ایرانی کرده، اخلاق هنرمندی را هم خوب بلد است.