مادر شما اجازه نمی دهد از خانه بیرون بروید؟ از طرز لباس پوشیدن و نوع معاشرت شما ایراد می گیرد؟ گاهی از سخنانش رنجیده خاطر می شوید و گریه می کنید؟ و ... شاید تا به حال به خود قبولانده اید که او از زندگی هیچ چیز نمی داند و چاره ای جزکوتاه آمدن نیست. با این حال می توان با مادر ارتباطی سالم برقرار کرد. «عصر ایران» می نویسد احساس درک نشدن از طرف مادر، در بین بیشتر دختران نوجوان دیده می شود. اما واقعا چه چیزی این رابطه صمیمی را به تنگنا می کشاند؟
ویژگی های دختر نوجوان
سن بلوغ برای دختر زمانی است که نخستین افکار و تمایلات برای ارزش دادن به ظاهر خود و جلب توجه دیگران در وجودش شکل می گیرد. به طور کلی مادر در نخستین گام های ورود دختر به دنیای بزرگسالی با او همراه می شود و به او درباره این تجربه جدید زندگی، آرامش خاطر می دهد؛ اما ممکن است پس از مدتی روابط آن ها دچار مشکل شود. دختر کوچولوی مهربان و حساس که تمام رازهای خود را به مادر می گفت، حالا نوجوانی تندخو، پرخاشگر، تودار و کم حرفی شده است که به همه بی اعتماد است و محرمی برای بیان هیجانات و اسرارش نمی یابد. اعتماد و تفاهم مادر و دختر دیگر رنگ و بوی سابق را ندارد، اما نگرانی مادر دراین شرایط چندان منطقی نیست زیرا دختر جوان دوست دارد علاوه بر افراد خانواده، مورد توجه دیگران نیز باشد. در این بین چند توصیه به دخترها برای بهبود روابط شان با مادرها مطرح می کنیم.
4 توصیه برای بهبود روابط مادر و دختر
1-به مادر خود ثابت کنید که حتی اگر هم او جایگاه مدنظر شما را ندارد اما این به معنای نبود پذیرش و رد او از طرف شما نیست زیرا اگر وجود مادر نادیده گرفته شود، دیگر نمی توان از او انتظار مادری فهمیده، باملاحظه و رازدار را داشت. البته مادرها همیشه، قابل اعتمادترین افراد دنیا هستند اما شما باید با احترام، این جایگاه را حفظ کنید.
2-سعی کنید موقعیت های جدیدی مانند خرید، صحبت درباره مسائل رایج جامعه زنان و ... را برای ارتباط به وجود بیاورید.
3-از اطرافیان بخواهید به روش زندگی و حریم خصوصی شما احترام بگذارند، اما نه این که تصور کنید منزل، هتل پذیرایی شماست و کسی حق ندارد بگوید: «بالای چشمت، ابروست!»
4-بیاموزید که بین مسائل کاملا شخصی و موضوعاتی که می توانید درباره آن ها با مادر صحبت کنید، مرز مشخصی قائل شوید تا حرمت های بین شما حفظ شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
راهله فارسی؛ مشاور- امر ازدواج و انتخاب همسر برای نسل جوان از اهمیت بالایی برخوردار است. موفقیت یا نبود موفقیت در این امر حساس، تعیین کننده سرنوشت جوانان است و سلامت جسم و روان و پیشرفت های مادی و معنوی آنان در عرصه های اجتماعی، ارتباطی تنگاتنگ با درستی یا نادرستی انتخاب همسر و پایداری یا ناپایداری ازدواج شان خواهد داشت. در همین باره، شیوه پرسیدن سوالات در جلسه خواستگاری تاثیر زیادی بر رسیدن به شناخت صحیح و کافی از طرف مقابل دارد که در ادامه، نکاتی در این باره مطرح خواهد شد.
چگونه شروع به صحبت کنم؟
شما وقتی می خواهید با دوستی تبادل اطلاعات کنید چگونه شروع می کنید؟ جلسه خواستگاری هم چیزی ماورایی و عجیب نیست که شروع کردن صحبت در آن با مواقع دیگر تفاوت داشته باشد. شما می توانید با بیانی رسمی و متین پس از احوال پرسی های معمول با یک بیوگرافی کامل از خود شروع کنید (نام، نام خانوادگی، سن، تحصیلات، شغل خود، شغل پدر و مادر و ...) و از طرف مقابل هم بخواهید همین کار را بکند و سپس بحث را به موضوعات اصلی بکشانید.
سوالات باز باشد یا بسته؟
در این گونه جلسات معمولا سوال های بسته اطلاعات خاصی را به فرد نمی دهد و معقول نیست. منظور از سوال بسته این است که مثلا شما به طرف مقابل می گویید بداخلاق هستید یا نه؟ طرف مقابل هم می گوید نه! (هیچ فردی خودش را بداخلاق نمی داند و اگر بگوید هستم که دیگر جلسه خواستگاری ادامه پیدا نخواهد کرد!) یا از او می پرسید آیا اهل تفریح هستی و او می گوید بله اما چه مدل تفریحی از نظر شما مهم است و این که او تفریح را چه می داند یا شما چه می دانید. شما با این سوالات کلی به شناخت مناسبی نخواهید رسید. شناختی که با یک کلمه حاصل شود شناخت صحیحی نیست مانند این که فردی بگوید امروز دوشنبه است و فردا سه شنبه که حرف درستی است ولی به درد نخور!
سوالاتی با پاسخ بله یا خیر نپرسید
پس اگر می خواهید اطلاعات بیشتری در این جلسات کسب کنید باید سعی کنید با سوال هایتان فرد مورد نظر را در موقعیت های عینی قرار دهید و پاسخش را در آن موقعیت ها بشنوید و تحلیل کنید. دریافت جواب های بله و خیر کمکی به شناخت فرد مورد نظرتان نخواهد کرد و به نوعی خودفریبی است.
از فن سوال معکوس کمک بگیرید
برای این که به نظر واقعی طرف مقابل پی ببرید، می توانید از روش «طرح سوالات معکوس» استفاده کنید. برای درک این مسئله برای شما مثالی می آوریم. برای مثال شما فردی اهل سفر هستید و حداقل فصلی یک بار باید به یک سفر هر چند کوچک بروید؛ بنابراین تمایل دارید همسر آینده تان نیز دارای چنین روحیه ای باشد و با شما در سفرها همراه شود. برای این که از نظر واقعی طرف مقابل تان مطلع شوید و پاسخ صادقانه ای از ایشان دریافت کنید می توانید بپرسید: اگر همسر آینده شما اهل سفر کردن و مسافرت نباشد و در این زمینه با شما همراهی نکند، نظر شما چیست؟ در مثال دیگری می توانید بپرسید: برای روز مادر یا پدر برای مادر یا پدرتان چگونه هدیه می خرید، آیا با خواهر و برادرها با هم یا تکی؟ این سوال دو موضوع را روشن می کند، یکی میزان روابط بین خواهر و برادرها و یکی هم این که اصلا این روزها برای آن ها مهم هست یا نه؟
سوالات جهت دار نپرسید
گاهی طرح بعضی سوال ها جهت دار است و به شنونده القا می کند که چگونه پاسخ دهد یا این که پاسخ مشخصی را بدهد؛ برای مثال اگر سوال شود که «من به نماز اول وقت خیلی اهمیت می دهم و از افراد کاهل نماز خوشم نمی آید. شما چطور؟» طبیعی است که برای ایجاد احساس رضایت در طرف مقابل باید پاسخ بلی داد، هر چند که در واقع چنین نباشد. بنابراین بهتر است این گونه سوال شود: نظر شما در مورد انجام وظایف دینی مانند نماز خواندن و نخواندن چیست؟ این شیوه سوال پرسیدن القا کننده نیست و فرد را وادار می کند نظر شخصی خود را ارائه دهد.
2 سوال کاربردی برای تشخیص میزان کنترل خشم
از ایشان درباره شیوه برخوردشان با مشکل، می توانید این گونه بپرسید که اگر خانم شما از رفتار افراد خانواده تان ناراحت شود و قهر کند و نخواهد رفت و آمد کند شما چه برخوردی خواهید داشت؟ برای واکنش فرد به دروغگویی هم می توانید از او بپرسید اگر بعد از ازدواج چیزی درباره گذشته همسرتان بفهمید مثلا بیماری خودشان یا والدینشان که درباره آن به شما چیزی نگفتند چه می کنید. در این سوال هم نحوه برخورد ایشان و هم کنترل خشمش را میتوانید بفهمید.
در پایان از شما می خواهم حتما با یک مشاور در ارتباط باشید چون پاسخ هایی که طرف مقابل تان می دهد یا سوالاتی که پرسیده می شود، می تواند خیلی از جنبه های شخصیتی یک فرد را نشان دهد که یک مشاور می تواند در شناخت بهتر به شما کمک کند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آیا تا حالا برایتان پیش آمده است که دوست داشته باشید کاری را انجام بدهید؛ ولی احساس نیرومندی از درون، شما را از انجام آن منع کند؟ احساسی که خیلی برایتان شفاف نیست چیست؟ چه جنسی دارد؟ فقط آن قدر قدرتمند است که شما را وادار به انجام کاری یا انجام ندادن کاری می کند. بررسی این احساس، این که از کجا آمده است؟ کی شکل گرفته است؟ چه وقت هایی پررنگ می شود و خود را نشان می دهد؟ و... تأثیر بسیار زیادی در یافتن آرامش و رفع گیرها و گره های شخصیتی و روانی دارد که این کار در فرآیند تحلیل های روان شناختی و با کمک روان شناس مجرب و متعهد امکان پذیر است، اما اگر تلاش کنیم نسبت به برخی موضوعات و مسائلی که با آن ها درگیر هستیم و سر و کار داریم، آگاهی هایی به دست آوریم به ما کمک می کند کمتر در تله های ناخودآگاه و روانی خود گیر کنیم.
گاهی ما دچار قوانین و «باید» ها و «نباید» هایی می شویم که ذهن مان برایمان ایجاد کرده است و اجازه نمی دهد تا کاری را به راحتی انجام دهیم. این بایدها و نبایدها نوعی اجبار هستند که هیچ منشاء عقلانی ندارند و فقط در پیچ و خم روانی فشاری را به ما وارد می کنند و ما نیز ناخواسته از آن ها تبعیت می کنیم. در هر موضوع و شرایطی نیز ممکن است بروز بکنند. شاید تجربه کرده باشید زمانی که کاری را انجام داده اید، توقع داشتید که خیلی بهتر از آنچه اتفاق افتاده است، انجام می شد، یا بهتر صحبت می کردید و مدام با خود می گویید من باید بهترین کار را انجام دهم من باید بهتر عمل می کردم ، من باید... یا من نباید... دست از سر خودتان بردارید. این عوامل فقط مانع لذت بردن شما از زندگی می شود. در حال زندگی کنید و همواره نسبت به شرایط و رو ح و روان خود آگاهی داشته باشید تا بهترین تصمیم ممکن را بگیرید. هر گاه این اجبارهای غیرمنطقی به سراغتان آمد، آن را به چالش بکشید. چرا باید؟ چرا نباید؟ چه اشکالی دارد گاهی کودکانه بدوید؟ چه کسی مجبورتان کرده در نظام های فرهنگی بیهوده و بی اساسی که هیچ پشتوانه علمی و منطقی ندارند خود را گرفتار بسازید و از آن ها حرص بخورید. زیرا این باید ها و نبایدها اگر بر خلاف خواست شما تحقق یابند خود را سرزنش و با احساس گناه سر می کنید و ناامید می شوید و اگر متوجه شرایط و افراد بیرونی شود خشم را شکل می دهند. هرقدر نسبت به خود سخت بگیرید، خود را بیشتر در معرض سرکشی و تمرد از این قوانین قرار می دهید زیرا کاملا بر خلاف طبیعت تان عمل می کنید. فکر می کنم به اندازه کافی انگیزه پیدا کردید که ضربدر قرمز را روی این باور اشتباه و خطای فکری بکشید!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
امروز تمرین غر نزدن بکنیم. شکایت هایمان را به کمترین سطح ممکن برسانیم. موفقیت مان را در پایان روز ثبت کنیم و به تمرین مان ادامه دهیم. شاید سال دیگر در چنین روزهایی به آدمی کاملا صبور و متوکل تبدیل شده باشیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
برای آن که مشاوران و روانشناسان بتوانند پاسخهای مؤثرتری به سوالات و پیامکهای شما بدهند، نیاز به اطلاعات بیشتری داریم؛ بنابراین همراه با درج سوالات خود « سن، میزان تحصیلات، شغل، سطح اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود و خانواده» (همین اطلاعات را درباره فرد مقابل خود) بنویسید.لطفا ابتدای پیامک خود کلمه «مشاوره» را بنویسید.
* پسری 28 ساله هستم با مدرک کارشناسی ارشد. 2 ماه پیش با دختری که 2 سال از خودم کوچک تر است، آشنا شدم. از نظر خانوادگی و مالی همسطح هستیم. ایشان هفته اول آشنایی به من گفتند که با پسری 5 سال آشنایی و ارتباط داشتند. من مشکلی با گذشته افراد ندارم اما با مدت و وسعت رابطه گذشته ایشان مشکل دارم. نمی توانم تصمیم قاطعی بگیرم.
*مردی 35ساله هستم. 11 سال پیش ازدواج کردم و دارای 2 فرزند هستم. همسرم بسیار مغرور است و هیچ گونه رسیدگی از لحاظ روحی و ... که نیاز یک مرد است، به من ندارد. دیگر خسته شده ام. به نظر شما طلاق بگیرم؟
*یک توصیه: بنده به عنوان یک جوان به همراه همسرم نزدیک به دو سال است که زندگی زیر یک سقف را شروع کرده ام و اصلا تلویزیون درخانه نداریم و نیازی نیز نمی بینیم.
*مشکلات دخترانی که به مرد متاهل علاقه مند هستند و مردان متاهل هوس باز را چاپ نکنید به اندازه کافی به این موضوع پرداختید و راهنمایی کردید.
*پسری دارم 15ساله. خیلی دوست دارد کارهای جاهلی بکند، روی دستش را خط می اندازد. به او میگویم چرا این طوری کردی می گوید: برای توبه که تا آخر عمرم یادم باشد گناه نکنم. کمکم کنید.
* من و خانمم به یک مشکل بزرگ بر خورد کردهایم که اگر حل نشود کارمان به طلاق می کشد، هر دوی ما داریم دیوانه می شویم. نسبت به هم بددل شدیم.
*پسری هستم ۲۳ساله. با همسرم مشکل دارم اصلا برای من اهمیت قائل نمی شود و خودخواه است. همیشه توهین می کند و هیچ علاقه ای به من ندارد. هر وقت بحثمان می شود، می گوید من تو را نمی خواهم، دوستت ندارم. رابطهمان خیلی سرد و بی رنگ شده است. لطفا کمکم کنید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
یک سال است که عقد کرده ام. همسرم 3 سال از من کوچکتر است و این موضوع باعث شده علاقه ام نسبت به او از بین برود. همیشه به فکر طلاقم. چه کار کنم؟
مخاطب عزیز با این که شما به صورت خیلی کلی به طرح این سوال پرداخته اید و مشخص نکرده اید این ازدواج با رضایت خودتان یا خانواده بوده است و آشنایی شما با همسرتان و... چگونه شکل گرفته است مطالبی را که به شما بتواند کمک کند برایتان شرح می دهم.
مشخص کردن دلایل خود برای طلاق
در ابتدا لازم است با خود به این مسئله فکر کنید که چه عاملی باعث شده تا کوچک تر بودن همسر شما از خودتان برایتان ناراحت کننده باشد و شمارا به فکر کردن درباره طلاق بکشاند؟ این دلایل می تواند شامل ارتباط با افرادی باشد که بر شما نفوذ بیشتری دارندو می توانند با حرف های خود ذهن شما را نسبت به این قضیه بدبین کنند که راه حل منطقی آن دوری از چنین افرادی یا بیان کردن دلیل شما برای ازدواج با چنین فردی به صورت منطقی باشد. از دلایل دیگر می تواند مشخص نبودن معیارهای تان در ازدواج باشد که این عامل باعث می شود ندانید که دقیقا از همسر خود چه می خواهید وکوچک تر بودن او چیزی باشد که در جلوی چشم شماست و آن را بهانه ای برای نرسیدن به خواسته هایتان بدانید.
از مقایسه کردن دست بردارید
یکی از عوامل مهم در بیشتر طلاق هایی که در خانواده های ایرانی بین زوجین اتفاق می افتد و باعث دوری و آزار واذیت بین زوجین می شود عامل مقایسه کردن و رقابت است. این عامل باعث می شود انسان ها از دیدن داشته های خود چشم پوشی کنند و به دیدن نداشته ها و مقایسه بپردازند؛ برای مثال شاید همسر شما ویژگی های بسیار خوبی داشته باشد ولی چون شما دوست دارید فلان اخلاق را که همسر دوستتان دارد در همسر خود پیدا کنید و آن را نمی یابید حس می کنید دلیل این امر، کم بودن سنش است و بنابراین از او دوری می کنید و به بهانه کوچک تر بودن و درک نکردن به طلاق می اندیشید. اگر ما آدم ها فرض را بر مقایسه می گذاریم چرا حتی برای یک بار به مقایسه ویژگی های مثبت طرف مقابل خود نمی پردازیم و به شکرگزاری و تشکر از همسر خود نمی پردازیم و اسیر مقایسه های منفی و آزار دهنده می شویم!
در انتخاب معیارها بازبینی کنید
به آنچه باعث شد شما به انتخاب چنین فردی دست بزنید و او را به عنوان شریک زندگی خود انتخاب کنید بپردازید و با خود فکر کنید این فرد چه ویژگی های بارز و جذابی داشت که باعث شد او را به عنوان فرد مهم زندگی تان برگزینید و آیا عامل سنی به پررنگی آن عوامل است که تمام آن ویژگی های جذاب و مهم را برای شما بی اهمیت جلوه دهد و شما را به فکر طلاق بکشاند؟ با خود به این مسئله فکر کنید که اگر همین فرد از نظر سنی از شما بزرگ تر بود و با همین ویژگی های اخلاقی با شما ازدواج می کرد آن موقع دیگر مشکلی نداشتید و می توانستید به رضایت در ازدواج برسید؟
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پسرم خیلی لجبازی می کند و بعضی مواقع حتی با دست خودش به سرش می زند یا اطرافیان را غافلگیرانه کتک می زند یا گاز میگیرد. لطفا راهنمایی بفرمایید.
سلام بر شما مادر و پدر گرامی. اشاره به سن کودک بسیار مهم است چون لجبازی و پرخاشگری در سنین مختلف، دلایل و طبیعتا راهکارهای متفاوتی دارد. با توجه به این که سن کودک تان را مشخص نکرده اید، به چند نکته کلیدی مهم در این زمینه اشاره می کنم؛ امیدوارم مفید واقع شود.
لجبازی و کسب هویت
یکی از رفتارهای طبیعی و البته تا حد زیادی مشکل آفرین، لجبازی کودکان است. در روند رشد کودک، این ویژگی از حدود دو سالگی آغاز می شود و تقریبا تا پنج سالگی ادامه دارد. کودک در این سن، در حال کسب استقلال و یافتن هویتی مستقل از والدین است. به همین دلیل است که با همه امر و نهی های پدر و مادر مخالفت می کند.
با لجبازی او چگونه برخورد کنیم؟
اگر فرزند شما در این محدوده سنی است، دانستن این که این رفتار، بخشی از مرحله رشد طبیعی اوست، به شما این آرامش و اعتماد به نفس را می دهد که بتوانید از برخورد شدید، بحث و جدل، تنبیه یا پافشاری بر دستورات خود پرهیز کنید. بهترین راه این است که این دوران نه چندان آرام را با وضع قوانینی که اجرای آن ها برای کودک آسان باشد، پذیرش برخی خواسته های ساده او، تشویق توانایی هایی که به دست می آورد و پرهیز از رفتارهایی که به رشد شخصیت و استقلال او آسیب می زند، طی کنید.
پرخاشگری و دلایل آن
یکی از دلایل پرخاشگری، دست نیافتن به هدف است. اگر کودک چیزی می خواهد که به آن نمی رسد، با گاز گرفتن یا زدن، این پیام را می دهد که «باید مرا به خواسته ام برسانید»، در این شرایط اگر بلافاصله پاسخ مثبت بگیرد، به تدریج این رفتار در او تثبیت می شود چون: «هر رفتاری که پاداش بگیرد تکرار می شود». این به سن فرزند شما بستگی دارد که چه راه حلی را انتخاب کنید: می توانید حواس او را با جایگزین کردن موضوع جدید پرت کنید، قرارداد های ساده و قابل اجرا وضع کنید یا به دلیل صبر و پذیرش کودک او را تشویق کنید.
یادگیری
پرخاشگری می تواند به شکل های مختلف آموخته شود. تماشای فیلم یا کارتونی که تصاویر خشن دارد، دیدن اطرافیان در حالی که با هم دعوا می کنند، مشاهده کودک دیگری که با گاز گرفتن به هدف خود دست می یابد و ... این ها نمونه های یادگیری مشاهده ای هستند. تا حدی که ممکن است، این الگوها را از محیط اطراف کودک حذف کنید.
تشویق و یادگیری
گاهی اوقات والدین به کارهای جالب و جذاب فرزند کوچک خود می خندند و ناخواسته او را به تکرار رفتاری ترغیب می کنند. شاید وقتی برای اولین بار، یک کوچولوی یک ساله با دست به سر خود بزند به نظر جالب یا حتی خنده دار برسد اما این تشویق، به نوعی، آموزش رفتار پرخاشگرانه است! فراموش نکنید: «هر رفتاری که پاداش بگیرد، تکرار خواهد شد.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.