تعداد بازدید : 0
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در محضر بزرگان
تعداد بازدید : 61
نظر استاد مطهری درباره نحس بودن بعضی ماه ها
شهید مطهری می فرماید: «قرآن کریم در آیات زیادی با کمال صراحت این مطلب را می گوید که منشأ فال بد، هر شومی و نحوستی که وجود دارد، خارج از وجود خود بشر نیست. یعنی بشر ممکن است فکر و عقیده اش، فکر و عقیده شومی باشد؛ وقتی که فکر و عقیده اش سراسر خرافه و جهالت است، شومی در جهالت است. شومی جز در اخلاق فاسد در جای دیگری نیست. شومی جز در اعمال پلید در چیز دیگری نیست. همچنین پیغمبر اکرم(ص) در کمال صراحت فرمود: «رُفِعَ عَنْ امَّتِی الطِّیرَةُ» در امت من تطیر و فال بد وجود ندارد. خود پیغمبر اکرم(ص) اشیا را به فال نیک می گرفت و هرگز فال بد نمی زد و از فال بد منع می کرد. فرمود: «اذا تَطَیرْتَ فَامْضِ وَ اذا حَسَدْتَ فَلاتَبْغِ» هر وقت به دلت بد آمد و با آمدن چیزی دلت چرکین شد و تطیر زدی، اعتنا نکن، مخصوصاً برو. باز فرمود: «لاتُعادُوا الْایامَ فَیعادیکمْ» با ایام و روزگارها اعلام دشمنی نکنید که آن گاه آن ها دشمن شما می شوند. امام صادق(ع) هم فرمودند: تطیر چیزی است که اگر سخت بگیری بر تو سخت می گیرد، چون وقتی سخت می گیری خودت هستی که بر خودت سخت می گیری، و اگر سست بگیری بر تو سست می گیرد؛ اگر اعتنا نکنی می بینی چیزی نبوده است. خیلی جمله عجیبی است!
برگرفته از کتاب پانزده گفتار، ص ۱۴۶-۱۴۵
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 59
پند نیکان
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حکایت
تعداد بازدید : 52
ناقل تیر
فردی به حکیمی گفت: «خبر داری که فلانی درباره ات چقدر غیبت کرده؟»حکیم گفت: «او تیری به سویم پرتاب کرد که نرسید! تو چرا آن را برداشتی و در قلبم فرو کردی؟»
برگرفته از کتاب داستان های کهن فارسی
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سفرنامه
تعداد بازدید : 98
ظاهر زنان اروپایی در جامعه
به ندرت ممکن است هنگام تردد در اروپا خانمی دیده شود که صورتش را آرایش غلیظ کرده باشد و اگر چنین باشد ممکن است با برخی زنان خاص اشتباه گرفته شود. مدل کلاسیک زن اروپایی، تی شرت و شلوار جین با موهایی ساده و صورتی است که در آن اثری از رنگ نیست. البته در مراسم و برنامه های مختلف آداب حضور زنان کاملا متفاوت است، اما زن حاضر در جامعه در وضعیت عادی ترجیح می دهد ساده و راحت و بی تکلف باشد.
از کتاب «۹۷۶ روز در پسکوچه های اروپا» اثر محمد دلاوری
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 62
سخن بزرگان
* سرچشمه همه فسادها بیکاری است، شیطان برای دستهای بیکار، کار تهیه میکند. پاسکال
* هرگز نگویید مرگ به سراغ فلانی آمد. زیرا مرگ پا ندارد و این ما هستیم که به سراغ مرگ میرویم و هر ساعتی که میگذرد یک قدم به مرگ نزدیکتر میشویم. موریس مترلینگ
* اگر میبینی کسی به روی تو لبخند نمیزند، علت آن را در لبهای فروبسته خود جست وجو کن. دیل کارنگی
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 88
یادش بخیر
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اندکی صبر
تعداد بازدید : 48
فراموش نمی کنم!
ماهی ِ تُنگ کوچکی هم اگر بودم
فراموشم نمیشد دریا...
هیچ موجودی
نداشتههایش را فراموش نمیکند
سید محمد مرکبیان
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مسابقه شماره 194
تعداد بازدید : 78
خفن استریپ
می تونین زیر هر تصویر، یه کلمه معنادار با چاشنی شوخ طبعی بنویسین؟ خب ما این کارو کردیم براتون! فقط هر حرف الفبا رو به یه علامت رمز تبدیل کردیم. تا ساعت 23 به خط اختصاصی 300072252 سه کلمه رو پیامک کنین. جایزه نقدی به قید قرعه برای شماکه پاسخ صحیح سه مسابقه پیاپی رو دادین! پاسخ توی ستون «ما و شما»ی بعدی و اطلاعات بیشتر هم توی وب سایت 1sargarmi.ir هست.
آقامهدی دوربینی از مشهد!
سلام. چند تا پیامک بخونین با جواب:
* ۰۳۸...۰۹۳۳۷: جواب مسابقه 193.دستشویی. ماهنامه. درجه دار / امیدوارم دست شویی درست باشه وگرنه یه ناهار می بازم!
- خب باختی که! البته دو دقیقه بعدش اصلاحیه فرستادین که قبول کردیم.
* ۷۳۴...۰۹۱۵۴:پاسخ۱۹۳میشه: دست بوسى- ماهنامه- درجه دار/ لوس خنک نُنُر- درجه تون هم در حد گروهبان بود. مهدى از مشهد
- مخلصیم مهدی جان. شما داره تعداد پیامک های چاپ شده تون زیاد میشه. یاد آقای «دوربینی» می افتم اسمت میاد.
* ۹۵۳...۰۹۱۵۹: سلام. چقدر آسون بود خفن این دفعه! فقط ۲۰ ثانیه!درضمن از قرعه کشی دیگه چند ماهی میشه خبری نیست چرا؟!؟
- همین که شما میگی ۲۰ثانیه یکی میگه «مردافکن» بوده! نگران جایزه نباشین. جایزه خفن استریپ دیر و زود داره. سوخت و سوزنداره. فعلا!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گزارش های یک مریخی
تعداد بازدید : 69
گزارش شماره 14: سرنوشت عجیب موش
من یک مریخی هستم که به زمین آمدهام. ما آن جا سردمان بود و تصمیم گرفتیم وضعیت زمین و زمینیها را برای سکونت بررسی کنیم. گزارشهای دنباله دار من در این ماموریت را این جا میخوانید:
بالاخره ناهیدخانم و بابایش در طبقه دوم ساختمان مستقر شدند و من از خوشحالی در پوستم نمیگنجم. در واقع هر آن ممکن است شاخکها و 16دست و پایم از این جلد زمینی بیرون بزند. خیالم راحت شده و پس از چند روز پراسترس حقیقتا افقهای روشنی در برابر خودم میدیدم تا این که اتفاق عجیبی افتاد. چند شب پیش داشتم تلویزیون نگاه میکردم و تخمه میخوردم که یک موجود ترسناک اما کوچک از زیر پایم رد شد و رفت زیر کمد. سریع رفتم بهنام را خبر کردم. او وقتی آمد و موجود کوچک را دید، گفت اسم این موش است. علاوه بر این که من میترسیدم، فهمیدم بهنام هم از موش میترسد. اما او راههای مختلفی را برای به دام انداختن موش بلد بود.
اول رفت یک گربه از یکی از دوستانش گرفت و آورد. گربه را که توی اتاق گذاشتیم به محض دیدن موش، پا به فرار گذاشت و خودش را به در و دیوار کوبید. بهنام گفت: «گربه هم گربههای قدیم. گربههای الان فقط به درد این میخورند که عکسشان را بگذاری در اینترنت تا لایک بخورند.» راه دومی که بهنام پیشنهاد داد این بود که یک تکه پنیر توی تله بگذاریم تا موش بیاید و گیر بیفتد. اما موش تا کنار پنیر آمد، بعد از بو کردن آن پیف پیفی کرد و رفت. بهنام گفت: «ببین این پنیرها چیست که حتی موشها هم میلی به خوردنشان ندارند». راه سوم استفاده از مرگ موش بود. موش آمد خوردنیهای آغشته به مرگ موش را خورد و یک قُلُپ آب هم رویش، هیچیش هم نشد.
همه راهها به بنبست ختم شده بود که نمی دانم از کجا ناهید باخبر شد و آمد توی اتاق من. چند دقیقه بعد برگشت و گفت: «حله». البته ما هیچ وقت نفهمیدیم آن موش چی شد و کجا غیبش زد، اما بهنام دیشب گفت وقتی ناهید از توی اتاق بیرون آمده، داشته دندانهایش را خلال می کرده است.
پایان گزارش چهاردهم/
محمدعلی محمدپور
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 132
دور دنیا
رکوردشکنی ورزشی
گینس ورلد رکورد- «تاییزو گیئوویلی» ورزشکار جوان ایتالیایی، سال هاست تلاش می کند تا رکوردهای ورزشی گینس را بشکند. او در تازه ترین اقدامش توانست رکورد بیشترین تعداد بارفیکس را در یک دقیقه بشکند. البته اصول و قوانینی که کتاب گینس برای تایید هر بارفیکس گذاشته بود کار را بسیار سخت کرد، اما با این حال این جوان 23 ساله توانست در مدت یک دقیقه 54 بار بارفیکس بزند و رکوردشکنی کند.
سریع ترین کوتاه کردن موی سر
آدیتی سنترال- یک جوان آرایشگر یونانی برای این که استعداد و توانایی اش را در آرایشگری به نمایش بگذارد، تصمیم گرفت در کتاب رکوردهای گینس نامش را ثبت کند. او توانست در مدت زمان 47 ثانیه یک مدل موی ژورنالی را روی سر یک مرد میان سال پیاده کند! این رکورد قبلا در سال 2011 با دو دقیقه و 59 ثانیه توسط یک آرایشگر دیگر زده شده بود. اما «کنستانتین کیاتوبوس» یونانی کاری کرد که حالا حالاها بی رقیب بماند!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 102
زندگی سلام
* تجربه ثابت کرده سیب زمینی رو یک نفر سفارش میده، اما یک نفر و حومه می خورن!
* تو زندگی باید مثل خرمالو، خورشت کرفس، بامیه و کلهپاچه باشی. یا عاشقت باشن یا متنفر ازت. نه مثل چای که همه میگن یکی بریز ببینم چی می شه!
* الان بهترین وقته مسی اون پرونده فرار مالیاتی اش رو بندازه گردن رضا پرستش و اونو بفرسته زندان به جای خودش!
* چطوری دلتون میاد وقتی میرین کافه اون همه پول چای می دین؟ من یه بار از دانشگاه چای گرفتم 500 تومن، از فرداش با خودم فلاسک میبردم!
* کافیه فقط یک نفر تو خونه معتاد اینستاگرام باشه، دیگه تو اون خونه چیزی به نام حجم نت باقی نمی مونه!
* ولی واقعا برام سواله این خارجی ها که این قدر کم نون و برنج می خورن، چه جوری همیشه گشنه نیستن؟!
* وضعیت مالی مون این روزها جوری شده که «قرون قرون جمع گردد، وانگهی چک پاس شود»!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 140
دنیا به روایت تصویر
فرانس پرس- بازدیدکنندگان بزرگ ترین آکواریوم طبیعی اروپا، سوئیس
تلگراف- عبور زنی با چتر از میان سیلاب خیابان های داکا، بنگلادش
فرانس پرس- سرنگونی یکی از شرکت کنندگان مسابقات موتوجی پی استرالیا
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
کله چغوکی
تعداد بازدید : 53
آق کمال بیمار می شود
به قول خانم جان «هوای پاییز دزده». حالا درست نِمدنُم که هوای بهار ره مِگه یا پاییز، شاید هم تابستون یا زمستون! به هرحال چشمتان روز بد نبینه، با کاملیاخانم یَگ سرمای مقبولی خوردم که دزد و مُزد ره فراموش کردُم. چشمُم کف پای عیال، او یَگ روزه خوب رفت. ولی مو هموجور یَگ هفته زمینگیر شدُم. خود درد و مرض از یَگ طرف، ای که هرکی مِخواست یَگ جوری مو ره مداوا کنه هم از یَگ طرف، دمار از روزگارُم درآورد.
بابای عیال که دکتره ساعتی یَگ بار می آمد بالا و یَگ مشت قرص و شربت و سوزن و چیزهای دگه می آورد و مُگفت: «بیا پسرم، این دختره که به حرف هام گوش نمی ده، تو اینا رو مصرف کن. مطمئن باش زودتر خوب میشی.» حالا مویَم دراز به دراز رو مبل افتاده بودم و تا آقای دکتر می آمد بالا، باید وَرمخاستُم مِنشستُم و با روی باز ازشان تشکر مکردُم. آقای دکتر که مِرفت خانه شان، مادرُم زنگ مِزد که ناهار کاری نکنِن، آش شلغم با آقات مِفرستُم در خانه تان. آقام که آش و سوپ ره می آورد، خانم دکتر هم از پایین ورمِخاست فرنی و نشاسته و آب لیمو شیرین می آورد بالا. حالا نِمدنستُم کدوم ره اول بخورُم و کدوم ره بعدش! اینا که خوب بود، روزی سه وعده هم خانم بزرگ و آقاجانم زنگ مزدن که فلان جوشونده ره با بهمان تخم و بیسار عرق قاطی کن و اول بُخور بده و بعد هم سر بیکیش!
حالا تصور کنِن تا می آمدُم دست به ای چیزا بزنُم، کاملیاخانم چشم و ابرو می آمد که طرفشان نری. مُگفت: «احترام همه واجب و تاج سرن، ولی من به عنوان پزشک مخصوص شما یه نسخه اختصاصی برات تجویز می کنم و باید به همون عمل کنی.» با حال نَزارُم مگفتُم: «قربون شکل ماهت، نِمشه که دست بزرگ ترها ره رد کنُم. هم دواهای اونا ره مُخورُم، هم داروهای شما ره.» مُگفت: «من به عنوان پزشک مخصوصت این اجازه رو بهت نمیدم، ولی خود دانی!» خلاصه که ای یَگ هفته هم درد کیشیدُم، هم مثل موش آزمایشگاهی عمل کردُم، هم به سبک رضا پرستش که بیشتر از خود مسی رفته تو نقشش، همزمان نقش یَگ داماد فداکار، یَگ پسر خلف و یَگ شوهر حرف گوش کن ره بازی کردُم. ولی هنوز ترش و پوده ام خوب نرفته!
آق کمال
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 84
تا حالا دقت کردین
ایده و اجرا:میرجانیان و مرادی
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 39
ما و شما
* مطلب «چند سال بعد در چنین روزی» جالب بود و نزدیک به واقعیت. گوشی دستته؟
* کاریکاتور صبح پرانرژی، باحال بود. همیشه برام سوال بوده گوینده ها چرا این قدر انرژی دارن کله سحر؟!
* عکس های صفحه همشهری سلام دیروز خیلی خوب بود. مخصوصا فتوشعر امیرحسین خوشحال
* سالروز تولد همسر مهربانم سرکار خانم مهندس اعظم قاسمی را به ایشان تبریک می گویم و برای ایشان آرزوی سلامتی و موفقیت دارم. بابت تحمل تمامی سختی ها و مشکلات در طول زندگی مشترکمان از ایشان قدردانی و تشکر می کنم. همسرت کاظم نکویی
* پسرهای عزیزم امیرعلی جان و آرمین عزیزم، خیلی دوستتون داریم. ان شاءا... موفق و باعث سربلندی بابا و مامان بشین. از طرف بابا حسن و مامان سمیه
* زهره جان بابت این 13 سال که کنارم بودی و به من آرامش دادی دستت رو می بوسم و از این که با بیماری ام کنار آمدی ممنونم. ان شاءا... بتونم از این به بعد به شما و بچه های گلم خدمت بکنم. عاشقتم جواد خوش رو
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
چند سال بعد در چنین روزی
تعداد بازدید : 53
حامد همایون رکورد گینس خودش را شکست
این خواننده پرکار کشورمان، با برگزاری 9هزار و نهصد و نود و نهمین کنسرت خود با همان تک آلبومش، رکورد دست نیافتنی تعداد کنسرت خود در گینس را باز هم شکست. او که از کنسرت بازمیگشت و با عجله برای کنسرت بعدیاش آماده میشد و با چسب دستش را توی دست یار چسبانده بود، در گفت و گوی کوتاهی با خبرنگار ما اظهار کرد: «خطاب به همه هموطنانم میگویم، نمیدانم کی هستید و کجا هستید، اما بدانید یک روز بالاخره گیرتان میآورم و برایتان کنسرت میگذارم». گفتنی است، نمایندگان کتاب گینس که حسابی گیج و مستاصل شده بودند با فریاد «دو دقیقه کنسرت نده، عمو ببینه» به خبرنگار ما گفتند: متاسفانه برای ثبت تعداد کنسرتهای او به مشکلِ «الان یا الان؟» برخوردهایم! الکی
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 125
زوم
مخاطبا ن گرامی، شما می توانید عکس های جالبتان را به ایمیل photo@khorasannews.com
یا در تلگرام به شماره 09215203915 بفرستید تا با نام خودتان چاپ کنیم.
پاییز در روستای ازغد
عکس: عباس خجسته مقدم
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.