هستند مردان شجاعی، بابای من با دوستانش
آنها نمی ترسند اصلا، از شعلههای دود و آتش
هستند مانند فرشته، در کارشان عشق است و ایثار
کردند آن ها توی این شهر، خاموش آتشهای بسیار
هستند مردانی فداکار، هم پهلوان هم قهرمانند
درکارشان آب است و آتش، آن ها همه آتشنشانند!
شاعر: عفت زینلی