حالا که با جهانگردانی از دو نسل متفاوت آشنا شدیم، شاید مطالعه گفت وگوی «زندگی سلام» با یک جهانگرد ایرانی از نسل خودمان درباره راز و رمز گردشگری، خالی از لطف نباشد. آرش نورآقایی، خودش را راهنمای گردشگری معرفی می کند و کارش را سفر کردن و نوشتن از سفر. او متولد 1353 است و علاوه بر بیشتر شهر های ایران، تاکنون به بیش از 30 کشور دنیا مثل کشور های همسایه و چین، سنگاپور، مالزی، برزیل، سوئیس، فرانسه، یونان، ایتالیا، واتیکان، اسلوونی، آلمان، اتریش، هلند، بلژیک، لوکزامبورگ، استرالیا، اسپانیا، مجارستان، اسلواکی، چک، سوئد، موناکو، دانمارک، اندونزی و هند سفر کرده است.
شما خودتان را یک جهانگرد می دانید؟
در 5 سال گذشته، گاهی 7 ماه از سال را در سفر بوده ام. سفر به نقاط مختلف ایران و دنیا. برای همین خودم را یک مسافر می دانم!
یک گردشگر چه خصوصیاتی دارد یا باید داشته باشد؟
سفر کردن یعنی دل کندن در لحظه. کسانی که اهل سفر های زیاد چه تجاری و چه غیرتجاری هستند، نباید اهل پشت میز نشینی باشند، باید اهل خطر کردن و آماده مواجهه با موضوعاتی باشند که انتظارش را ندارند. به اصطلاح باید لوطی مسلک باشند تا بتوانند از خیلی چیز ها بگذرند و با خیلی چیز ها روبه رو شوند. همزمان باید آدم هایی برونگرا و درونگرا باشند؛ هم اهل تفکر و مطالعه و هم ماجراجو. گردشگر باید علاوه بر سفر کردن، علاقه مند به تحقیقات، سفرنامه نوشتن، عکاسی یا فیلمبرداری و نوشتن و درک کردن باشد. جهانگرد باید خروجی هایی از سفر هایش مانند عکس، فیلم و سفرنامه داشته باشد تا دیگران هم از آن استفاده کنند.
یک سوال مهم! منبع اصلی درآمد شما چیست و هزینه سفرهایتان از کجا تامین می شود؟
شغل اصلیِ من در کنار نوشتن، راهنمایی تور های مسافرتی است. ماه هایی از سال را به عنوانِ راهنما در تور های مختلف شرکت می کنم و با پولِ حاصل از آن، به سفر های شخصی و اکتشافی می روم.
شما از جهانگردی به چه چیز هایی رسیدید و در مقابل، چه چیز هایی از دست دادید؟
به قول سعدی کسی که سفر می کند «جهان گشته و دانش اندوخته، سفر کرده و صحبت آموخته» می شود. وقتی با اقوام مختلف آشنا می شوید، با مردمان زیادی هم صحبت می شوید و سبک های مختلف زندگی را می بینید، دانش آموخته می شوید. زندگی «هم این و هم آن» نیست. یعنی نمی شود هم این را داشت و هم آن را و همه چیز را. آدم در زندگی وقتی چیزی را به دست می آورد، ممکن است چیز هایی را از دست بدهد. من هم در کنار چیز هایی که به دست آوردم، چیز هایی را هم از دست دادم. مانند شغل ثابت، بیمه، پول، خانه، ماشین. ولی از هرچه به دست آوردم راضی هستم. این به انتخاب فرد بستگی دارد. نمی شود گفت کسی که سفر می کند، از کسی که سفر نمی کند بهتر است.
با این توصیف، جهانگردی کار سختی است؟
بستگی به دید فرد و آمادگی اش برای روبه رو شدن با چالش های سفر دارد. هر انسانی برای رویارویی با چالش ها و مبارزه با آن ها استعدادی دارد و باید آن ها را با روی باز بپذیرد. آدم ها نباید دغدغه شان این باشد که در زندگی چالشی نداشته باشند، بلکه باید دغدغه مواجهه خوب و زیبا با چالش را داشته باشند. با این مقدمه، نمی شود گفت چیزی سخت یا آسان است. همه چیز به نحوه برخورد ما با مسائل بستگی دارد.
برای کسی که می خواهد جهان را بگردد، چه توصیه هایی دارید؟
فقط تصمیم بگیرد و راه بیفتد. راه و رسمش را هم به مرور یاد می گیرد و تجربه می کند. همیشه می گویم: سفر، مطالعه و مطالعه، سفر! هر چیزی می تواند بهانه ای برای شروع گردشگری باشد. گاهی یک عکس است، گاهی یک فیلم، گاهی یک کتاب یا یک عبارت که الهام بخش شما برای سفر می شود. گاهی حتی یک گونه گیاهی یا یک اثر هنری می تواند بهانه ای برای آغاز سفر باشد.
برای شروع، از کجا سفر را آغاز کنیم؟
بستگی دارد به روحیه شما. بعضی ها از دورترین نقاط شروع می کنند و عده ای از همین نزدیکی. سفر، حدفاصل رویا و خاطره است. شما رویایی در سر دارید که سفر می کنید و از آن خاطره می سازید. پس ببینید رویای کجا و چه چیزی را در سر دارید.