وقتی سرانجام به این نتیجه رسیدم که رسیدن به نتیجه ای ارزشمند است، دست به کار می شوم و بارها و بارها راه های مختلف را امتحان می کنم تا به خواسته ام برسم.
توماس ادیسون
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مزلو در سال 1932 در منهتن نیویورک متولد شد. وی شاگرد تیچنر در دانشگاه کرنل بود، علاقه زیادی به رفتارگرایی واتسون داشت و در دانشگاه ویسکانسین با هارلو همکاری می کرد. دکترای خود را در سال 1934 دریافت کرد، به دانشگاه کلمبیا رفت و دستیار پژوهشی ثرندایک شد . وی در زندگی خود با روان شناسان اروپایی از جمله اریک فروم، کارن هورنای، مکس ورتهایمر و کورت گلدشتاین آشنا شد، همچنین تحت تاثیر آدلر قرار گرفت. مزلو در 38 سالگی به بیماری عجیبی مبتلا شد که وی را ضعیف و فرسوده کرد. در این مدت که برنامه کاری سبک تری داشت به مطالعه زندگی نامه افراد خودشکوفا پرداخت. وی دچار بیماری قلبی بود که تشخیص داده نشده بود و چند سال بعد در اثر آن درگذشت. مزلو به فلسفه علم انسانگرا و کل نگر معتقد بود و نیازهای مختلف را انگیزه رفتارهای انسان می دانست. این نیازها می توانند به صورت سلسله مراتبی ترتیب یابند. زمانی که نیازی برطرف می شود، نیروی خود را از دست می دهد و بعد نیاز دیگری جای آن را می گیرد. نیازهای سطح پایین باید قبل از نیازهای سطح بالاتر ارضا یا حداقل نسبتا ارضا شده باشند. سلسله مراتب نیازها به ترتیب شامل نیازهای فیزیولوژیکی (غذا، آب، حفظ دمای بدن و غیره)، نیازهای ایمنی (امنیت جسمانی، ثبات، وابستگی، محافظت و رهایی از نیروهای تهدید کننده)، نیازهای محبت و تعلق پذیری (میل به دوستی، میل به همسر و فرزندان، نیاز به تعلق داشتن به خانواده، این نیاز جنبه هایی از میل و تماس جنسی را در بر می گیرد)، نیازهای احترام (بر دو نوع است: وجهه و عزت نفس. وجهه به معنای ادراک مقام، تایید یا شهرتی است که فرد در نظر دیگران کسب می کند. درحالی که عزت نفس میل به استقامت، پیشرفت، بسندگی و شایستگی است)، نیازهای خودشکوفایی (به کمال رساندن خود، تحقق بخشیدن به همه استعدادها و میل به خلاق شدن به تمام معنا) است. نیازهای سطح بالا در مقیاس نوع پیدایشی و تکاملی (مثلا نیاز خودشکوفایی فقط متعلق به انسان هاست) و همچنین در روند رشد فرد، بعدا پدیدار می شوند. قبل از این که نیازهای سطح بالای کودکان فعال شود، باید به نیازهای سطح پایین آن ها رسیدگی کرد. مزلو معتقد است ارضای نیازهای اساسی برای سلامت جسمانی و روانی افراد ضروری است و درصورتی که نتوانیم آن ها را برآورده سازیم به بیماری منجر می شود. مزلو پژوهش های بسیاری درباره افراد خودشکوفا انجام داد و ویژگی های آن ها را مشخص کرد. او علاوه بر توصیف ارزش های افراد خودشکوفا، پرسش نامه ای برای بررسی میزان خودشکوفایی فراهم کرد و بر این اساس، نوعی روان درمانی را مطرح کرد که هدف آن برخوردار شدن درمان جویان از ارزش های هستی است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پسری هستم 22 ساله و دانشجو که تا حالا با هیچ دختری نه رابطه داشتم و نه حرف زدم.چهار،پنج ماه است که از دختری در دانشگاه خوشم آمده اما نمی دانم دختر خوبی است یا نه؟ به نماینده شان گفتم به دختر خانم بگویند من قصد ازدواج دارم و نیتم پاک است و اجازه آشنایی بدهند؛ اما دختر خانم گفتند که قصد ازدواج ندارم و به ازدواج فکر هم نمی کنم. من الان چه کار کنم؟ صبر کردن سخت است، حرف زدن با دختر منظورم ارتباط داشتن با دختر است؛ من تا حالا هیچ ارتباطی با هیچ دختری نداشتم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پدر و مادرم حدود 50 سال دارند و در مهمانی ها و دورهمی ها به هم بی احترامی می کنند. من و خواهر و برادرانم چندین بار با آن ها صحبت کرده ایم و از آن ها خواسته ایم درحضور دیگران، احترام یکدیگر را حفظ کنند اما فایده ای ندارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.