

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

آیت ا... فاطمی نیا استاد اخلاق در توصیه ای اخلاقی درباره ربط دادن اتفاقات زندگی به سحر و جادو گفته اند:
بعضی تا کوچک ترین کاری می شود، می گویند سحر و جادو شدیم! خرابی از خودشان است، نمی خواهند قبول کنند و نسبتش می دهند به سحر! اگر در زندگی مشکل داشتی، اول ذهنت به سحر نرود، اول ذهنت به خودت برود! زن یا مردی که در خانه اخلاقش بد باشد، اثرش از سحر بدتر است! حسد از سحر بدتر است! سخن چینی از سحر بدتر است! به جای نسبت دادن هرچیزی به سحر، انسان خودش را اصلاح کند، مشکلاتش برطرف می شود. گذشت و تحمل یکدیگر در بسیاری از موارد مشکلات را حل می کند. مثلا خانمی که به شوهرش حرف تلخی می زند، اگر شوهر تحمل کند و گذشت کند، تمام می شود وگرنه ادامه پیدا می کند و...
برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی حوزه

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

در پیش فروش بلیت قطار موفق به تهیه بلیت نشده بودیم. از طرفی هم تعدادمان بیست نفر بود؛ نه می توانستیم با اتوبوس برویم، نه به تعداد لازم ماشین شخصی داشتیم. خلاصه آن که با دو گروه دیگر یک اتوبوس گرفتیم و راهی مرز شدیم تا به پابوسی ارباب مشرف شویم. کمی که از شهر دور شدیم چون ناهار هم نخورده بودم و حسابی گرسنه بودم جعبه خرما را درآوردم که دلی از عزا دربیاورم. دلم نیامد تنها بخورم. رفتم از جلوی اتوبوس به همسفران تعارف کردم. هنوز به آخر اتوبوس نرسیده بودم، یکی از دوستان گفت هادی جان بی زحمت بیا همین آجیل را هم توزیع کن. چند دقیقه بعد یک جعبه بیسکویت پخش کردم... سفره کرم ارباب پهن شده بود. خلاصه آن که هر چند از جعبه خرما یک عدد بیشتر به خودم نرسید ولی در عوض تا آخر شب آجیل و میوه و... می خوردیم. معامله پرسودی بود!
هادی بهروز، اربعین 1436، آذر 93
خاطرات خود را با هشتگ #راوی_اربعین_باشیم برای ما بفرستید تا در صفحه «همشهری سلام» چاپ شود. خاطرات شما با همین هشتگ در فضای مجازی منتشر می شود.
zendegiisalam@
photo@khorasannews.com

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

بی دلیل نباید خاطره ای را که منجمد شده وادار به ذوب شدن کرد؛ در آن صورت این تکه های یخ به آب کثیف و لزجی تبدیل می شود و می چکد. هیچ چیز را نباید دوباره زنده کرد؛ از ذهن نرم و نازک شده آدم بالغ نباید خواست که شدت و حدت احساسات کودکانه را دوباره احیا کند و به تجربه دربیاورد..!
«بیلیارد در ساعت نه و نیم» اثر هاینریش بل

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

حیدر کولوچ شخصی عامی بود ولی شعر بسیار خوب می سرود و در زمان شاه طهماسب صفوی زندگی می کرد. از او پرسیدند: با بیسوادی، چگونه شعر می گویی؟ گفت:
چنان طوطی صفت، حیران آن آیینه رویم/ که می گویم سخن اما نمی دانم چه می گویم!
برگرفته از کتاب «لطیفه ها» گردآوری علی باقرزاده

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

به خاطر پاییز هم که شده
کمی با من...
قدم بزن!
کوروش نامی

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تبدیل خانه به موزه!
آدیتی سنترال/ «ولادیمیر جایکا» مرد بازنشسته اوکراینی، 15 سال زمان صرف کرده است تا راه پله های خانه بزرگش را درست به سبک قرن 17 و 18 درآورد! او می گوید همیشه از معماری سال های 1600 و 1700 لذت می برده و در تمام این سال ها، همه وقت خودش را صرف مطالعه روی معماری این عصر و تهیه مواد و وسایل مورد نیاز برای تزئین خانه اش کرده است. با ورود به خانه او، احساس می کنید که وارد یک موزه شده اید!
تهیه زیورآلات با دندان انسان!
آدیتی سنترال/ از زمانی که استفاده از عاج فیل در هلند غیرقانونی اعلام شد، یکی از هنرمندان هلندی، به نام «لوسی ماجروس» تصمیم گرفت به جای عاج فیل، از دندان انسان برای زیورآلاتش استفاده کند! این هنر مند حالا با استفاده از دندان انسان، زیورآلات بسیار زیبایی می سازد که طرفداران بسیاری دارد. او با استفاده از یک آگهی، دندان های کشیده شده مردم را از آن ها می خرد و در کار های هنری اش استفاده می کند!
سفر به تمام کشور های دنیا!
بورد پاندا/ «کاساندرا دپکول» دختر 27 ساله آمریکایی تاکنون 181 کشور دنیا را دیده است و قصد دارد در ادامه سفر هایش هر 196 کشور دنیا را ببیند! او اگر بتواند سفر ماجراجویانه اش را به پایان برساند، رکورد سریع ترین سفر دور دنیا و جوان ترین فردی را که در تاریخ دنیا از همه کشور ها دیدن کرده است در کتاب رکورد های گینس می شکند! کاساندرا سفر هایش را با عنوان سفیر صلح انجام می دهد.
گوش بر روی دست!
چین دیلی/ مردی چینی به نام «ژی» که در یک تصادف، گوش راستش کاملاً از بین رفته بود، حالا با یک عمل جراحی بی نظیر، دوباره دارای گوش شده است، منتهی این بار روی دستش! این عمل جراحی که شامل سه مرحله است، به تازگی وارد مرحله سوم خود شده است. در مرحله اول، پوست سمت راست سر بیمار، ترمیم شد و در مرحله دوم، با جدا سازی تکه ای از غضروف دنده او، روی دستش یک گوش رویاندند! مرحله سوم این عمل عجیب، در 3-4 ماه آینده، با نصب گوش جدید در محل قبلی، پایان می یابد!

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سلام. می گم خوب شد گفتم مسابقه چهارشنبه سخت بوده ها! طبق آمار غیررسمی که توسط منابع آگاه به دست ما رسیده، 165 نفر درست جواب دادن، حتی بیشتر از مسابقه قبلی که مثلاً آسون تر بود! جواب رو که می بینین، «محمد کاسبی» بازیگر پیشکسوت تلویزیون هستش اما مسابقه این هفته، یه نکته جالب داشت و اون هم اشتباه ها بود. «خسرو معتضد»، «رسول نجفیان» و مرحوم «منصور پورحیدری» افرادی بودن که شباهت شون به محمد کاسبی، باعث شد بعضی از مخاطبان اشتباه کنن. به هر حال سعی می کنیم این هفته، برای این که یه ذره جبران بشه، مسابقه آسون تری بذاریم متاسفانه برنده مسابقه این هفته، تا این لحظه پاسخگوی تلفنشون نبودن. بنابراین اسمشون رو همون چهارشنبه، همراه با عکس و کاریکاتورشون و همچنین مسابقه بعدی «این کیه؟» ببینین. ضمناً الان، بعد از برگزاری 10 شماره مسابقه «این کیه؟» باید تشکر کنیم از همه بر و بچه های روابط عمومی مؤسسه خراسان که برای مسابقه و قرعه کشی خیلی کمک مون می کنن. پس تا چهارشنبه خدانگهدار

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

در زمان های قدیم، گوزنی شاد و شنگول بر لب جوی رفت تا آب بنوشد. آن زمان گوزن ها و آهو ها و خرس ها و شغال ها و کلا همه حیوانات، همیشه شاد و شنگول بودند. چون هم نسل شان منقرض نشده بود و هم آب و علف برای خوردن و جنگلی برای سرپناه داشتند. مثل الان نبود که حیوانات برای شادی و شنگولی مجبور شوند علف های سنتی را با مواد صنعتی مخلوط کنند و هی بروند لب رودخانه ای که خشک شده و از باتلاقش آب بخورند! خلاصه، گوزن که خم شد تا آب بخورد، چشمش به پا هایش افتاد. انگار تا حالا پا هایش را ندیده بود. با خودش گفت: «من به این زیبایی، با این شاخ های پرابهت، چرا باید پا هایی به این نازکی داشته باشم؟» چون در آن زمان پای چاق مد بود، نه مدل سیخ کبریتی.
ناگهان از پشت صدایی شنید، تا برگشت دید یک شکارچی کمین کرده و می خواهد کلکش را بکند. بلافاصله خیز برداشت و شروع به فرار کرد. در چشم به هم زدنی غیب شد و با خودش گفت: «چه خوب که پا های به این نازکی دارم که می توانند سریع بدوند.» در همین فکر بود که ناگهان شاخش به شاخه های درخت گیر کرد و آه از نهادش برخاست که: «کاش این شاخ های کت و کلفت را نداشتم و مثل گاو دو تا جمع و جورش را داشتم» ولی افسوس که پشیمانی فایده ای نداشت، چون شکارچی به سمتش می آمد.
در حالی که سعی می کرد لحظات آخر عمرش را به چیز های خوب فکر کند و در حال خودش چشم هایش را بسته بود و سرش را تکان تکان می داد، ناگهان شاخش از لای شاخه ها دررفت و در یک حرکت غودایی به شکارچی خورد و توانست فرار کند. در همین لحظه بود که به این نتیجه رسید که هم پای نازک و هم شاخ کلفت به درد می خورد که ناگهان پای ظریفش داخل تله ای رفت و باز گیر افتاد. کلا گویا قسمتش بود آن شب کباب شود بینوا!
علکساندر کاربراتور

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سیدابراهیم پیره، معلم کرمانشاهی که در یکی از روستاهای شهر «سنقر» تدریس میکند، برای موضوع انشای «پاییز»، کلاسش را این گونه تزیین کرده است!
* این قدر چوب سادگیم رو خوردم درخت می بینم گشنه ام می شه!
* همون قدر که پیدا کردن پول تو لباس های قدیمی لذت بخشه، دو برابر اون لذت، ناراحت شدن از تنگ شدن لباس ها و چاق شدنته!
* کسر خوابم از باقیمونده عمرم بیشتره!
* یکی از ویژگی های عجیب دماغ بزرگ اینه که کسایی که دوستت دارن فکر می کنن به صورتت میاد!
* شما هم اینجوری بودین که پاک کن هاتون تموم نمی شد، گم می شد؟ این همه پاک کن کجان الان؟
* شما من رو وردار ببر بنداز تو اقیانوس آرام. صبح بیای می بینی گودبرداری بزرگ ترین سازه آبی منطقه شروع شده، یه جت اسکی هم با بلندگو، سبزی قرمه می فروشه!
* واقعا چه جوری دلتون میاد نارنگی رو با چاقو پوست بکنید؟ بابا اون طفلی نه جون داره نه طاقت این همه خشونت رو!
* آی فیلم یه فیلم هایی نشون می ده که بازیگرهاشم یادشون نیست همچین فیلمی رو!
* پشت گردنم چند روز بود به شدت می خارید. دیگه احتمال هرگونه بیماری پوستی و ضایعه رو داده بودم تا این که دقایقی پیش مارک لباسم رو کندم خوب شد!
* ما ز یاران چشم یاری داشتیم ولی خب مث همیشه ما خوش خیال بودیم نسبت به آنچه می داشتیم!

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سفر یعنی خاطره؛ آن هم سفری با پای پیاده و در کنار صد ها دل عاشق که به دیدار ارباب می روند.
امسال با نزدیک شدن به زمان پیاده روی معنوی اربعین، قصد داریم تا همین جا در صفحه «همشهری سلام» و در ستون «راویان اربعین» خاطرات جالب شما رو از این سفر، چاپ کنیم. پس لطفاً از امروز، اگه از پیاده روی سال های گذشته یا حتی امسال، خاطره ای دارید، با ذکر اسم و فامیل و سالی که به پیاده روی اربعین مشرف شدید، برای ما ارسال کنید. همچنین خیلی خوب میشه که این خاطرات رو با هشتگ #راوی_اربعین_باشیم در فضای مجازی منتشر کنید.
خاطرات و تصاویر خودتون رو به اکانت zendegiisalam@ در نرم افزار تلگرام و ایمیل photo@khorasannews.com برای ما ارسال کنین. منتظر خاطرات شما هستیم. راستی، سری هم به کانال «راویان اربعین» به آدرس RavianArbaeen@ بزنید و خاطرات دیگر زائران را هم بخوانید.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ادامه نبرد عراقیها با داعش در جنوب موصل، عکس از خبرگزاری رویترز
رونمایی مهندسان ژاپنی از روبات هشت متری TRX03 که شبیه دایناسور مشهور «تیرکس» است، عکس از خبرگزاری رویترز
کوچنشین اهل مراکش، شترهایش را به جنوب این کشور میبرد، عکس از نشنال جئوگرافی

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سلام و خدا قوت، خدمتتون گفتیم که بعضی ها با هرچیزی که دم دستشون میاد کلاس می ذارن، مثلاً با تماشا نکردن تلویزیون خودمون، یا دنبال نکردن فوتبال داخلی، یا حتی در مواردی دیده شده طرف فکر کرده لایک نکردن دیگران یا دیر جواب دادن تلفنشون هم کار با کلاسی محسوب می شه، اما ماجرا فقط محدود به این چیزها نیست و ما برای اولین بار ابعاد وسیع تری رو از این رسوایی باکلاس نمایی، افشا می کنیم:
بعد از استاد آمدگان: بعضی ها هستن فکر می کنن اگه بعد استاد وارد کلاس بشن موفق شدن اورست رو از ضلع جنوبی کلیمانجارو فتح کنن و تا جزایر لانگرهاوس یک نفس شنا کنن و حائز رتبه اول باکلاس ترین آدم زمین با اختلاف جدی نسبت به آقای جرج کلونی بشن!
سر کلاس حرف زنندگان: یکسری دیگه هم هستن که فکر می کنن اگه همین طور بی دلیل سر کلاس حرف بزنن و به استاد توجه نکنن یعنی خیلی مستقل هستن و با این استقلال می تونن تا صدر جدول با کلاسی برن! نه داداش، فقط قلعه نویی با استقلال تا صدر می ره!
هندزفری دارندگان: بعضی از این ها که هندزفری دارن فکر می کنن نژاد برتر هستن و خیلی خاصن! بابا هندزفری که دیگه توسط فضایی ها وارد سیاره زمین نشده که فقط شما داشته باشینش! چرا حین استفاده فکر می کنین یک آدم دیگه شدین! اگه شما با یک هندزفری تبدیل به برادپیت بشین من با این مطلب بی مزه که نوشتم وودی آلن هستم! والا...
نوشابه خورها: خب ممکنه نوشابه نخوردن کلاس داشته باشه، اما بعضی ها چنان تهدیدها رو تبدیل به فرصت می کنن که با نوشابه خوردن هم کلاس می ذارن، یعنی تو مهمونی به طرف می گی من نوشابه نمی خورم برام ضرر داره! اون وقت شروع می کنه به ربط دادن فلسفه دکارت به سیستم تیکی تاکای بارسلونا تا بعد از کلی فلسفه بافی متقاعدتون کنه همه چی برای خودش ضرر داره، اما چون معتقده انسان باید از زندگی لذت ببره تو این چند صباح عمر، پس همه چی می خوره و نگران هیچی نیست چون خیلی باکلاسه!!
روی صندلی اتوبوس نشینندگان: این یکی آخری دیگه خیلی گونه نادری می باشد! بعضی از عزیزانی که زودتر از بقیه سوار اتوبوس شدن و روی صندلی نشستن گاهی چنان زیرچشمی و با فخر فروشی به اونا که ایستادن نگاه می کنن انگار خودشون با فضاپیما توی عرش هستن و اینا با فرغون توی فرش! حتی موکت و شاید هم حصیر! بابا صندلی اتوبوس که عمراً کلاس داشته باشه! الان مدارس کلاس ندارن دوشیفته هستن صندلی اتوبوس که ول معطله!
سید مصطفی صابری

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

* چرا دیشب «یک دقیقه کتاب» رو در کانال «زندگی سلام» نذاشتین؟ واقعاً یکی از بهترین بخش های کانال به حساب می رود. مهدی
ماوشما: با سلام به شما مخاطب عزیز، این بخش طی دو هفته اخیر هر روز در کانال بوده.
* چه جوری می توانیم «آزمون هوش» را برای شما بفرستیم؟ محمدصالح اکبرنژاد، سرخس
ماوشما: از طریق ایمیل photo@khorasannews.com و تلگرام zendegiisalam@
* نمی شه حداقل اون هایی که جواب درست مسابقه و سرگرمی هاتون رو می فرستن و تو قرعه کشی برنده نمی شن اسمشون رو بنویسین؟ من هر وقت روزنامه به دستم رسیده جواب درست دادم، ولی دیگه حوصله ام سر رفته از بس برنده نشدم. مصطفی حلمی، مشهد
* «زندگی سلام» بهتر نیست که همسران به جای این که از همدیگر متنفر باشند از رفتار و اخلاق های ناپسند هم متنفر باشند؟
* فردا دومین سالگرد مرتضی پاشاییه. لطفا در کانال تون چیزی بذارید و یادی ازش زنده کنید. محمد
* اگه ممکنه یک صفحه از «زندگی سلام» رو با نقاشی خط تزئین کنید. به نظرم خیلی جذاب می شه. مثلا با مناسبت اون روز، یک بیت شعر یا یک کلمه رو به صورت نقاشی خط بنویسید. مهندس سالار
* بابت زحماتی که دایی، پدربزرگ و مادربزرگم برایم کشیده اند، از آن ها متشکرم. اشکان محمودی
* چی رسم بدی بوده سبیل گرو گذاشتن؟ آخه خانم ها چطوری می تونستن وام بگیرن و واسه خودشون و دخترهاشون جهاز بخرن؟ مهدی، مشهد
* سلام من با «زندگی سلام» اول صبح سرحال می شم و با حال خوب به زندگی ام نگاه می کنم. ت، مشهد
* دختران عزیزم فائزه، فرزانه و غزاله، 22 آبان زیباترین روز خدا بود که شما رو به ما هدیه داد. تولدتون مبارک. مامان و بابا
جواب خفن استریپ شماره 114: بی کلاس، دست نخورده و خالی بند

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.