تصور ما از علم، از کودکی همیشه همانی بوده که در کتاب های درسی یا کتاب های سنگین کتابخانه خواندیم و یاد گرفتیم. به مرور زمان اما علمی را که خودمان تصور می کنیم علم است، از جا های دیگری هم مثل اخبار تلویزیون، سایت های اینترنتی، شبکه های مجازی و منابع دیگر کسب می کنیم؛ به این صورت مجموعه اطلاعاتی که علم به حسابشان می آوریم گسترده تر می شود. در این میان، «شبه علم» دانستنی هایی است که محتوای جذاب و عجیبی دارد و حسابی ما را گول می زند. نمی شود فهمید واقعا علم است یا نه؛ چون بخش هایی از آن، ادعا هایی را مطرح می کند که جدید و عجیب است و بخش های دیگر هم استدلال هایی دارد که درست به نظر می رسد اما «شبه علم» همان طور که از اسمش برمی آید علم نیست؛ چیزی است که لباس علم را به تن می کند و مردم را فریب می دهد. ولی چطور فریب نخوریم؟ دانشمندان و فیلسوف ها برای تشخیص علم از شبه علم چندین روش به کار می برند. البته باید توجه داشت که این فرمول ها و روش های رد شبه علم در علوم انسانی که با ساختار پیچیده و غیرقابل پیش بینیِ ذهن و روح انسان سر و کار دارد یا در معدود رشته های علمی مثل فیزیک مدرن و کوانتوم که هنوز ابزار هایی برای آزمایش و رد نظریات این حوزه ساخته نشده منتها همه شواهد در تایید نظریات مطرح شده است، جواب نمی دهد. برخی شیوه ها که به ما کمک می کند مرز باریک اما دقیق علم را از شبه علم در حوزه های علوم طبیعی و پایه تشخیص بدهیم، در ادامه مرور می شود.
قابلیت آزمایش و تکرار دارد
مرز شبه علم و علم می شود روش علمی. چیزی که قابلیت آزمایش و تجربه های متعدد نداشته باشد و نشود درباره درستی و نادرستی اش تحقیق کرد نمی تواند علم باشد؛ البته گاهی امکان انجام آزمایش برای عموم مردم فراهم نیست و گاهی هم آزمایش به تنهایی کافی نیست و باید از روش های تشخیصِ دیگر استفاده کرد؛ به عنوان مثال راه دیگر بررسی علمی بودن یک پدیده امکان تکرار آن است. یعنی وقتی راجع به مسئله ای ادعایی صورت می گیرد، صرف نظر از دقتی که برای رخ دادن آن صرف شده، باید بتوان با تکرارش دوباره همان نتیجه را گرفت.
راهِ ردّ نظریه را باز می گذارد
یک نظریه علمی، راه را برای آزمایش هایی که ممکن است به باطل شدنش منجر شود نمی بندد و اتفاقا از آن استقبال می کند. یعنی می گوید این فرضیه بر مبنای مشاهدات، محاسبات و آزمایش ها و شواهد موجود بنا شده و شما اگر می توانید راه حل و آزمایشی بیابید که آن را باطل کند، بگویید تا در نظریه بازنگری کنیم.
ادعای افشای حقایق ندارد
یک راه دیگر تشخیص علم از شبه علم، توجه به نحوه بیان و ارائه مفاهیم علمی است؛ اگر ارائه دهندگان نظریات، مدام بر توطئه و دست داشتن دانشمندان برای پنهان کاری از مردم تکیه دارند و ادعا می کنند که افشاگر و برملاکننده حقایق هستند، باید به حرف هایشان شک کرد. البته این مدعیان خیلی هم شک و انتقاد را برنمی تابند و در این موارد ادعا می کنند گالیله هم با هم عصرانش فرق داشت و برای همین او را درک و باور نمی کردند.
با گذشت زمان، کامل و به روز می شود
علم هرگز یک چیز ثابت و بدون تغییر نبوده است. طی زمان هربار که دانشمندان کشف های جدیدی داشتند، به اصلاح اطلاعات قبلی پرداختند. به طور مثال در طول زمان، شکل قانون گرانش را کمی تغییر دادند و اصلاحاتی برای آن نوشتند و این باعث شد اطلاعاتی که ما اکنون از قانون جاذبه در دست داریم، کامل تر و دقیق تر از چندین سال پیش باشد اما اگر درباره مسئله ای نشود اطلاعات را به روز کرد و اصلاحاتی انجام داد، نمی توان آن را در زمره علم جا داد. مثل این است که بگوییم کلاغ های سفید زیادی در دنیا وجود دارند که نمی شود آن ها را دید و با هیچ روشی هم نمی شود آشکارشان کرد. این ادعایی است که هیچ وقت کامل و اصلاح نمی شود چون هیچ روش علمی در آن وجود ندارد.