تعداد بازدید : 10
پیشنهاد امــروز
امروز، با اعضای خانواده مان درباره اهداف مشترک و برنامه هایمان کمی گفتوگو کنیم. این کار حس های مشترک بین ما و انگیزه های قوی تری برایمان ایجاد می کند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
چیدمان
تعداد بازدید : 70
خانه های کوچک را این طوری بچینید
برای داشتن یک خانه دلباز، ساخت خانه مهم نیست مهم این است که چقدر در انتخاب و چیدمان وسایلتان دقیق و درست رفتار کنید. به گزارش سایت «اتاق» در این مطلب با تعدادی از نکات مهم در چیدمان خانه ها و فضاهای کوچک آشنا می شویم که توجه به آن ها می تواند به میزان زیادی جلوی ایجاد خطاهای بزرگ و کوچک در انتخاب و چینش وسایل را بگیرد. حتما می دانید که بسیاری از واحدهای آپارتمانی کوچک در ایران از معماری داخلی مناسبی برخوردار نیستند؛ اما چیزی که قضیه را بغرنج تر می کند انتخاب نادرست اسباب و لوازم و خطاهای بزرگ در چیدمان آن هاست.
بی خیال تنوع رنگ شوید
یکی از مشکلات بزرگ ما در خانه های کوچک سعی در پیاده کردن همه ایده های طراحی در یک فضای تنگ است. درست است که هر فردی ممکن است ایده های زیادی برای چیدمان خانه خود داشته باشد، اما نباید از مسئله محدود بودن فضا غافل شد. اگر فضای کوچکی دارید نباید از تنوع رنگ و نقش های زیاد در زمینه پارچه مبل، پرده و حتی کوسن ها استفاده کنید. بهترین کار این است که ابتدا رنگ های دلخواه تان را مثلا برای مبلمان راحتی انتخاب کنید و سپس باقی لوازم را در دو رنگ شبیه به هم و بدون هیچگونه نقش و طرح بچینید.
از دیوار غافل نشوید
یکی از مهم ترین فضاها که در اتاق های کوچک اهمیت بسیار زیادی دارد، اما همیشه به بدترین شکل مورد استفاده قرار می گیرد، دیوارها هستند. بیشتر ما معمولا برای استفاده از دیوارها به آویزان کردن تابلوها بسنده می کنیم اما دیوارها این قابلیت را دارند که از آن ها چندین طاقچه نیز آویزان کرد. دیوارها بهترین مکان برای طاقچه ها و کتابخانه های تاشوی جادار هستند.
یک دست کامل مبل نگیرید
مشکل دیگر در خانه های ما ایرانی ها، وجود الزامی یک دست مبلمان کامل در اتاق نشیمن و پذیرایی است. در خانه های بیشتر ما حتما یک دست مبل کامل هفت نفره پیدا می شود در حالی که مساحت خانه از ۸۰ یا ۷۰ متر هم کمتر است. خیلی از ما فکر می کنیم باید مبل ها را به صورت یک دست و کامل تهیه کنیم غافل از این که هر مبلی برای نمای بهتر به فضا و مکان مناسبی نیاز دارد. باید ببینید تا باور کنید که یک مبل راحتی 3 نفره به تنهایی می تواند خانه را بسیار زیباتر کند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
زوجین این تمرین را حتما امتحان کنند
تعداد بازدید : 110
چگونه همسر خود را بهتر بشناسیم؟
گاهی ما فکر می کنیم چون با همسر خود زیاد صحبت میکنیم رابطه موثری با او داریم اما آیا واقعا می دانیم او به چه چیزی فکر می کند و چه حسی دارد؟ خیلی از ما به دلیل مشغله شغلی، تحصیل یا سر و کله زدن با بچه ها، به اندازه کافی وقت برای گوش دادن به حرف های همسرمان که مهم ترین شخص زندگی مان است، نداریم. درحالی که این موضوع بسیار مهم است که زمانی را به این کار اختصاص دهیم و در این زمان تمام توجهمان را به او معطوف کنیم. به گزارش «جام جم آنلاین»، تمرینی که در ادامه توضیح داده می شود، این کار را به شما آموزش می دهد. در هفته حداقل باید ۳ بار یا بیشتر این تمرین را انجام دهید و روی زمان های مناسب، از قبل با همسرتان به توافق برسید و آنها را یادداشت کنید تا فراموش نشوند.
3 پیش نیاز این تمرین
شما برای اجرایی کردن این تمرین به موارد زیر احتیاج دارید:
1-۲۰ دقیقه زمان
2-محیط ساکت برای مدتی که فردی مزاحم شما نشود.
3-یک ساعت که با آن حساب زمان را نگه دارید و جسمی که بتوانید آن را در دست بگیرید، فرقی نمی کند چه چیزی باشد!
تمرین را این گونه شروع کنید
برای انجام این تمرین، باید یکی از دو طرف، شیئی را که به آن اشاره کردیم در دست بگیرد و به این صورت نشان دهد که زمان او شروع شده است. سپس ۱۰ دقیقه در حالی که آن شیء را در دست گرفته اید، صحبت می کند. او می داند که می تواند این ۱۰ دقیقه را از هر چه دوست دارد، صحبت کند بدون این که فردی صحبت او را قطع کند. هرقدر محتوای حرف ها، شخصی تر باشد بهتر است؛ مثلا می تواند از شعری که شنیده و دوست داشته درباره آن حرف بزند یا می تواند از مسائلی که در رابطه هست و او را ناراحت کرده، صحبت کند؛ ولی نباید جلسه به فرصتی برای غرزدن تبدیل شود چون استفاده زیاد از عبارات منفی، باعث می شود طرف مقابل علاقه خود را به گوش دادن از دست بدهد. در جملات خود باید از ضمیر من زیاد استفاده کنید و مثبت باشید. اگر زمان زیاد آوردید، ایرادی ندارد ولی باید صبر کنید تا ۱۰ دقیقه تمام شود. همسرتان این 10 دقیقه را فقط گوش می دهد و مداخله نمی کند و میان حرف های شما نمی پرد. تنها استثناء زمانی است که متوجه معنی حرف ها نشود، در این صورت می تواند از شما بخواهد که آنچه را گفته اید دوباره تکرار کنید. حتما حین صحبت، تماس چشمی زیادی برقرار کنید و سر خود را به معنی موافقت تکان دهید و حالتی پذیرا و مثبت داشته باشید. به هیچ وجه اخم نکنید، دست به سینه نباشید و به طور کلی حالت دفاعی به خود نگیرید.
مرحله دوم تمرین را اجرایی کنید
وقتی نوبت طرف مقابل شد، شیئی که در دست داشتید را به او بدهید. معنی این کار این است که اکنون نوبت شماست که حرف بزنید و او فقط گوش خواهد داد. مهم است که وقتی نوبت نفر دوم می شود، تمام وقت را به جواب دادن به حرف های نفر اول اختصاص ندهد بلکه حرف هایی را که خودش دوست دارد بزند. باید طوری صحبت کند که انگار نفر اول است. در پایان این ۱۰ دقیقه با حالتی دوستانه از هم جدا شوید و هر کدام به کار جداگانه ای بپردازید تا فرصت فکرکردن به حرف های همسرتان را پیدا کنید.
بعد از تمرین با همسرتان بحث نکنید
در فرصت بعدی که خواستید این تمرین را انجام دهید، فردی که بار اول در ابتدا صحبت کرده، این بار به عنوان نفر دوم صحبت می کند. بارهای اولی که این کار را انجام می دهید، احتمالا وسوسه خواهید شد بعد از این ۲۰ دقیقه درباره آنچه گفته شد، بحث کنید تا برای حرف های خود استدلال بیاورید یا درباره همسرتان قضاوت کنید ولی این کار را نکنید. از قبل با هم به توافق برسید که تا ساعت ها یا حتی بیشتر، بعد از این تمرین، درباره آنچه گذشت، صحبت نخواهید کرد. هدف از این تمرین، این است که به حرف های همسرتان با دقت و توجه گوش دهید نه این که با او بحث کنید.
تذکر: اگر این تمرین را انجام دادید و احساس کردید به بیشتر از ۱۰ دقیقه زمان احتیاج دارید، می توانید آن را حداکثر تا ۳۰ دقیقه افزایش دهید اما این موضوع نیز باید با توافق دوطرف باشد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
از دنیای روان شناسی
تعداد بازدید : 63
بوها با روان انسان چه می کنند؟
بوها اغلب نخستین علامتی هستند که ما را از وجود امنیت یا امکان بروز خطر آگاه می کنند. بوها قادرند رفتار انسان را در سطح غریزه و ناخودآگاه هدایت کنند. رایحه ها می توانند در یک هزارم ثانیه حالات و واکنش های مثبت یا منفی روانی در ذهن ما ایجاد کنند. واکنش آنی ما در برابر بوی بدی چون بوی لاشه حیوان فرار کردن از موقعیت است، در حالی که بوی خوشایندی چون چوب سوخته یا شیرینی داخل فر به ما احساس امنیت می دهد.
به گزارش سایت «میگنا»، بوها می توانند خاطرات ناخوشایندی را که در حافظه ناخودآگاه پنهان شده است نیز بیدار کنند، برای مثال در یکی از موارد بوی بنزین برای شخص تداعی کننده واقعه ای در جنگ ویتنام بود. برای او استشمام این بو با تصاویری از انفجار و آتش و دود همراه شد. این بو یادآور روزی بود که او موفق به نجات هم رزمانش نشده بود و بوی بنزین به مثابه یادآوری احساس گناهی بود که 30 سال پیش تجربه کرده بود. خاطرات کودکی که با بوها آمیخته شده اند تمام طول زندگی فرد با او همراهی می کنند. به تازگی راشل هرتز روان شناس و روان درمانگر دانشگاه براون آمریکا و هاروکو سوجیاما و گروه پژوهشی او در انستیتو کائو ژاپن در یک کار تحقیقی تلاش کردند دریابند که چگونه بوی یک محصول می تواند خاطرات عاطفی فرد را زنده کند و او را به خرید یک کالا برانگیزاند. به عقیده این پژوهشگران این خاطرات معمولا در سنین کودکی شکل می گیرند و تاثیر بسیاری بر هدایت رفتارهای انسانی دارند.
واکنش عاطفی به بو در افراد مختلف بسته به تجربه شخصی هر یک متفاوت است، برای مثال برخی بوی کود حیوانی را به خاطر تداعی کردن خاطرات گذشته دوست دارند و بسیاری آن را نفرت انگیز می دانند. این برداشت ها تا حد زیادی به پیشینه و خاطرات گذشته بستگی دارد اما عوامل فرهنگی و جغرافیایی نیز در آن دخیل هستند. بوی مرکبات در آمریکای شمالی و اروپا از جمله رایحه های شادی بخش و بوی استوقدوس آرامش بخش به شمار می آیند. در ژاپن عطر یاسمن تداعی گر آرامش و سکون و عطر گل رز انرژی زا و شادی بخش است.
بویی که برای فضای اطرافتان برمی گزینید می تواند رفتار فردی شما را در مسیر مثبت هدایت کند. این بو تحت کنترل شماست و می تواند انگیزه بخش باشد. بوها همچنین قادرند خاطرات پنهان در ناخودآگاه را آزاد کنند، برخی نیز می توانند با بخش هایی در مغز که مسئول خاطرات بصری ما هستند ارتباط برقرار کنند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 100
پیامک های شما
برای آن که مشاوران و روانشناسان بتوانند پاسخهای مؤثرتری به سوالات و پیامکهای شما بدهند، نیاز به اطلاعات بیشتری داریم؛ بنابراین همراه با درج سوالات خود « سن، میزان تحصیلات، شغل، سطح اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود و خانواده» (همین اطلاعات را درباره فرد مقابل خود) بنویسید.لطفا ابتدای پیامک خود کلمه «مشاوره» را بنویسید.
*جوانی هستم 30 ساله، باروحیه ای شاد. با همسرم هیچ مشکلی نداریم و تنها مشکل ما این است که خانمم می گوید چرا کلماتی مانند عزیزم و این جور کلمات را برای من به کار نمی بری؟ خودش هم می داند که دوستش دارم ولی واقعا نمی توانم از این کلمات استفاده کنم.
امیدواریم مسئله ای را که به عنوان تنها مشکل زندگی خود اعلام کرده اید، جدی بگیرید و زودتر آن را رفع کنید تا خوشبختی تان کامل شود. درخواست همسرتان، یک نیاز کاملا طبیعی و حق اوست که به تفاوت زنان و مردان برمی گردد. زنان دوست دارند «دوستت دارم» را از زبان همسرشان به طور مستقیم بشنوند، شاید بپرسید آیا با یک بارگفتن مسئله حل خواهد شد؟ پاسخ منفی است. همان گونه که در مردان برخی امیال طبیعی وجود دارد و دوست دارند همسرشان کارهایی را انجام دهد، در زنان احساس محبوبیت و دوست داشته شدن از سوی شریک زندگی با شنیدن بارها و بارها «دوستت دارم» از زبان شوهرشان تحقق می یابد؛ شاید در برخی بانوان، این نیاز به شکلی افراطی و آزاردهنده باشد که در صورت وجود نشانه های دیگری می تواند، به دلیل نبود تعادل و خارج شدن این نیاز از مسیر طبیعی اش باشد که آن هم با کمک روان شناس مجرب قابل حل است. این که نمی توانید به راحتی این جمله را به زبان بیاورید، امری شایع در بین مردان است ولی نباید این چنین باشد. در بیشتر اوقات، عامل این امر به مسائل فرهنگی و تربیتی بازمی گردد که متأسفانه از کودکی به پسران می آموزند که احساساتشان را نشان ندهند. اگر نگرش خود را به موضوع عوض کنید؛ یعنی باور کنید که این نیاز طبیعی و حق همسرتان است و باید به آن پاسخ دهید و بدانید با گفتن این جملات کوچک نمی شوید و اقتدارتان کم نمی شود و همسرتان لوس و پرتوقع نمی شود (حتی به افزایش نشاط و عشق و لذت بخش تر شدن روابطتان منجر می شود)، بدانید اگر در این امر کوتاهی کنید به همسرتان، به روابطتان و در آینده به فرزندان و خانواده تان آسیب می زنید. همه این ها موجب تغییر نگرش می شود که خودش را در احساسات و رفتارتان نشان خواهد داد. مطالعه درباره تفاوت زنان و مردان و شیوه های درست برقراری ارتباط و عشق ورزی به همسر نیز کمکتان می کند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 94
شوهرم سر مسائل کوچک گیر می دهد
نویسنده : اسدا... اکبری روان شناس بالینی و خانواده درمانگر دانش آموخته دانشگاه شهید بهشتی asadakbari.com
من هشت سال است خانه دارم. یک دختر و پسر دارم. شوهرم بسیار بدبین است و همیشه سر هر مسئله کوچکی گیر می دهد. خانه همسایه ، سوپر مارکت و حتی خانه اقوام نمی گذارد بروم. لطفا من را راهنمایی کنید.
شما مشخصا در سوالتان به شکل هایی از روابط اجتماعی سالم اشاره کرده اید که جزو حقوق شما در یک رابطه است. با همسرتان صحبت کنید و دلیل بدبینی های او را بپرسید. آیا مسئله دیگری هست که او را ناراحت می کند و خودش را به این شکل نشان می دهد؟ اگر جواب منفی باشد و این ویژگی به شکل خصیصهای جدی در همسرتان وجود دارد شما باید به توافقی بر سر ارزش ها و حقوق متقابلتان در رابطه برسید؛ مثلا تعهد یک ارزش است و تعامل های اجتماعی که این ارزش را از بین نمی برد از حقوق شماست. اگر چنین مسئله ای از جانب همسرتان پذیرفته نمی شود از او بخواهید تا برای مشاوره به یک متخصص روان شناسی بالینی مراجعه کنید. معمولا در چنین موقعیت هایی روان شناسان سعی می کنند از یک طرف تعامل شما را بهبود دهند و کمک کنند تا راحت تر درباره این مسائل با هم صحبت کنید و از طرف دیگر به ویژگی های شخصی بپردازند که شکاک است. احساسات ایشان باید درک شود اما اگر دلیلی برای این شکاکیت وجود ندارد و شواهدی نداشته باشند حتما باید نسبت به ویژگی های شخصیتی خود بازنگری کنند و این فرایندی نیست که بدون حضور یک روان شناس به سادگی قابل تغییر باشد. نکته مهم در خصوص رفتار شما این است که حتما به حساسیت های منطقی ایشان به عنوان یک مرد توجه داشته باشید و اگر مواردی وجود دارد که به بی اعتمادی ایشان منجر شده است آن ها را بپذیرید. این پذیرش و صداقت به شما کمک می کند تا در مواجهه با خواسته های غیر منطقی همسرتان راحت تر از حقوقتان دفاع کنید.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 111
دوست دارم گریه کنم اما نمی توانم
نویسنده : مهتاب منوچهری روانشناس تربیتی از دانشگاه علامه طباطبایی
دختری 15 ساله هستم. دوست ندارم با کسی هم صحبت شوم. دوست دارم تنها به بیرون از خانه بروم و وسایلی را که می خواهم بخرم، اما پدر و مادرم با من مخالفت می کنند. دوست دارم گریه کنم. اما نمی توانم از بچگی نمی توانستم. چه کنم؟
دختر عزیزم سلام، شاید برایتان عجیب باشد که بدانید مسائلی که شما در این سن با آن ها درگیر هستید، کم و بیش بین همه همسالان شما وجود دارد. نوجوانی دوره بسیار مهم و خاصی است که فراز و نشیب های بسیاری دارد تا جایی که گاهی خود شما یا اطرافیان تان را متعجب و گیج می کند.
هم صحبتی با دیگران
این که دوست ندارید با فردی هم صحبت باشید، می تواند دلایل مختلفی داشته باشد. اگر فردی کمرو و خجالتی هستید طبیعتا معاشرت و گفت و گو برایتان چندان خوشایند نیست؛ اما اگر قبلا اهل ارتباط برقرار کردن بوده اید، این خلوت گزینی به دلیل موقعیت سنی شماست. در هر دو صورت نیازی نیست خودتان را وادار به کاری کنید که دوست ندارید؛ به جای این کار، بهتر است تا حد ممکن به بررسی نتیجه انتخاب های خودتان بپردازید: اگر زمانی هم صحبتی با دیگران برایتان پیامدهای مثبتی داشته، در شرایط مشابه انگیزه بیشتری برای این کار پیدا می کنید و اگر زمانی نتیجه خوبی از معاشرت به دست نیاورده باشید، می توانید کارهای دیگری را جایگزین کنید تا احساس خوبی داشته باشید. این کارها می تواند کاملا شخصی و مربوط به خودتان باشد مانند کتاب خواندن، نوشتن، هنرهای مختلف و ... .
استقلال و کسب هویت
علاقه شما به خرید بدون والدین تان، یکی از نشانه های استقلال طلبی مربوط به سن تان است. این یک توانایی است که در حال کسب آن هستید؛ در عین حال عجیب نیست اگر پدر و مادرتان به سرعت، این استقلال را نپذیرند و با خواسته شما موافقت نکنند. بهترین کار این است که با والدین تان گفت و گو کنید. بهترین نتیجه آن خواهد بود که با هم درباره برخی شرایطی که شما می توانید مستقل باشید و آن ها نگرانتان نباشند به توافق برسید.
گریه کردن
یکی از آرام بخش ترین توانایی های ما آدم ها، گریه کردن است. مخصوصا در این سن حتی بیشتر از گذشته احساس می کنید نیاز دارید گریه کنید. اگر نگران قضاوت دیگران باشید، اگر از کاری که می کنید خجالت بکشید، اگر خودتان را به دلیل احساسی که دارید سرزنش کنید، ناچار می شوید با طبیعی ترین احساس یا حال خودتان هم مبارزه کنید. گریه کردن گاهی اوقات نیرو بخش است. همان طور که خندیدن و شاد بودن نعمتی است که خداوند به ما انسان ها عطا کرده است. برای به دست آوردن این آرامش، قرار گرفتن در موقعیت هایی که گریه کردن، معمولی و عادی است می تواند کمک کننده باشد مانند شرکت در محافل و مراسم گروهی دعا و نیایش.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 158
هر روز تنفرم از شوهرم بیشتر می شود
نویسنده : فریبا البرز مشاور خانواده دانش آموخته دانشگاه علامه طباطبایی
38 سال با شوهرم زندگی کردم ولی هرچه زمان می گذرد تنفرم از او بیشتر می شود چون او هیچ تلاشی برای زندگی ام نکرده است. مدام یا خواب است یا می گردد! راهنمایی ام کنید.
38 سال زندگی مشترک تان نه تنها به نتیجه مثبت و آرامش نرسیده بلکه به مرحله تنفر از شوهر رسیده و این موضوع، بسیار سخت است. امیدوارم که بتوانیم برای شما راهکارهای مناسبی ارائه کنیم.
امکان انجام چه کارهایی وجود دارد؟
این که بخواهید دائم با احساس خشم و کینه نسبت به شوهرتان زندگی کنید فقط خودتان متضرر می شوید. همسرتان راهی را انتخاب کرده که احساس راحتی می کند. آیا بهتر نیست شیوه خود را ارزیابی و تغییراتی در آن ایجاد کنید؟ تمام شکایت های شما قابل درک است ولی به نظر نمی رسد که شوهرتان قصد تغییر دادن خود را داشته باشد. شوهر شما مسئولیت پذیر نخواهد شد، از گردش های خود دست نمی کشد، کمتر نخواهد خوابید و ... . پس منطقی است که شما سبک رفتاری خود را تغییر دهید. این خیلی خوب است که بعد از 38 سال زندگی مشترک قصد جدایی ندارید؛ اما همیشه منتظر نباشید که طرف مقابل خود را اصلاح کند. هیچ فردی قدرت تغییر فرد دیگری را ندارد. ما فقط می توانیم به تغییر خود بپردازیم. از شکوه و شکایت کردن شوهر دست بردارید، انتقاد و دعوا نکنید و او را مورد سرزنش قرار ندهید، او را کنترل نکنید. اگر به دنبال بهتر شدن احساس خود هستیم، نباید منتظر شویم تا چیزها و افراد دیگر آن را ایجاد کنند. باید سبک زندگی خود را عوض کنید. به جای تسلیم شدن در برابر مشکل و متوسل شدن به غم و احساس های بد، به دنبال یادگیری مهارت حل مسئله باشید. حل مسئله یک امر پیچیده و دشوار نیست بلکه استفاده از روش های عقلانی و منطقی در مواجهه با مشکل است. سعی کنید به جای این که تمام مدت فکرتان را روی رفتارهای ناخوشایند شوهرتان متمرکز کنید، به کارهایی بپردازید که می توانید از انجام آن لذت ببرید. کارهایی مانند تماشای برنامه یا فیلم مورد علاقه تان، رفتن به جلسات و دورهمی های زنانه که در اطراف خود دارید، خواندن دعا و پررنگ تر کردن نقش معنویات در زندگی، خواندن کتاب یا مطلب جذاب و مورد علاقه، گفت و گوی حضوری یا تلفنی با افرادی که از صحبت با آن ها آرامش می گیرید، مراجعه به مشاوره و روان شناس، قدم زدن، ورزش مناسب با شرایط خودتان، پرداختن به هنرهای دستی، خیاطی یا بافتنی و ... . اگر خودتان با توجه به سلیقه و امکانات خود بررسی کنید، شک نداشته باشید که صدها کار دیگر به ذهن تان هم می رسد. با تغییر رفتار، احساس و خلقیات هم تغییر می کند و شاهد یک حال روحی بهتر خواهید بود. یک حال بهتر که خودتان آن را خلق کرده اید.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.