درباره کتابهای کودکی که توسط بزرگان ادبیات نوشته شده است
تعداد بازدید : 87
وقتی اهل قلم یادی از کودکی میکنند
فهیمه موذن- در ایران و در حوزه ادبیات ویژه بزرگسال، نویسندگان صاحبسبک و جریانساز کم نداریم؛ مردان و زنان خوشفکری که با قلمهای قوی و در قالبهای گوناگون با آثار متنوع، خوانندگان و علاقهمندان دنیای ادبیات را در لذتی ادبی سهیم کردند. این وسط، ادبیات کودک و نوجوان به دلیل حساسیت و ملاحظات خاص این سنین، دشواریهای ویژه خودش را دارد و همین باعث شده به نسبت ادبیات ویژه بزرگسال، مهجور باشد.
اما ماجرا وقتی جالب میشود که بدانیم برخی چهرههای شناخته شده و موفق ادبیات بزرگسال، روزیروزگاری با آثاری خواندنی، نوشتن برای کودک و نوجوان را هم تجربه کرده و اتفاقا در این حوزه هم خوش درخشیدهاند. امروز میخواهیم سرکی بکشیم به آثار کودک و نوجوان این نویسندگان؛ چهرههایی که شاید ندانیم تجربه کارِ کودک هم دارند و دانستن آن برایمان، خالی از لطف نباشد. با ما همراه باشید.
بهرام بیضایی
در جست و جوی حقیقت
به طور معمول همهمان «بهرام بیضایی» را با فیلمهای متفاوت و نمایشنامههای خواندنیاش میشناسیم؛ اما این نویسنده و کارگردان مطرح، جزو چهرههایی است که در حوزه کتاب کودک و نوجوان هم آثاری دارد و کتاب کودکهای جذابی از او توسط کانون پرورش فکری کودک و نوجوان منتشر شده است. از جمله این آثار میتوان به کتاب داستان «حقیقت و مرد دانا» اشاره کرد. این کتاب داستان با تصویرسازیهای رنگی، اولین بار در سال 1349 چاپ شد. داستان کتاب، ماجرای پسرکی کنجکاو است که روحیه پرسشگری دارد. او به دنبال مرد دانایی میگردد تا «حقیقت» را از او بپرسد. پسرک سالها در آبادیها و شهرهای مختلف دنبال مرد دانا میگردد ولی او را پیدا نمیکند. وقتی به خانه برمی گردد، سالها از عمرش گذشته. پسرک که حالا پیرمردی شده، تنها در بالای تپه ای ساکن میشود و در مییابد تجربیاتی که در طول سالهای گذشته به دست آورده، همان حقیقتی است که در جست و جوی آن بوده است. روزی کودکی کنجکاو، خود را بر فراز تپه ای که پیرمرد آنجا خانه دارد و زندگی میکند میرساند و از او سراغ «حقیقت» را میگیرد. مرد دانا در جواب میگوید: «کسی هست که از تو بسیار داناتر است و پس از این میآید!» این کتاب هم مثل کتاب معروف «شازده کوچولو»، گرچه برای مخاطب کودک و نوجوان نوشته شده، اما با توجه به معانی و محتوای عمیق داستان، میتواند برای مخاطب بزرگسال هم جذاب باشد. داستانی درباره ارزش پرسشگری و حقیقتجویی؛ همان صفتی که گوهر دانایی و خرد را به انسان هدیه میکند.
احمدرضا احمدی
لطیف و شاعرانه
احمدرضا احمدی شاعر موفق و معاصر حوزه بزرگسال، یکی دیگر از چهرههایی است که تجربههای خوبی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان دارد. احمدی که سالها در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مشغول به کار بوده، مجموعه شعر و قصههای ماندگاری برای کودکان سروده و نوشته است. احمدی با تبحر خود توانسته نظر مساعد منتقدان حوزه شعر و داستان کودک را هم جلب کند و برخی از آثارش، موفق به کسب جوایز داخلی و خارجی هم شده. «کبوتر سفید کنار آینه»، «شب روز اول و صبحِ روز هفتم»، «باز هم نوشتم صبح، صبح شد»، «رنگینکمانی که همیشه رخ نمیداد» و... تعدادی از آثار احمدی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان است که همه، با تصویرگری خوشآب و رنگ تصویرسازانِ شناخته شده و چاپ درجه یک، توسط ناشران صاحب نام منتشر شده است. «در بهار خرگوش سفیدم را یافتم»، یکی از خواندنی ترین کتاب کودکهای احمدی است که با استفاده از کلمات و رنگها، کودکان را با چهار فصل سال آشنا میکند؛ فصلهایی که هرکدام رنگی دارند و نامی و رسیدنِ هر فصل، نویدبخش حیاتی ادامه دار است. احمدی، داستانش را از زبان دخترکی روایت میکند که با بازی در طبیعت با اعجاز هر فصل آشنا میشود و با نگاهی لطیف و شاعرانه، احساسات درونیاش را نسبت به طبیعت در فصلهای مختلف بازگو میکند. تصویرگر این کتاب نازنین عباسی است و ناشر آن، نشر نیستان.
جبار باغچهبان
بومی و آموزشی
اسم «میرزا جبار عسگرزاده» معروف به «جبار باغچهبان» در ذهن بیشتر ما به عنوان مؤسس اولین مدرسه ناشنوایان در ایران تداعی میشود اما علاوه بر این، او اولین مولف و ناشر کتاب کودک در ایران هم هست. زنده یاد باغچه بان با توجه به دغدغه و علاقهاش به کودکان و نوجوانان، کتابهای خواندنی و جذابی برای این گروه سنی نوشته است. باغچهبان اولین کتاب کودکش را با نام «بابابرفی» توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چاپ کرد. کتاب «خانم خزوک» (به گویش شیرازی به معنای خانم سوسکه) نمایشنامه ای است که باغچه بان برای کودکان نوشته و در آن از بسیاری اصطلاحات لهجه شیرازی استفاده کرده است. از دیگر کتابهای کودک باغچهبان میتوان به «گرگ و چوپان»، «پیر و ترب»، «بادکنک» و «من هم در دنیا آرزو دارم» اشاره کرد. جبار باغچه بان با توجه به محدودیتها و کمبودهای منابع آموزشی که در زمان شروع فعالیتش در حوزه کودکان احساس میکرد، کتابهایی با محتوای آموزشی هم برای کودکان نوشته است که از آن جمله میتوان به «الفبای آسان» اشاره کرد.
فریبا کلهر
خلاقانه و هیجانانگیز
فریبا کلهر نویسنده ای است که بیشتر با رمانهایش در حوزه بزرگسال مثل «شوهر عزیز من» یا «عاشقانه» به شهرت رسیده، اما بد نیست بدانید چند برابر آثارش در حوزه بزرگسال، آثار قابل اعتنا در حوزه کودک و نوجوان دارد. از جمله آثار کلهر برای گروه سنی کودک و نوجوان میتوان به «قصههای یک دقیقه ای»، «هوشمندان سیاره اوراک»، «دختر آئینه پوش» و «من و گربه سیاهه» اشاره کرد. بیشتر آثار او در هر دو حوزه، توسط نشر آموت منتشر شده است. «من و درخت پنیــر» عنوان یکی از موفقترین رمانهای او برای کودکان است که قصه هیجان انگیزی دارد؛ داستان کتاب، درباره پسرکی است که 13روز و 14 ساعت و 15 ثانیه پیش، مادرش را از دست داده و میخواهد به بهشت، پیش مادرش برود. برای همین، یک پتو و قاشقی که مامانش همیشه با آن آش را هم میزد، در کولهپشتی اش میگذارد و راه میافتد و در این راه، درگیر ماجراهای عجیبی میشود: «یکی بود، یکی نبود. اونی که بود، من بودم. پتوی کوچک و دوستداشتنیام را توی کولهپشتیام گذاشته بودم و میخواستم راه بیفتم تا بهشت را پیدا کنم؛ و اونی که نبود، مادرم بود که همه میگفتند مدتی پیش به بهشت رفته است...». من و درخت پنیر را علی نامور تصویرگری کرده و نشر پیدایش، منتشر کرده است.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نقدی بر سبک زندگی غیر ایرانی که سریال «عاشقانه» ترویج میدهد
تعداد بازدید : 137
نه عاشقانه، نه ایرانی!
چند وقتی است سریال «عاشقانه» به کارگردانی منوچهرهادی و با حضور بازیگرانی مثل محمدرضا گلزار، مهناز افشار، حسین یاری، پانته آ بهرام، هومن سیدی، ساره بیات و فرزاد فرزین در شبکه نمایش خانگی پخش شده است. بعد از چند پروژه نیمه کاره و شکست خورده با پخش منظم سریال جذاب و خوش ساخت «شهرزاد»، اعتماد از دست رفته مخاطبان شبکه نمایش خانگی، دوباره به این رسانه جلب شد. در این میان با توجه به این که «شهرزاد» یک عاشقانه پرطرفدار بود سریال «عاشقانه» هم که یک ملودرام خانوادگی است با پرچم و تبلیغات یک اثر احساسی و عاشقانه جلو آمده و خودش را به مخاطب معرفی کرده در حالی که درونمایه سریال بعد از پخش 5 قسمت، عاشقانه که نیست بماند، ضد عشق و احساس هم هست. در این سریال یکی از شخصیتها جوانک بی مسئولیتی است که بدون توجه به احساس دیگران، با آنها وارد رابطه دوستی میشود و خودش را سرگرم میکند. از قضا طراحی این شخصیت با بازی هومن سیدی، شیرین و جذاب هم هست و تا این جای کار وجوه بد رفتار این شخصیت در کشمکش داستانی ظهور و بروزی نداشته، در حالی که قلب طعمههای فراوانی را شکسته است. سریال، داستان زندگی چند زوج جوان است که هر کدام کشمکشهایی درون زندگی زناشویی خود و در محیط بیرون دارند. پدر یکی از شخصیتها فردی است که ظاهری مذهبی دارد اما بی نهایت ریاکار و دروغ گو است و هیچ ابایی از آزار و اذیت نزدیکانش ندارد. یکی از زوجهای داستان با بازی محمدرضا گلزار و ساره بیات، زندگی زناشویی پرتلاطمی دارند، دچار طلاق عاطفی شده اند و زن که از خانواده ثروتمندی است از شوهرش به عنوان مربی و نگهبان سگ خانگی شان استفاده میکند و در موقعیتهای مختلف، شوهر را به بهانه پائین تر بودن وضعیت اقتصادی تحقیر میکند. در این بین همان شخصیتی که پدرش ریاکار است از رفت و آمد پدرش با دختر جوانی با خبر میشود. بعد از چند تعقیب و گریز پی به راز بزرگی در زندگی پدر میبرد. کل لوکیشنهای سریال هم برجهای میلیاردی و لوکس تهران و ویلاهای لاکچری شمال است. شخصیتهای اصلی که سه رفیق هستند و یک شرکت تبلیغاتی دارند برای ساخت فیلم عروسی یک دختر جوان با پیرمردی میلیاردر به شمال میروند و در این سفر فرزاد فرزین در نقش خودش، به عنوان یک خواننده گران قیمت که برای فیلم عروسی میخواند وارد کار میشود. با این اوصاف هنوز معلوم نیست کجای سریال عاشقانه است؟ قصه دختر جوانی که به خاطر پول زن پیرمردی میلیاردر شده؟ یا قصه زن جوانی که سگش را بیشتر از شوهرش دوست دارد؟ یا داستان زندگی مرد ریاکاری که در جوانی به همسرش خیانت کرده و هیچ مسئولیتی در قبال دختر جوانی که حاصل ازدواج موقت اوست برای خودش قائل نیست؟ اصلاً قصه عاشقانه به کنار! کجای این داستان ایرانی است؟ ارتباطش با زندگی و شرایط امروز جامعه ما کجاست؟ در دور هم جمع شدن بچه پولدارهایی که در اتوبانهای شلوغ تهران رالی سرعت با شرط بندی کلان میگذارند؟ کجای سریال ایرانی است وقتی شخصیتها هنگام خطاب کردن همدیگر عبارت «جان» حتی برای همسر رفیق از دهانشان نمیافتد و پوشش بازیگران چنان زننده است که شامل انواع ممیزی تصویری شده و باز هم ناشایست است؟ البته شاید عوامل این سریال در قبال چنین نقدهایی بگویند بررسی یک سریال 15 قسمتی با تماشای فقط 5 قسمت درست نیست و کارکرد آن هم بازتاب جامعه ایرانی نیست بلکه فقط یک قشر به خصوص را به تصویر کشیده! اما در ادامه سریال هر اتفاقی هم بیفتد نمیتوان این موضوع را نادیده گرفت که «عاشقانه» به خاطر کمبودهای داستانش که جذابیت اثری مثل «شهرزاد» را ندارد، برای جذب مخاطب دست به ترفندهای عجیب زده! از جمله این ترفندها نمایش زندگیهای لوکسی است که حس کنجکاوی مخاطب را قلقلک میدهد. شخصیتهای سریال یک شرکت زیانده تبلیغاتی دارند اما خانه و خودروی شان بی نهایت لوکس و در حد قشر متمول جامعه است. نوع گریم و روابط آدمها که جای خود دارد. انتخاب بازیگران هم در راستای همین جذب مخاطب بوده. از گلزار و مهناز افشار که بگذریم، فرزاد فرزین هم به زور به داستان منگنه شده! داشتن سگ مثل عضوی از خانواده، گیتار زدن و خواندن یک خانم در حضور چند مرد و... همه و همه ترفندهایی است برای ایجاد جذابیت کاذبی که معلوم نیست چه تاثیری روی مخاطب دارد؟
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
همسر «نادر ابراهیمی» در گفتوگو با زندگیسلام، درباره آثار او در حوزه کودک و نوجوان میگوید
تعداد بازدید : 63
خالق لحظات خوش برای کودکان!
همسر «نادر ابراهیمی» در گفتوگو با زندگیسلام، درباره آثار او در حوزه کودک و نوجوان میگوید
خالق لحظات خوش برای کودکان!
بیشترمان مرحوم «نادر ابراهیمی» را با کتابهای ارزشمند و خواندنیاش در حوزه ادبیات بزرگسال میشناسیم: رمان تاریخی و هفت جلدی «آتش بدون دود»، مجموعه یادداشتهای عاشقانه «چهل نامه کوتاه به همسرم» یا رمان خواندنی «یک عاشقانه آرام» از جمله آثاری است که با شنیدن نام نادر، در ذهنمان تداعی میشود. اما بد نیست بدانید «ابن مشغله» عرصه فرهنگ و هنر علاوه بر ادبیات بزرگسال، آثار درخشانی هم در حوزه ادبیات کودک و نوجوان از خود به یادگار گذاشته است. آثاری که برخی موفق به کسب جوایز ملی و بین المللی هم شدند. به بهانه تجدید چاپ تعدادی از کتابهای کودک و نوجوان نادر ابراهیمی و آشنایی بیشتر با آثار او در حوزه کودک و نوجوان، با «فرزانه منصوری» همسر زنده یاد نادر ابراهیمی گپ و گفتی داشتیم که در ادامه میخوانید.
آثار مربوط به کودک و نوجوانِ مرحوم ابراهیمی، به چه سالی برمیگردد؟
نادر نوشتن در حوزه کودک و نوجوان را از اواخر دهه 40 شروع کرد؛ زمانی که چند کتاب برای بزرگسالان نوشته بود. نام کتاب «دور از خانه» بود و ماجرای دختربچه کوچکی را روایت میکرد که خیلی شیطنت و بازیگوشی میکند، منتها یک شب خواب میبیند اگر به خاطر سر به هوایی دور از خانه باشد، چه مشکلاتی برایش پیش میآید. اینجوری بعد از بیدار شدن، آرام و سر به راه میشود!
ایده پرداختن به حوزه کودک و نوجوان، چرا و چگونه در ذهن زندهیاد ابراهیمی شکل گرفت؟
کار کودک و نوجوان به دلیل حساسیت و ملاحظاتش، مهجور است و کمتر کسی سراغش می رود. نادر چون کودکی سخت و ناخوشایندی داشت، وقتی نویسنده شد و تاثیر کتابها یش را بر بزرگسالان دید، تصمیم گرفت به کار کودک هم بپردازد. هدفش از این کار، خلق لحظاتی خوش برای بچهها بود. ضمن اینکه سعی میکرد به شکل نامحسوس در این کتابها ، نکات آموزشی هم وجود داشته باشد. تلاش نادر بر این بود که محتوای کتابهایش برای کودکان در درجه اول سرگرم کننده و لذتبخش و در مرحله بعد، آموزشی باشد؛ یعنی بچه بعد از مطالعه کتاب، یک نکته، یک مهارت یاد گرفته باشد. ضمن اینکه در تمام کتابها یش، عشق به وطن و هم وطن موج میزد.
برای مخاطبان ما جذاب است معرفی و توصیف چند نمونه از آثار کودکِ نادر را از زبان شما بشنوند.
یکی از کتابهای نادر در این حوزه، «درخت قصه، قمری قصه» داستانی بانشاط با درونمایه طنز و محتوای حمایت از محیط زیست، شامل درختان و پرندگان است. این کتاب در جشنوارههای مختلف، جوایزی هم برده است. یک مجموعه کتاب کودک هم از نادر منتشر شده با عنوان «ایران را عزیز بداریم» که اینطور شروع میشود: «با من دوست شو، با من زندگی کن اما فقط به قدر احتیاجت از من استفاده کن، من آنقدر نیستم که هرچقدر از من برداری، تمام نشوم!» با این توصیف، هر چقدر که کودک در مطالعه کتاب جلو میرود، کنجکاوتر میشود که این چه کسی و چه چیزی است که دارد با او حرف میزند و یک جورهایی دلش برای راوی میسوزد! منتها در نهایت متوجه میشود که این «زمین» است که از بچهها می خواهد بیشتر مراقبش باشند. ایده این کتاب خیلی بکر است و بچهها خیلی دوستش داشتند. جلدهای بعدی این مجموعه هم درباره معادن مختلف شامل سنگهای قیمتی، معادن زیرزمینی، نفت، گاز، آب و... است که به بچهها با لحنی شیرین و ساده آموزش میدهد قدر زمین و منابع زیرزمینی را بدانند. یا در قالب داستان، درباره فلزات و نقش و تاریخچه آن در زندگی انسان میگوید. یکی دیگر از کتابهای مهم نادر در حوزه کودک، «سار و سیب» است با تصویرگری چشمنواز «پویا آریان پور». قصه این کتاب که در قالبی بسیار لطیف، زیبا و کوتاه، ارزش کارِ گروهی را به کودکان آموزش میدهد، درباره ساری است که سیبی را پیدا میکند و میخواهد فقط برای خودش باشد؛ اما به خاطر جثه کوچکش نمیتواند آن را جا به جا کند. سارهای دیگر به او پیشنهاد کمک میدهند ولی او به خاطر خودبینی نمیپذیرد و در نهایت وقتی درمانده شد، پیشنهاد کمک را میپذیرد و مشکل حل میشود. خلاصه همه کتابهای کودکِ نادر در عین مفرح بودن، حرف و محتوا دارند.
در حال حاضر، کتابهای کودک و نوجوان ایشان تجدید چاپ میشود؟
تا زمانی که انتشارات «همگام» که مدیرمسئولش من بودم، متعلق به ما بود، همه کتابهای نادر از جمله کتابهای حوزه کودکش تجدیدچاپ میشد. ما در این انتشارات سعی میکردیم نویسندگان تازه کار حوزه ادبیات کودک را هم حمایت کنیم. منتها بعد از بیماری نادر و برچیده شدن انتشارات همگام، کتابهای او 12 سال تجدیدچاپ نشد. در سال گذشته من با نشر «قلم» و «نظر» صحبت کردم و تعدادی از کتابها به وسیله این دو ناشر، تجدیدچاپ شد. تعدادی از کتابهای نادر هم از سالهای گذشته، در کانون پرورش فکری کودک و نوجوان بود. امسال بالاخره قریب به 20 عنوان کتاب کودک و نوجوان نادر به وسیله این ناشران تجدیدچاپ شد.
آثار کودک و نوجوان نادرابراهیمی را به نسبت آثار بزرگسالش، چطور ارزیابی میکنید؟
من میدانم که تقریبا همه، نادر ابراهیمی را با آثارش در حوزه ادبیات بزرگسال میشناسند و حتی ممکن است خیلیها ندانند نادر، کار کودک هم کرده. راستش تا قبل از بیماری همسرم، کتابهای حوزه کودک و نوجوانش بسیار شناخته شده بود. چون آن روزها نشر همگام، ابتدا ناشر برگزیده ایران شد، بعد ناشر برگزیده آسیا و بعد از دو سال ناشر برگزیده بین الملل. کتابهای کودکِ نادر به لحاظ تصویرگری در جشنوارههای دوسالانه بین المللی مطرح بود و دو اثرش هم جوایز بین المللی ژاپن و یونسکو را برد. ولی وقتی نادر مریض شد و از دنیا رفت، تجدیدچاپ این کتابها به تعویق افتاد و چون مردم این آثار را نمیدیدند، کمی از ذهنشان دور شد. منتها امیدوارم کتابهایی که امسال به چاپ جدید رسیده اند، دوباره به یاد والدین بیاورد که نادر ابراهیمی، کتابهای جذاب و باکیفیتی در حوزه کودک و نوجوان هم دارد و برای فرزندانشان تهیه کنند.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.