تعداد بازدید : 0
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
معاون مالی موسسه آموزش عالی «میزان» تبریز در گفت و گو با زندگی سلام
تعداد بازدید : 53
جواب اعتمادمان را گرفتیم
ناصر رعیت نواز- این روزها در بیشتر فروشگاه ها، دوربین های مداربسته ای نصب شده است تا مبادا مشتری نمایی پیدا شود و قصد دیگری جز خرید داشته باشد. اما در گوشه ای از این کشور و در موسسه آموزش عالی «میزان» تبریز، بوفه ای وجود دارد که در آن همیشه به روی همه باز است و در آن جا اعتماد حرف اول را می زند. به همین بهانه به سراغ دکتر «ابوالفضل سوزنی» معاون مالی- اداری و دانشجویی- فرهنگی این موسسه که دکترای اقتصاد بین الملل دارد، رفتیم تا درباره دلایل راه اندازی این بوفه صحبت کنیم.
آموزش فرهنگ اعتماد و امانت داری/ دکتر سوزنی درباره چگونگی شکل گرفتن این بوفه می گوید:« دانشکده تازه به محل جدید آمده بود و نیاز به یک بوفه داشت. اول باید محلی را برای بوفه در داخل دانشکده در نظر می گرفتیم و بعد یا به پیمانکار اجاره می دادیم یا خودمان آن را اداره می کردیم. در جلسه شورای فرهنگی دانشکده با حضور قائم مقام، معاون مالی اداری و یکی دیگر از همکاران تصمیم گرفته شد از اول مهرماه بوفه ای را راه اندازی کنیم تا در آن بتوانیم فرهنگ اعتماد و امانت داری را به نسل جوان و دانشجو یاد بدهیم.»
جوانان ما صادق و امانت دار هستند/ معاون مالی این موسسه در ادامه درباره مخالفت های اولیه ای که با این طرح شد، برای ما تعریف می کند: «خیلی ها می گفتند ضرر می کنید و دانشجویان پول نمی دهند اما ما قصد داشتیم برای فرهنگ سازی هزینه کنیم، هرچند هزینه بالایی داشته باشد اما خدا را شکر همان طور که باور داشتیم، ثابت شد جوانان ما صادق و امانت دار هستند چون بوفه بدون ناظر و دوربین مداربسته نه تنها ضرر نداد که حتی در بعضی از روزها پول بیشتری از فروش در صندوق و کارت عابر بانک موجود بود.»
به دلیل موفقیت آمیز بودن، توسعه اش می دهیم
دکتر سوزنی درباره نتیجه این کار گفت: «بیشتر دانشجوها احساس خوشحالی و غرور می کنند که به آن ها اعتماد کردیم. به طور قطع این اعتماد دو طرفه خواهد بود. امیدواریم مدیران و مسئولان هم از این حرکت الگو بگیرند و به مردم اعتماد کنند و خودمان نیز قصد داریم این بوفه را گسترش دهیم و نیازهای بیشتری از دانشجویان را پاسخ گو باشیم.»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ماجرای فروشگاه بدون فروشنده دانشگاه تبریزاز منظر روان شناسی اجتماعی
تعداد بازدید : 56
# به ـ توـ اعتماد ـ دارم
نویسنده : حمید ذوالفقاری، دانشجوی دکترای تخصصــــی روان شناسی، مدرس دانشگاه و عضو بنیاد ملی نخبگان
«فروشگاه بدون فروشنده... ما به شما اعتماد داریم»؛ شاید روزی این عبارت خنده دار به نظر می آمد اما یکی از پر بازدیدترین پست های شبکه های اجتماعی در چند روز اخیر، لباس دیگری به این عبارت پوشانده است، لباسی به زیبایی اعتماد، صداقت و امانت داری. از دانشجویان موسسه آموزش عالی «میزان» تبریز که بپرسید، فضا را این گونه توصیف می کنند: «نمی شود اسمش را «بوفه» گذاشت؛ قفسه ای چوبی است که با خوراکی های رنگارنگ پر شده. هیچ متصدی یا فروشنده ای هم آن نزدیکی ها حضور ندارد. تنها یک برگه کاغذ تایپ شده انتظار ما را می کشد: «دانشجوی گرامی برای استفاده از این بوفه، وجه موردنظر را با دستگاه خودپرداز پرداخت کنید. در این فروشگاه همیشه به روی شما عزیزان باز است و اعتماد حرف اول را می زند. آموزشگاه سعی دارد تا سنت زیبای صداقت و امانت داری را در هیاهوی زندگی مدرن و ماشینی یک بار دیگر زنده کند. امید است با همت شما، درخت صداقت و اعتماد آبیاری شده و ثمره زیبای آن که گل های صدق، صفا و درستکاری است، جامعه عزیزمان را معطر کند.» با توجه به این اقدام مثبت ، این سوال مطرح می شود که برای اعتماد سازی چه اقدامی باید انجام دهیم؟ اعتماد سازی در جامعه چه فوایدی می تواند داشته باشد؟
درباره اهمیت اعتماد در جامعه
اعتماد، سازه ای مشترک بین روان شناسی و علوم اجتماعی است که ریشه آن از واژه «عمد» به معنای ستون گرفته شده و به حالتی گفته می شود که بر شخص، شخصیت، گفتار و رفتار فرد یا گروهی بتوان تکیه کرد و آن را ستون اعمال و رفتار خود قرار داد. در علوم اجتماعی اعتماد، مهم ترین سازه سرمایه اجتماعی محسوب می شود. درقلمرو روان شناسی نیز زندگی با مفهوم اعتماد آغاز می شود، اعتماد در رابطه مادر و نوزاد در نخستین مرحله رشد روانی–اجتماعی شکل می گیرد و در محیط خانواده نیز امکان رشد پیدا می کند. از دیدگاه روان شناسی تکاملی، اعتماد به سازگاری و انطباق بشر کمک کرده و در بقای او موثر بوده است. بدون وجود اعتماد، بشر نمی توانست دوره های گذار زیستی، اجتماعی و تاریخی و به طور کلی تکاملی خود را سپری کند و به این جا برسد.
سطح بندی اعتماد
در علم روان شناسی، اعتماد در سه سطح عمل می کند که عبارت است از: 1-اعتماد به یک شخص خاص مانند اعتماد در رابطه میان دو نفر، 2-اعتماد به دیگران و مردم به معنای اعتماد کلی یا عمومی، 3-اعتماد به سیستم های انتزاعی مانند اینترنت، شبکه بانک داری و ... . شایان ذکر است خارج از این سطح بندی، مولفه های اعتماد شامل ابعاد عاطفی و شناختی است. بُعد عاطفی اعتماد منطبق بر مبانی ژنتیکی، سرشت و تجربیات رابطه های قبلی هر فرد شکل می گیرد اما ریسک، اعتبار پذیری وعده ها، ارزیابی اجتماعی و اعتماد عمومی پنج بُعد شناختی اعتماد هستند که در هر موقعیتی آن را برای ما معنا می بخشند.
آسیب های بی اعتمادی به دیگران
اکسی توسین، نوروپپتیدی (پیام رسان عصبی) است که در تعامل اجتماعی مثبت افراد، ایجاد دلبستگی و تعلق اجتماعی هر فرد نقش بازی می کند. کسانی که سطح اعتماد آن ها پایین است معمولا دستخوش بی اعتمادی هستند و نسبت به افرادی که از اعتماد بالاتری بهره مندند به دلیل کاهش ترشح این انتقال دهنده عصبی، روزانه استرس بیشتری را تجربه می کنند و در صورتی که بی اعتمادی در سطح بسیار بالایی قرار گیرد، نوعی آسیب شناسی روانی را رقم می زند که به عنوان نمونه در شخصیت ها و اختلالات پارانوئیدی (مشخصه بیماران مبتلا به این اختلال، شکاکیت و بی اعتمادی دیرپا به همه افراد است) دیده می شود که مداخله درمانی را طلب می کند. در این بین افراد بسیاری هستند که زندگی شخصی، مشترک، اجتماعی و شغلی آن ها به دلیل بی اعتمادی در هر سه سطح آن، آسیب های بسیار جدی دیده است.
پویش «#به ـ تو ـ اعتماد ـ دارم» راه بیندازیم
به نظر می رسد در دنیای معاصر که بی اعتمادی و بدگمانی در جوامع مختلف رو به افزایش است تا جایی که از بحران اعتماد سخن رانده می شود، اقدام ارزشمند این فروشگاه و امثال آن، رقم زننده پویشی محلی برای پیاده سازی فرهنگی جهانی در دنیای واقعی و مجازی با این عنوان باشد: #به ـ توـ اعتماد ـ دارم. امروزه برای بیشتر افراد جامعه، داشتن یک زندگی ساده، آرام و بی دغدغه در کنار خانواده یا در جامعه، مهم ترین هدف است. افراد جامعه با اعتماد به یکدیگر احساس امنیت و آرامش می کنند و آسایش به دست می آورند. افزایش اعتماد اجتماعی، افزایش مشارکت و در نتیجه پویایی اجتماعی را در پی خواهد داشت. اعتماد اجتماعی زندگی را پیش بینی پذیر می سازد، احساس تعلق گروهی را موجب می شود و کارکردن افراد با یکدیگر را سهل و امکان پذیر می کند. هریک از ما به عنوان یک شهروند می توانیم به اندازه خود در فراهم سازی بستری برای اعتمادزایی نقش ایفا کنیم. صداقت در عملکردهای روزمره، آموزش عملی اعتماد به فرزندان مان از طریق ارزش نهادن به صداقت و ایستادگی هوشمندانه در مقابل دروغ گویی، آگاه سازی جامعه از طریق فضای مجازی و فرصت دادن به جوان ها برای بروز توانمندی هایشان، می تواند گام مثبتی برای این پویش اجتماعی محسوب شود.
مخــاطبان گـــرامی ، تصـاویر تجــربه های
مشابه تان را برای انعکاس به شماره تلگرامی 09215203915 ارسال کنید.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 72
پیامک های شما
لطفا در سوالات خود « سن، میزان تحصیلات، شغل، سطح اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود و خانواده» (همین اطلاعات را درباره فرد مقابل خود) درج کنید ابتدای پیامک کلمه «مشاوره» را بنویسید
چند شب پیش فرصتی دست داد و با دختر 15 ساله ام نشستیم به صحبت کردن درباره آرزوهاش و ... . خیلی تجربه جالبی بود و حس خوبی بهم داد. احساس کردم، اون قدر که فکر می کردم نشناختمش.
پسری 21 ساله ام. دانشجوی مهندسی مکانیک و مغازه دارم. مدتی است دخل و خرجم از خانواده جدا شده است و پدر و مادرم از این موضوع، ناراحت اند که چرا من بدون توجه به حرف های آن ها پول های خود را جمع می کنم و در اختیار آن ها نمی گذارم. این باعث شده است بین من و دو خواهرکوچکم تفاوت بگذارند. به دلیل وجود این مشکل، شب ها به خانه نمی روم. پدرم مهندس برق بازنشسته است.
پسری 16 ساله ام. یکی از دختران فامیل مان را دوست دارم اما شرایط فرهنگی شهر اجازه نمی دهد به او ابراز علاقه کنم. هر شب آهنگ های غمگین گوش می دهم ، به عکسش نگاه و گریه می کنم. دارم دیوانه می شوم.
44ساله، دارای تحصیلات سیکل و خانه دارم. شوهرم حدود 10 سال است با خانمی ازدواج کرده است، با گذشت این همه سال هنوز نتوانسته ام با این مسئله کنار بیایم. از بس فکر و خیال می کنم دارم روانی می شوم.
شش ماه است عقد کردم و شوهرم خیلی پسر خوبی است. واقعا من را دوست دارد. مهربان و مسئولیت پذیر است و روی نمازش خیلی تاکید دارد. کلا خصوصیات اخلاقی خیلی خوبی دارد و من هم واقعا دوستش دارم اما مشکل این است که مادرم توقع دارد، شوهرم جلوی بقیه خیلی حواسش به من باشد. مثلا اگر خانه آن ها دعوتیم، غذا تعارف کند یا میوه. شوهرم هم می گوید من زیاد رویم نمی شود و مادرم هم از او دلخور است و می گوید به او زیادی رو ندهم. واقعا ماندم چه کار کنم؟
خیلی خانمم رو دوست دارم و خیلی دوست دارم خوشحالش کنم. هر دومون تقریبا 30 ساله ایم. از مخاطب های متاهل تون می خوام تجربه های باحال و متفاوت شون رو برای خوشحال کردن همدیگر با همه به اشتراک بذارن. ایول دارین اگر کمکم کنین!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 130
از دست 2 همکار مرد رنج می کشم!
نویسنده : تینا امیری روان شناس بالینی از انستیتو روان پزشکی
دختری 31 ساله ام. مشکلی در محل کارم دارم. من فقط دو همکار مرد دارم که هر دو از من کوچک ترند و به قول امروزی ها در گفتار و کردار بسیار راحت برخورد می کنند و در حضور من از روابط خاصی که دارند، سخن می گویند و من هم نمی دانم چرا نمی توانم ناراحتی خود را از این مسئله بیان کنم چنان که هر روز وقتی از محل کار به منزل می رسم، بسیار آشفته ام و حتی اشتهایی به خوردن غذا ندارم. عمیقا از این مسئله در رنجم.
آزارهای کلامی در محیط کاری شامل داستان ها، شوخی ها و طنزهای جنسی، پرسیدن سوالات شخصی به صورت مکرر (در حالی که فرد تمایلی به پاسخ نداشته باشد) یا مطرح کردن هرگونه بیاناتی با مصادیق جنسی، نوعی خشونت علیه زنان تلقی می شود. یکی از پیامد های خشونت و آزار کلامی در محیط کار، فرسودگی شغلی و تجربه احساس ناخوشایند ناشی از حضور در محیط کار است.
واکاوی رفتار منفعلانه شما
در رفتار منفعلانه، فرد قادر نیست نیازها و عقاید خود را ابراز کند. تاکید بر محیط یادگیری اولیه که در آن پاسخ های رفتاری منفعلانه از طریق سرمشق گیری آموخته شده است، گاهی باعث می شود افراد نتوانند مطالبات خود را مطرح کنند. برای مثال زمانی که والدین بیش از اندازه کودک خود را کنترل کنند یا زمانی که والدین کمرو یا خجالتی باشند، کودک فرصت یادگیری درخواست کردن جرئت مندانه را نخواهد یافت؛ از سوی دیگر ممکن است به دلیل آموزه های شما درباره نقش جنسیتی تان، شما برخی رفتارها را بپسندید و برخی را ناپسند در نظر بگیرید. برای مثال گزاره «دختر خوب ، دختری است که اعتراض نمی کند» ممکن است در ذهن شما جدای از شرایط آن، نوعی باور تلقی شود. دلایل ناتوانی خود را در بیان درخواست تان بررسی کنید. از خود بپرسید چرا نمی توانید درخواست خود را برای متوقف ساختن رفتار ناخوشایند همکاران تان مطرح کنید؟ سپس در صورتی که افکاری از جنس آن چه که در بالا گفته شد در خود یافتید، سعی کنید به شیوه زیر، آن را با افکار دیگری جایگزین کنید.
با همکاران تان این گونه رفتار کنید
افراد حق دارند نیازها و تمایلات خود را در صورتی که به دیگران آسیبی وارد نکند، ابراز کنند و درصدد برآوردن آن برآیند. به خود یادآور شوید حق دارید در مقابل رفتاری که شما را آزار می دهد، ایستادگی کنید و درصدد توقف آن برآیید. ویژگی رفتار جرئت مندانه، معقول و منطقی بودن آن است که درباره خواسته شما کاملاصدق می کند . این نوع رفتار، یک مهارت است که فرد می تواند آن را بیاموزد. در واقع لازم است شما درخواست خود را با لحنی بیان کنید که منتقل کننده اهمیت درخواست تان باشد. دقت کنید هیچ ضرورتی برای پرخاشگری و رفتار توهین آمیز وجود ندارد، تنها به صورت قاطعانه بیان کنید: «نحوه برخورد شما مناسب محیط کار نیست و این رفتار شما من را ناراحت می کند.» در ابتدا درباره تاثیرات ادامه این رفتار ناخوشایند صحبت کنید. برای مثال می توانید بگویید ادامه این رفتار شما محیط کار را برای من ناخوشایند می کند و بر انجام وظایفم تاثیر می گذارد، به ناچار در صورت ادامه یافتن آن، مجبور می شوم رفتار شما را به رئیس اداره گزارش کنم. سپس درخواست متوقف ساختن رفتار را بیان و اضافه کنید تمایلی ندارید برای آن ها مشکلی ایجاد شود بنابراین امیدوار هستید که به این رفتارشان پایان دهند. در صورتی که رفتار ایشان ادامه یافت، مراتب نارضایتی خود را به فردی با موقعیت بالاتر گزارش کنید. اگر در اجرای این روند، با مشکلی مواجه شدید به شما توصیه می کنم از یک روان شناس، کمک تخصصی دریافت کنید تا به صورت قدم به قدم نحوه رفتار جرئت مندانه را به شما آموزش دهد. به خاطر داشته باشید سکوت شما در مقابل همکارانتان منجر به ادامه رفتار ایشان و حمل بر بی تفاوتی یا رضایت شما از شرایط موجود می شود بنابراین بکوشید قاطعانه رفتار آن ها را متوقف کنید.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 76
ارتباط های کلامی غلط و جایگزین صحیح آن
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
به مناسبت هفته سلامت روان
تعداد بازدید : 66
تضمین سلامت جامعه با تربیت کودکان
سازمان جهانی بهداشت، 24 تا 30 مهر را هفته «سلامت روان» نام گذاری کرده است. در چهارمین روز از این هفته، درباره اهمیت نقش والدین در ساخت جامعه ای سالم خواهیم گفت. همه والدین می خواهند کودکان خود را به خوبی تربیت کنند. آن ها وقت و هزینه بسیاری برای تحصیلات و فراهم آوردن امکانات مورد نیاز فرزندان خود صرف می کنند و از آن جا که شخصیت هر فردی درون خانواده شکل می گیرد، نقش والدین در ایجاد سلامت روان کودکان و تربیت بزرگ سالانی سالم و مفید برای جامعه از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. در ادامه به مهم ترین عوامل موثر بر سلامت کودک در تربیت پرداخته شده است.
ایجاد عزت نفس: یکی از مهم ترین عوامل سلامت روان، ایجاد عزت نفس، ارزیابی کلی هر فرد از ارزشمندی خود و احساس ارزشمندی در کودکان است. متاسفانه بسیاری از والدین به اسم تربیت و آموزش خوب و بد به کودکان، شخصیت و احساس توانمندی آن ها را سرکوب می کنند. به کودکان خود اجازه انتخاب بدهید. اگر می خواهید لباس بخرید، ابتدا دو یا سه مدل را بر حسب جنس، قیمت و ... انتخاب کنید سپس اجازه دهید خود کودک از میان آن گزینه ها انتخاب کند تا بیاموزد چگونه تصمیم بگیرد.
مقایسه ممنوع: هرگز کودک خود را با دیگران مقایسه نکنید. هر فردی استعدادها، توانایی ها و علایق متفاوتی با دیگران دارد. این که دختر خاله، پسر دایی یا فرزند فلانی را ببین چقدر درس خوان یا منظم است، باعث بهبود رفتار فرزند شما نمی شود بلکه فقط احساس ارزشمند بودن او را از بین می برد. اگر این مقایسه ها تکرار شود به فرزند خود این احساس را می دهید که او را دوست ندارید و تاییدش نمی کنید.
مسئولیت بدهید: به فرزندان خود مسئولیت بدهید. وظیفه پدر و مادر، تربیت کودک نابغه یا باهوش نیست. وظیفه آن ها تربیت فرزند مسئولیت پذیر، سالم و شاد است. نگویید تنها وظیفه آن ها درس خواندن است و بس. برخی مسئولیت های خانه را به آن ها واگذار کنید و اجازه بدهید به تنهایی آن ها را انجام دهند.
اظهار بی علاقگی نکنید: هرگز به کودک خود نگویید که دیگر دوستش ندارید یا چون بچه خوبی نبوده است، دیگر مادر یا پدر او نخواهید بود. کودکان تا حدود چهار سالگی هرچیزی به آن ها بگویید، باور می کنند. آن ها هنوز مفهوم شوخی را نمی دانند. همیشه رفتار کودک را زیر سوال ببرید نه شخصیت او را. بگویید فلان کار تو اشتباه بود، نه این که تو بچه بد و بی ادبی هستی.
مطالب این صفحه را دنبال کنید: در پایان به خاطر داشته باشید که وظیفه والدین تربیت کودکی سالم، شاد و مسئولیت پذیر است که بتواند در بزرگ سالی گلیم خود را در جامعه از آب بیرون بکشد و توان حل مشکلات روزمره کاری، زناشویی و ... را داشته باشد. به همین منظور، مطالب این صفحه که با کمک روان شناسان و مشاوران کودک و نوجوان آماده می شود و مشورت گرفتن های حضوری، به کمک شما خواهد آمد و نباید از آن غافل شوید.
دکتر مهدی سودآوری، روان شناس
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.