تعداد بازدید : 15
گام به گام تا تغییر
تلاش می کنم توقعاتم را از دیگران کاهش بدهم. هر گاه انتظاری از دیگران در من شکل گرفت، ابتدا از خود می پرسم آیا من حق داشتن چنین انتظاری را از او دارم؟ آیا وظیفه اوست که برای من این کار را انجام دهد؟ آیا بهتر نیست تا می توانم از دیگران کمتر درخواست کمک و توقع انجام کاری را داشته باشم؟ و نهایتا این که اگر کسی دیگر از من چنین انتظاری داشت، واکنش من چه بود؟
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 53
در مـــــسیر سالــــمندی
نیره حسینی- همه ماباور داریم، زندگی یک موهبت و فرصت است. یک هدیه بی همتا و البته در عالم خاکی تکرار نشدنی. گذر از مراحل مختلف عمر هم، فراز و نشیب های خود را دارد و از ویژگی هایی برخوردار است؛ اما انگار ما انسان ها مبتنی بر میل مان به زندگی و بقا و نوعی جاودانگی طلبی، از هر چه که در زندگی بوی پیری و پایان بدهد، گریزانیم؛ شاید به همین دلیل است که با نزدیک شدن به میانسالی و طی این دوران از ورود و نزدیک شدن به مرحله سالمندی نگرانیم. در این نوشتار نگاهی داریم به آمادگی های لازم برای ورود به سالمندی و مواجهه با آن.
برای آن که دوره سالمندی برایمان همراه با احساسات خوب و خوشایند باشد، باید برای ورود به آن آماده باشیم و مقدماتی را برای خوب طی کردن آن مهیا کنیم. این آمادگی و مقدمات شامل چند نکته است که به آن ها اشاره می کنیم.
نگرش درست به سالمندی
همانند دیگر موضوعات زندگی، پایه ای ترین نکته داشتن نگرشی درست، منطقی و واقعی به موضوع است. این که نگاه درستی به زندگی و معنایی از آن برای خود داشته باشیم، تأثیری بنیادین بر تمام ابعاد زندگی ما دارد. در این مورد خاص نیز نگرش صحیح بر دو مسئله مهم استوار است:
یک - زندگی در دنیا فقط یک فرصت موقت و گذراست و همه ما در زمین حکم مسافر را داریم و روزی باید آن را به مقصد نهایی ترک کنیم. پذیرش و باور این امر ما را از دل بستن های عمیق که موجب دردناک شدن دوره سالمندی می شود، پرهیز می دهد.
دو- سالمندی نیز یک دوره طبیعی عمر همانند دوره های پیشین است و اصلا رخداد منفی و بدی نیست. اصولا دوره های زندگی با این نگاه قابل ارزش گذاری (خوب و بد) نیستند.
* نکته طلایی در این بخش هم، آن است که کسی که در این دوره ها حضور دارد، یک فرد ثابت یعنی شما هستید و این دوره ها هستند که بر شما می گذرند، پس اصلا اتفاق بدی رخ نداده است و این شما هستید که به عنوان عنصر ثابت این جریان به آن معنا می بخشید و آن را شکل می دهید.
از سال ها پیش به فکر دوره سالمندی باشید
عمر دست خداست؛ ولی همه ما به امید زنده ایم و زندگی می کنیم و وظیفه داریم به بهترین، درست ترین و سالم ترین شیوه زندگی کنیم. باید به گونه ای برنامه های مان را پیش ببریم که در هر لحظه و دوره زندگی امتداد همان برنامه را با هدف های ارزشمند دنبال کنیم. اگر در دوره های جوانی و میانسالی با تدبیر، رضایتمندی و با نقشی موفق و تأثیرگذار زندگی کرده باشیم، طبیعی است که دوره سالمندی را نیز با احساس رضایت آغاز کنیم و ادامه بدهیم؛ بر این اساس بسیار مهم است که بدانیم آن چه امروز انجام می دهیم در شکل گیری فردای خوشایند یا ناخوشایند تأثیرگذار است و به آن جهت می دهد؛ آن هم فردای سالمندی که قوای ما دیگر به اندازه امروز نخواهد بود.
پذیرای واقعیت های زندگی باشید
اصولا داشتن روحیه ای پذیرا نسبت به رخدادها و پدیده های واقعی و تازه زندگی همواره یک عامل مثبت و کمک کننده است تا با دشواری ها، پستی و بلندی ها و مسائل گوناگون آن رویارویی درستی داشته باشیم.
سالمندی هم یک واقعیت زندگی است، با پذیرش آن می توانیم متناسب با ویژگی های این دوره و نیز متناسب با نیروها و امکانات خودمان در این دوره، از آن به شیوه ای مؤثر استفاده کنیم و این دوره را که در نظر بیشتر افراد با کسالت، پیری، ناتوانی، درماندگی و ... همراه است به فرصتی ارزشمند و قابل استفاده تبدیل کنیم.
شاد باشید
برای ورود به سالمندی و طی آن، باید اندوخته هایی را از قبل به همراه خود ببریم. توصیه اکید می شود، اندوخته تان را از نشاط و سرزندگی لبریز کنید. این امر باعث می شود شما همواره با خود انرژی لازم برای انجام فعالیت ها به صورتی مؤثر و نیز حضوری اثربخش برای خود و دیگران را به همراه داشته باشید. برای بانشاط بودن به هزینه مالی و حتی زمانی و مکانی نیازی نیست، تنها چیزی که شما باید برای این امر مهم در نظر بگیرید، یک خواست و اراده واقعی است که با تصمیم قاطع حاصل و با چهره ای بشاش آغاز می شود که آن را باید از همین حالا که سال ها تا سالمندی فاصله دارید، به کار ببندید.
کار کنید
هیچ گاه با توجیهاتی از این قبیل که پیر شده ام، از ما گذشته است، دیگر نمی توانم و ... دست از فعالیت برندارید. کار و کوشش به فرموده معصومین، تفریح مومن است. خمودگی، بی حوصلگی، احساس ناتوانی و نارضایتی از عواقب بیکاری و نداشتن فعالیت مؤثر است. حتما شما هم در اطراف تان کسانی را دیده اید که با وجود کهنسالی و داشتن سن و سال زیاد از کار دست نمی کشند، این مردان و زنان استوار قدیم یک جمله آشنا دارند که می گویند: «اگر کار نکنم، مریض می شوم» واقعیت هم همین است که آثار روانی انجام کار مؤثر ، نقش تعیین کننده ای هم در سلامت جسم دارد و هم در احساس رضایتمندی. بسیاری از سالمندان احساس نارضایتی و ناخوشایندی تجربه می کنند که علت اصلی آن، این است که احساس می کنند دیگر نقش مؤثری برای خود و دیگران ندارند و با این احساس بازی را می بازند، در حالی که کارو فعالیت یعنی این که من هستم و دارای کارکرد مؤثر و کاملا محسوسی در زندگی هستم. برای داشتن کار و فعالیتی مناسب در دوره سالمندی از دوره های جوانی و میانسالی باید به فکر بود.
ادامه دارد...
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
از دنیای روان شناسی
تعداد بازدید : 79
مهم ترین مولفه شخصیتی افراد محبوب چیست؟
پژوهشگران دانشگاه کوئینزلند استرالیا با مطالعه روی رفتار شخصیت های محبوب جوامع انسانی موفق به ارائه نظریه ماهیت شخصیت محبوب یا کاریزماتیک شدند. همه ما دوست داریم در بین دوستان و آشنایان مان شخصیتی محبوب باشیم و همیشه این سوال برای مان بی جواب مانده است که مهم ترین ویژگی افراد محبوب چیست؟ گاهی با خودمان فکر کرده ایم که شاید اگر ظاهر زیباتری داشته باشیم، اگر مدرک تحصیلی بالاتری داشته باشیم، اگر اوضاع مالی مان بهتر شود و ... محبوب می شویم؛ اما بعد از آن نمونه هایی به یادمان آمده اند که آن شرایط را داشته اند؛ ولی محبوب و کاریزماتیک نبوده اند. به گزارش ایسنا، محققان در تحقیقاتی جامع دریافتند که برخورداری از ویژگی رفتاری سرعت در تفکر و رفتار، نقشی اساسی در داشتن شخصیت کاریزما یا مورد علاقه توده مردم دارد. دکتر ویلیام وان هایپل، محقق دانشگاه کوئینزلند در همین باره اظهار کرد: در مطالعات ما مشخص شد که هوش اجتماعی مفهومی فراتر از توانایی درک کارهای درست است. وی در ادامه افزود: مهارت هوش اجتماعی ترکیبی از دقت و سرعت ذهنی در انجام کارهای بسیار مهم است.
هوش بالا مهم ترین مولفه نیست
در این تحقیق، پژوهشگران با بررسی شخصیت های برخی افراد محبوب منتخب دریافتند که مهم ترین مولفه رفتاری آن ها قدرت تصمیم گیری سریع بوده است. پژوهشگران همچنین با انتخاب گروهی از داوطلبان و دوستان صمیمی آن ها به برگزاری یک نظرسنجی بر مبنای شخصیت های کاریزماتیک، خنده دار و تیزهوش اقدام کردند. آن ها در ادامه از داوطلبان خواستند به 30 سوال عمومی با سرعت پاسخ دهند. پس از بررسی نتایج آزمون محققان دریافتند داوطلبانی که به سوالات ذهنی با سرعت بیشتری پاسخ داده اند، احتمال دریافت عنوان شخصیت کاریزماتیک از سوی دوستانشان بیشتر از دیگران است. دکتر وان هایپل، محقق ارشد این پژوهش درباره مولفه های رفتاری سازنده شخصیت کاریزماتیک گفت: در گذشته نیز از نقش مولفه سرعت ذهنی در ایجاد شخصیت کاریزما سخن به میان آمده بود؛ اما بیشتر روانشناسان معتقد بودند که فاکتور هوش یا IQ مهم ترین مولفه است. وی در ادامه افزود: در این مطالعه مشخص شد که توانایی پاسخ به سوالات سخت به نسبت توانایی واکنش در موقعیت های مختلف اجتماعی در کمترین زمان، اهمیت کمتری دارد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 104
پیامک های شما
دوستان عزیز!
برای آن که مشاوران و روانشناسان بتوانند پاسخهای مؤثرتری به سوالات و پیامکهای شما بدهند، نیاز به اطلاعات بیشتری داریم؛ بنابراین همراه با درج سوالات خود « سن، میزان تحصیلات، شغل، سطح اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود و خانواده» (همین اطلاعات را درباره فرد مقابل خود) بنویسید.لطفا ابتدای پیامک خود کلمه «مشاوره» را بنویسید.
مخاطبان گرامی، پیامک های شما رسید و در نوبت پاسخگویی مشاوران است:
* دختری هستم 32 ساله سختی های زیادی کشیدم تا الان هم خواستگاران زیادی دارم؛ ولی ...
* شوهرم به خاطر خواهرش بدی های زیادی در حق من کرده است و الان خواهر او با برادر من ازدواج کرده است که با هم مشکل دارند...
*دختری 35 ساله ام، مدرک کارشناسی و وضع مالی نسبتا خوبی دارم، پدرم بازنشسته و مادرم دو سال است به رحمت خدا رفته اند، به دلیل بیماری مادرم حاضر به ازدواج نبودم حالا...
* دختری 14ساله هستم .حدود یازده ماه است که ازدواج کرده ام و خیلی هم همسرم را دوست دارم ؛اما ...
*زنی 26ساله هستم. همسرم 2سال است که فوت شده. یک ماه قبل از فوت همسرم...
*خانمی 38 ساله هستم که تاکنون نتوانستم ازدواج کنم. خانواده ام در حد متوسط هستند، افسردگی و حرف های دیگران آزارم می دهد...
*دختری 18ساله هستم. سال گذشته کنکور دادم؛ ولی قبول نشدم امسال دوباره می خواهم شرکت کنم؛ اما...
* من پسری 23ساله و دانشجوی کاردانی هستم. در حقیقت هم درس می خوانم، هم کار می کنم سطح اقتصادی ام معمولی است، دوست دارم ازدواج کنم؛ اما...
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 6
دوســــــــــتان همراه!
متأسفانه برخی سوالات شما به طور ناقص به دست ما می رسد که علت آن حجم زیاد متن پیامک است؛ با توجه به این که هر چه سوال شما مشروح تر و همراه با اطلاعات دقیق تری باشد، پاسخ گویی بهتری نیز انجام می گیرد، پیشنهاد می کنیم سوالات مشروح را از طریق ایمیل یا تلگرام «زندگی سلام» به آدرس zendegiisalam@ برای مان بفرستید.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مشاوره زوج
تعداد بازدید : 149
دلسردی سی ساله
نویسنده : فریبا البرز؛ مشاور خانواده
عاشق همسرم هستم؛ اما او هیچ احساسی نسبت به من ندارد. صحبت های ما همیشه به مشاجره و دعوا ختم می شود. در ضمن30 سال است که با هم زندگی می کنیم. چه کار کنیم تا همدیگر را بهتر درک کنیم. لطفاً راهنمایی کنید.
با سلام و عرض ادب خدمت شما مخاطب گرامی، ممنون از اینکه صفحه ما را انتخاب کردید و امیدوارم که با خواندن این مطالب به نتایج مثبتی برسید.
نکته بسیار مهمی که در پیامتان به چشم میخورد این است که نوشته اید، 30 سال از زندگی مشترک شما و همسرتان میگذرد. 30 سال زندگی زمانی بسیار طولانی است و در طول این سال ها ریشههای رفتاری در زندگی، محکم شده و جزو عادتهای زندگی مشترک میشوند. میتوانم با اطمینان بگویم که شما در این سالها نسبت به موضوع اختلافات بیتفاوت نبودید و قطعاً راههایی برای حل مشکل خود در پیش گرفته اید؛ اما به نظر می رسد که جواب مثبتی به دست نیامده است. در این نوشتار سعی میشود که شما را با مواردی تازه آشنا کنیم و به این مسئله از زاویه جدیدی بنگریم.
چند پرسش اساسی : معمولاً علت اصلی مشکلات زناشویی از نبودآگاهی درباره مهارتهای ارتباط مؤثر نشأت میگیرد. گاهی اوقات ما به قدری درگیر اصلاح رفتارهای طرف مقابل میشویم که رفتارهای خود را فراموش میکنیم. لذا رجوع و بازنگری به رفتار و نوع ارتباط خود با همسرتان را در اولویت اول اصلاح این رابطه قرار دهید. بدون جهتگیری و پیش داوری و به صورت عادلانه و منصفانه خود و رابطهتان را با پرسش و پاسخهایی از قبیل «آیا رفتارهای من سبب بیتوجهی همسرم شده است؟ کدام رفتار من باعث ناراحتی او میشود؟ چه موقع و در چه شرایطی آن کار را انجام میدهم؟ در آن شرایط واکنش همسرم چیست؟ و ...» محک بزنید و نقاط ضعف و قوت خود را بیابید.
عوامل ایجاد دلسردی در همسران : برای اینکه بتوانید رفتارهای خود را به درستی محک بزنید، لازم است برخی کارهایی را که باعث ایجاد دلسردی در همسران میشود نام ببریم. مواردی مانند: سختگیری، خشم و کنترل نکردن آن، تعصب و بیاعتمادی، زندگی دیگران را به رخ همسر کشیدن، ترشرویی، بیان بیش از حد گلایهها، ناسزا گویی و اهانت، چشم و همچشمی، لجاجت، توقعات بیجا، انتقاد ناپذیری، ناسپاسی، سوءتفاهم، جر و بحث افراطی بر سر مسائل گوناگون و گاه کم اهمیت و مواردی از این قبیل.
نکات قابل توجه در فرآیند اصلاح : با توجه به تجربه سی ساله شما، در این بخش به بیان چند نکته کلی که می تواند در مسیر اصلاح روابط پس از کشف نقاط ضعف و قوت مفید واقع شود، میپردازیم. 1- توصیه میکنم خود را به صورت انفرادی در ذهن خویش محک بزنید و به یافتن ریشه مشکلات خود و آگاهی از آن بپردازید. برای کسب نتیجه بهتر، لازم است اشتباه و کوتاهی خود را به پای دیگری ننویسید و به جای اینکه به دنبال مقصر بگردید، در صدد رفع نقاط ضعف خود برآیید. 2- زمان و شیوه گفت و گو کردن بسیارمهم است؛ به طور مثال در صورتی که پس از تحلیل رفتار خود، متوجه مشکلاتی در رفتار همسرتان شدید؛ برای بیان این مسائل در یک زمان مناسب و با لحنی آرام به گفت و گو بپردازید. 3- شنونده خوبی باشید. موقعی که همسرتان صحبت میکند وسط کلام او نیایید و با آرامش کامل و دقت به صحبتهای وی گوش فرا دهید. 4- هرگز در بیان اشتباهات همسر، از ضمیر «تو» استفاده نکنید. «شما» بهترین ضمیر خطاب در چنین مواقعی است و قدرت اثرپذیری و نفوذ کلام شما را صد برابر میکند و حس مورد سوء استفاده قرار گرفتن را در طرف مقابل ایجاد نمیکنید. 5- دلخوری، دل مشغولیهای ذهنی، نیازها و خواستههایتان را بیان کنید. اما از عبارات انتقاد کننده و سرزنش کننده اجتناب کنید. 6- از سرزنش ، مقایسه منفی و تهدید بپرهیزید. 7- صادقانه صحبت کنید و بدون هیچ رو دربایستی با حفظ حریم و احترام، اندیشه و احساس خود را درباره بی توجهی بیان کنید و از او نیز بخواهید چنین کند. 8- در فکر سازندگی باشید نه تخریب زندگی. برخی مواقع مشاهده میشود که یکی از زوجین برای پایان دادن به مسئله، سکوت اختیار می کند و یا گاهی اوضاع را متشنج میسازد و با پاک کردن صورت مسئله، مشکل را باقی میگذارد. 9- اگر طرح مسئله به صورت مستقیم ممکن نباشد از کمک مشاوری امین و کاردان بهره بگیرید. در پایان یادآور میشوم که ایجاد تغییر، کار بسیار دشواری است. اما اگر شما و همسرتان اراده لازم را داشته باشید، پیمودن این مسیر سهل و آسان خواهد شد. البته به دو شرط، اولاً همراه و پشتیبان یکدیگر باشید، ثانیاً صبور و بردبار بمانید.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مشاوره فردی
تعداد بازدید : 127
از ازدواج دخترعمویم عصبانی ام!
نویسنده : احترام اسماعیل زاده؛ روان شناس عمومی
چند سال بود به دختر عمویم علاقه داشتم و نمیتوانستم به او بگویم و حالا او دارد عقد میکند و من افسرده و عصبانیام و خانوادهام خیلی به من گیر میدهند. لطفاً کمکم کنید.
با سلام خدمت شما برادر گرامی، قطعاً شما احساس میکنید که در حال از دست دادن کسی هستید که دوستش دارید و طبیعی است، حال ناخوشایندی داشته باشید. در ابتدا لازم می دانم که درباره عشقهای یک سویه یا یک طرفه، توضیح کوتاهی خدمت شما ارائه کنم.
عشق یک سویه: عشق معمولاً مدتها مخفی میماند، مانند یک راز، مانند دانهای در خاک، تا زمانی که دانه ترک بردارد و آرام آرام سر از خاک درآورد. عشق به کسی که از علاقه ما به خودش خبر ندارد، عشقی یک سویه است. معمولاً عشق یک سویه، عشقی ناکام است و شدت ناکامی آن به ایدهآل سازی فرد از کیفیت ارتباطش با فرد مورد علاقه بستگی دارد. هر چه جذابیت این ارتباط در نظر فرد بیشتر باشد، به طور طبیعی ناکامی آن نیز شدیدتر خواهد بود. حس ناکامی تا زمانی که این عشق بیان شود و ارتباط مدنظر به ثمر نشیند، ادامه خواهد داشت و در غیر این صورت حس مذکور فرد را به چالش خواهد کشید.
چه باید کرد؟ برادر گرامی! درست است که شما به دختر عموی خود علاقه مند بودید؛ اما باید با خود بیندیشید که درباره علاقه خود چه کاری انجام داده اید؟ همچنین بیان کرده اید عصبانی هستید، از خود بپرسید که دقیقاً از چه چیزی عصبانی هستید و چه قسمتی از این عصبانیت به خود شما برمیگردد و چه قسمتی متوجه دیگران میشود؟ وقتی موضوع عصبانیت شما مشخص شود، بهتر میتوانید تصمیم بگیرید که درباره عصبانیت خود چه کاری انجام دهید. احساس دیگری که شما درباره اش صحبت کردید، افسردگی است. آنچه درباره افسردگی حائز اهمیت است، میزان و شدت آن است؛ این طور به نظر میرسد که احساس فعلی شما غمگینی است و در واقع همان پیامد ناکامی از دست دادن دختری است که به آن علاقه دارید. همچنین برای اینکه درگیری شما با خانواده کمتر شود، بهتر است که با اعضای خانواده گفت و گو کنید و چنانچه از ماجرای علاقه شما اطلاع ندارند، درباره احساسی که به دختر عموی خود داشتید، با خانواده صحبت کنید و حرفهای آن ها را بشنوید؛ با این کار آن ها نیز متوجه علت ناراحتی شما میشوند و این موضوع با گفت وگو قابل بررسی و حل خواهد بود.
به خودتان کمک کنید : شما باید به خودتان کمک کنید تا بتوانید با این موضوع کنار بیایید؛ احتمالاً مسئله به تاخیر انداختن بیان این احساس از جانب شما، بی دلیل نبوده است. مردان معمولاً مدتی بدون آنکه عشق خود را بیان کنند با رفتارهای غیرکلامی، عشق خود را نشان میدهند؛ در این فاصله هر چه رفتارهای غیرکلامی زن پذیراتر باشد، مرد برای بیان و اظهار کلامی آمادهتر میشود و هر چه واکنشها و رفتارهای غیرکلامی او طرد کنندهتر باشد، مرد از اظهار مستقیم و کلامی عشق خود دوری می کند و آن را به تاخیر میاندازد؛ این به تاخیر انداختن به دلیل این است که میترسد با بیان کلامی و مستقیم، معشوق خود را از دست بدهد و باعث شود که از او فاصله بگیرد و دوری کند. این موضوع ممکن است برای شما هم پیش آمده باشد، لذا خود را بی دلیل سرزنش نکنید. در صورتی که نتوانستید با افکار خود کنار بیایید، حتماً با یک مشاور حضوری در این باره صحبت کنید. با آرزوی موفقیت برای شما.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ترفند
تعداد بازدید : 120
اجاق گازت را برق بینداز
روی گاز شما از جرم و غذاهای سررفته انباشته شده است؟ ما به شما کمک می کنیم بدون دردسر، آن را تمیز کنید. وقتی روی گاز شما پر از موادی باشد که در حین آشپزی سر رفته و یا ریخته شده، خصوصاً اطراف شعله های گاز، لازم است که هر چه زودتر این جرم های انباشته شده را نظافت کنید. برخی غذاها در حین جوشیدن سر می روند که این مسئله سبب باقی ماندن آب و مواد غذایی روی گاز می شود. این مواد باید در اولین فرصت ممکن پس از خنک شدن گاز تمیز شوند چون این لکه ها ممکن است سفت شده باشد و از بین بردن و تمیز کردن آن ها سخت تر شود. به علاوه، وقتی مجبورید باقی مانده های چندین بار سر رفتن و یا ریختن غذا روی گاز را تمیز کنید این کار سخت تر هم می شود. در ادامه راهکارهای تمیز کردن گاز، مطرح می شود.
مواد و وسایل مورد نیاز: آب داغ، مایع ظرف شویی، دستکش پلاستیکی، اسکاچ، جوش شیرین و دستمال کاغذی.
روش کار: داخل سینک ظرفشویی آب داغ بریزید و مایع ظرفشویی را به آن اضافه کنید. میله های آهنی روی گاز، شعله ها و دکمه های کنترل گاز را جدا کنید. سپس دستکش پلاستیکی خود را دست کنید و آن ها را درون آب قرار دهید. سپس آن ها را خوب آب بکشید و در جا ظرفی بگذارید تا در معرض هوا خشک شوند. حالا اسکاچ خود را خیس کنید و با دست بچلانید. با سمت مخصوص سابیدن اسکاچ، روی گاز را بسابید. مقدار کمی از جوش شیرین (تا یک قاشق غذاخوری) را روی هر لکه ای که مقاوم است بپاشید و مقدار کمی آب روی جوش شیرین بریزید. اجازه دهید جوش شیرین و آب ترکیب شوند و شروع به از بین بردن لکه های باقی مانده کنند. دوباره به سراغ لکه های سوخته باقی مانده بروید و ترکیب آب و جوش شیرین را تمیز کنید. در این لحظه، باقی مانده لکه ها باید نرم شده باشد و با کمی تلاش پاک شود. آن ها را با آب داغ و تمیز بشویید و با دستمال کاغذی یا یک پارچه تمیز خشک کنید.
تذکر: جوش شیرین و آب به نرم کردن مواد سر رفته سوخته کمک می کند. اجازه دهید این ترکیب برای 5 دقیقه روی لکه ها باقی بماند، بعد آن را تمیز کنید. از اسکاچ های بدون مواد ساینده برای تمیز کردن نواحی اطراف شعله های گاز استفاده کنید تا سطح گاز را خط نیندازید.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.