
تعداد بازدید : 23
گام به گام تا تغییر

یک تغییر بزرگ
امروز تصمیم می گیرم کارهای عقب مانده را با برنامه ریزی انجام دهم. دلایلی که مانع شده است آن کار را انجام دهم، مرور می کنم، شاید برخی از آن ها غیرمنطقی باشند یا با احساس خوب این روزهایم بتوانم بر بعضی از آن ها غلبه کنم. احساسم را نسبت به کارها مرور می کنم. اگر انجام کاری برای رسیدن به هدفم ضروری است، حتما نسبت به آن احساس خوبی دارم چون مرا به خواسته ام می رساند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 96
راهکارش مرزبندی است و بس!

پیامک شما
باتوجه به این که پیامک های زیادی در این حوزه به دست ما می رسد، تصمیم گرفتیم یکی از آن ها را که نکات جالبی هم در آن اشاره شده است با توضیحات کامل تر و کلی تری چاپ کنیم تا راهکارهایی را به همه زوجینی که در این زمینه مشکل دارند، ارائه داده باشیم. متن این پیامک به این شرح است: «آقایی هستم ۱۹ ساله. ۳ سال است که ازدواج کرده ام و تازه مجلس دامادی ام را گرفتم. همسرم به مادرش وابسته است. به او می گویم برویم یک شهر دیگر زندگی کنیم تا شرایط زندگی مان خیلی بهتر شود؛ ولی همسرم می گوید: «نه!» همیشه هر اتفاقی در زندگی مان می افتد سریع آن را به مادرش و دیگران می گوید و من هر چه می گویم او بر خلاف من حرف می زند و همیشه با هم جدال داریم و هرچه به مادرش می گویم در زندگی ما دخالت نکند، فایده ندارد.»
ازدواج هم پیش نیاز دارد
«زهره حسینی»؛ کارشناس ارشد مشاوره در گفت و گو با زندگی سلام می گوید: خوب است بدانیم برای این که فردی در زندگی مشترک موفق باشد بهتر است قبل از ازدواج یکسری شرایط را در خود ارزیابی و در صورت وجود این ویژگی ها و خصوصیات اقدام به ازدواج کند یعنی تا زمانی که فرد از وجود این معیارها و آمادگی ها در خود مطمئن نشده برای تشکیل زندگی دست نگه دارد. در تحقیقات اخیر روان شناسی ازدواج در سن زیر 20 سال باید با احتیاط و بررسی بیشتر و بهره مندی از مشاوره پیش از ازدواج انجام گیرد. یقینا در صورت نبود شرایط و مهارت های لازم، ازدواج در چنین سنی با تنش هایی همراه می شود؛ بنابراین بهتر است هر دختر و پسری در صورت ازدواج در این سن ها به بررسی این شرایط بپردازند و در صورت فقدان آن ها، هرچه سریع تر به آن دسترسی یابند. از جمله این شرایط می توان به استقلال مالی، استقلال عاطفی، مسئولیت پذیری، هویت یابی و ... اشاره کرد.
علل فردی مربوط به قبل از ازدواج
گاهی دیده شده است افراد قبل از دستیابی به استقلال عاطفی و رسیدن به وابستگی سالم، متاهل می شوند که آثار و پیامدهای آن در زندگی مشترک به صورت انتقال اسرار، مشکلات و مسائل زوج به دیگران بروز می یابد؛ بنابراین لازم است فرد قبل از رسیدن به استقلال و احساس توانمندی برای جدایی عاطفی، ازدواج را تا زمانی که از این مرحله با موفقیت گذر کند، به تأخیر اندازد. در واقع بعضی افراد به جای انتقال از دوره وابستگی به دوره استقلال در همان دوره وابستگی متوقف می شوند؛ همچنین وابستگی متقابل هم می تواند جزو علل دیگر این مشکل باشد؛ برای مثال در همین پیامک ممکن است غیر از آن که خانم به مادرش وابسته است، مادرش هم به شدت به دخترش وابستگی داشته باشد و قادر به جدایی عاطفی از فرزند و رها کردن او نباشد؛ بنابراین مدام برای زندگی او نگران است و با کنجکاوی یا ارتباط بیش از حد، سعی می کند وابستگی دو جانبه خود را حفظ کند و قادر نیست استقلال او را به رسمیت بشناسد. نهایتا کمبود اعتماد به نفس، ضعف در مهارت تصمیم گیری و حل مسئله نیز باعث حفظ وابستگی فرد و ترس از جدایی از دیگران می شود.
علل آسیب زا ی بعد از ازدواج
نبود مرز بندی صحیح و به موقع از طرف زوجین باعث بروز دخالت های والدین و دیگران در زندگی مشترک شان می شود. زندگی مشترک زوجین بعد از ازدواج باید دارای مرز زناشویی مشخص باشد تا از این طریق زوجین از زندگی خود محافظت کنند. اگر زن و شوهری بدون هیچ محدودیتی تمام اطلاعات و مسائل زندگی مشترک شان را به والدین خود انتقال دهند، نشانگر این است که آن ها هیچ گونه حریم شخصی در زندگی برای خود قائل نیستند و در خانه ای زندگی می کنند که دیوار های آن شیشه ای است و همه افراد شاهد جریانات زندگی شان هستند.
برای کاهش دخالت ها چه باید کرد؟
در چنین مواقعی، یکی از زوجین باید در ابتدا سعی کند اعتماد به نفس همسرش (که همه اطلاعات را به خانواده اش می دهد) تقویت شود. از طریق بیان عبارات و جملاتی از قبیل «تو آن قدر پخته هستی که خودت زندگی ات را مدیریت کنی»، باید به همسرش بفهماند که بر توانایی های خود تمرکز کند. در واقع با تقویت رفتارهای مثبت او و چشم پوشی از رفتارهای غلطش خواهد توانست به افزایش خود باوری او کمک کند.
او را در تصمیم گیری شریک کنید
مهارت تصمیم گیری و حل مسئله جزو مهارت های مورد نیاز در زندگی مشترک است و زوجین باید تلاش کنند در موقعیت های بحرانی و تنش زا از توانمندی های یکدیگر برای برطرف کردن مشکل بهره ببرند. برای رسیدن به این منظور از عباراتی مانند: «نظر تو برایم مهم است!»، «می خواهم بدانم همسرم چه راه حلی دارد؟» یا «پیشنهاد تو درباره این مسئله چیست؟» باید استفاده کند و او را به تصمیم گیری به تنهایی یا فکر کردن به راه حل های یک مسئله تشویق کند.
برای کاهش روابط، ضربتی عمل نکنید
راه حل مهاجرت به شهری دیگر نیز برای کاهش وابستگی و دخالت بزرگ ترها شاید موقتا موثر باشد؛ اما در صورت وابستگی خانمی به مادرش احتمال دارد جدایی از او به افسردگی در غربت یا پرخاشگری و لجبازی منجر شود؛ بنابراین بهتر است از نظر مکانی خانه ای دورتر از والدین در نظر گرفته شود و از نظر زمانی فاصله دیدار یا دفعات ارتباط با آن ها به هفته ای یک بار و در مدت زمان کمتر از 3 ساعت محدود باشد تا فرد امکان جدایی را کم کم برای خود فراهم آورد.
شنونده خوبی باشید
در این مواقع یکی از زوجین با مذاکره با همسرش باید به آسیب های زندگی بدون مرزبندی اشاره و تصمیم جدی خود را مبنی بر محدود کردن نقل و انتقال مسائل زندگی مشترک به دیگران مطرح کند و به صورت مشترک هر دو برای بنا کردن فرهنگ جدید متناسب با اهداف و توانمندی های خود تلاش کنند؛ همچنین و با توجه به این که احترام والدین واجب و ضروری است، بهتر است در برابر پیشنهادهای آن ها سکوت کنید و شنونده خوبی باشید؛ اما اجرای آن ها را به توافق و هم فکری با همسر موکول کنید تا به مرور زمان آن ها هم استقلال و توانمندی شما را برای مدیریت زندگی جدید به رسمیت بشناسند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 121
تزئین گلدان با شاخه های درخت!
داشتن گل و گیاه در داخل خانه می تواند روح تازه ای به شما و دیگر اعضای خانواده تان بدهد. حالا اگر گلدان گل هایی هم که در خانه دارید، با کمک گرفتن از طبیعت تزئین شده باشد طبیعتا تاثیرگذاری آن ها بیشتر خواهد بود؛ بنابراین در این مطلب قصد داریم به شما راهکار ساده ای برای تزئین گلدان با شاخه های درخت ارائه بدهیم. بیتوته می نویسد که اگر یک روز برای گردش به خارج از شهر بروید، حتما در طبیعت تعداد زیادی شاخه درخت می بینید که روی زمین افتاده اند. شما می توانید با همین شاخه های بدون استفاده، گلدان منزل تان را بیارایید و چهره جدیدی به آن بدهید. البته داخل شهر هم روی زمین و داخل باغچه های کنار خیابان، می توانید تعدادی شاخه درخت پیدا کنید.
وسایل لازم:شاخه های باریک درخت، بند کنفی، گلدان، گونی، اره، قیچی و چسب مایع.
مراحل ساخت:شاخه هایی را که جمع کرده اید با اره ببرید تا طول همه آن ها یکسان شود. با نخ کنفی مانند تصویر شاخه ها را به هم گره بزنید.نخ کنفی را مانند عکس، دور یک شاخه گره بزنید. سپس آن شاخه را با نخ به شاخه دیگر گره بزنید. گره زدن را در قسمت بالایی و پایینی شاخه ها انجام دهید. در ضمن انتهای نخ را نبرید تا در قسمت نهایی آن را دور گلدان گره بزنید. دور تا دور گلدان را گونی بچسبانید و در آخر شاخه هایی را که بهم گره زده بودید، دور گلدان گونی پیچ ببندید.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 113
پیامک های شما
دوستان عزیز!
برای آن که مشاوران و روانشناسان بتوانند پاسخهای مؤثرتری به سوالات و پیامکهای شما بدهند، نیاز به اطلاعات بیشتری داریم؛ بنابراین همراه با درج سوالات خود « سن، میزان تحصیلات، شغل، سطح اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود و خانواده» (همین اطلاعات را درباره فرد مقابل خود) بنویسید.لطفا ابتدای پیامک خود کلمه «مشاوره» را بنویسید.
* پسرم 14ساله است. خیلی بددهان، لجباز و عصبی است و همیشه به فکر کارهای خلاف است. راهنمایی ام کنید.
*جوانی هستم 38 ساله که 15سال است ازدواج کرده ام و دارای 2فرزند دختر هستم . همسرم بعضی اوقات به حرفم گوش نمی کند فقط حرف دوستانش برایش مهم است. زندگی برایمان سخت شده است و یکسره با هم بحث می کنیم. لطفا راهنمایی ام کنید.
*مردی هستم 32 ساله. تا به حال دو بار ازدواج ناموفق داشته ام، قبلا وضع مالی خوبی داشتم. برای بار سوم ازدواج کرده ام، حالا پول ندارم. داریم جدا می شویم. راهنمایی ام کنید .
* پسری 21 ساله هستم، خیلی احساس تنهایی می کنم و غمگینم. بعضی اوقات که یاد گذشته می افتم خیلی حسرت آن روزها را می خورم. از شرایط فعلی ام، راضی نیستم و دوست دارم شرایط تغییر کند، شاد باشم و به هدف هایی که دارم برسم؛ ولی هر زمان که می خواهم برای رسیدن به هدف هایم تلاش کنم بعد از چند روز بی انگیزه می شوم واحساس تنهایی اذیتم می کند.
*30 سال دارم. می خواهم با دختری ازدواج کنم؛ ولی او یک بار ازدواج کرده است و 23 سال دارد. دو سال است که به یکدیگر علاقه داریم. مادرم مخالفت می کند. چه کار باید بکنم؟
*جوانی 24ساله هستم. یک سال و 9 ماه است که عقد کرده ایم. در این چند وقت دو ماه با هم رابطه خوبی نداشتیم. الان هم یک ماه است که یکدیگر را ندیده ایم. همسرم فقط دنبال بحث کردن است و مادرش همیشه در زندگی مان دخالت می کند. لطفا کمکم کنید.
* دختری هستم فوق العاده مهربان و به نظر بقیه خوش تیپ. سنم 27 سال و مدرک تحصیلی ام کارشناسی ارشد است و امسال در یک اداره خوب، کار پیدا کردم. حقوقم هم مناسب است؛ اما خوشحال نیستم به دلیل اینکه ازدواج نکرده ام. خودم نمی دانم چرا، اما دوست دارم ازدواج کنم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 150
به شدت از استخر عمیق شنا می ترسم
پسری 13 ساله هستم. به شدت از استخر عمیق شنا می ترسم. با این که پدرم این را می داند، هر سال اصرار دارد که مرا به این کلاس ورزشی بفرستد. من حتی به پدرم التماس کردم که من را کلاس شنا نگذارد، ولی او به حرفم گوش نمی کند. لطفا کمکم کنید.
حسینی – ترس از موقعیت ها یا برخی شرایط و موارد خاص، به راحتی در شمار مصادیق فوبیا یا ترس های مرضی قرار نمی گیرد. با توجه به اطلاعاتی که در این پرسش آمده است و از سوی دیگر ترس از شنا در استخر عمیق که تقریبا در بسیاری از افراد تا حدی وجود دارد و طبیعی است، بنا به گفته «رضا زیبایی» روان شناس بالینی به نظر می رسد نگرانی شما نیز طبیعی باشد. همچنان که نوجوانان زیادی همین مسئله را تجربه می کنند.

شما باید همراه و در کنار مربی و زیرنظر ایشان، آهسته آهسته و طی مراحلی وارد آب شوید و به خودفرصت دهید تا به مرور زمان حضور و شنا در استخر عمیق را تجربه کنید.

خیالتان راحت باشد نوجوانان زیادی همانند شما این مسئله را تجربه کرده اند و می کنند و با عمل به این توصیه، حالا با چشم های بسته تا اعماق استخر عمیق شیرجه می روند. شما هم حتما می توانید این کار را بکنید.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 143
کارمان می خواست به طلاق بکشد که خانمم باردار شد
نویسنده : هدی زاهد، روان شناس عمومی
رابطه خانمم با من خیلی خوب بود؛ ولی الان رابطه مان سرد شده است. همه اش احساس می کنم که به اجبار کنار هم هستیم. حتی یک بار کارمان به طلاق می خواست کشیده شود که خانمم باردار شد حتی آن جا هم کوتاه نیامدم ولی صحبت بزرگ ترها و اطرافیان این بود که چون خدا خواسته که او باردار شود، حالا زندگی ات را ادامه بده. الان احساس می کنم افسرده شدم و در گوشه ای خلوت می کنم و سیگار پشت سیگار می کشم. قابل توجه شما هم این که در زندگی نگذاشتم خانمم کم و کسری و حسرتی رو بچشد و همیشه در حد توانم او را از خودم راضی نگه داشتم.
برادر گرامی! با توجه به متن پیامک تان این گونه برداشت می شود که زندگی مشترکی از روی اجبار دارید و رابطه تان بنا به دلایلی که متاسفانه نگفته اید و در پیامک تان به آن اشاره ای نکرده اید، سرد شده است. با این حال، کار اشتباه شما زوج گرامی این بوده است که قبل از اینکه مشکل تان را خودتان یا زیرنظر یک مشاور رفع کنید، تصمیم گرفته اید بچه دار شوید.
خلوت کردن راه حل نیست
شما در حال حاضر به اینجا رسیده اید که ادامه زندگی برایتان سخت شده است و به گفته خودتان در گوشه ای خلوت کرده اید؛ ولی بدانید انکار کردن مشکلات و گفت و گو نکردن و حل نکردن آن ها سودی ندارد و به ضرر خودتان و زندگی تان است؛ بنابراین با مشکلات روبه رو شوید و سعی کنید زندگی زناشویی تان را از نو بسازید. همچنین در گوشه ای نشستن و سیگار کشیدن غیر از فرسودگی چیزی ندارد. لطفا یک برنامه منظم و هدفمند در زندگی تان داشته باشید؛ برای مثال اوقات بیکاری حتما به باشگاه ورزشی یا استخر بروید و زمانی را نیز برای سپری کردن و تفریح کردن با همسرتان در خارج از منزل داشته باشید.
عوامل خوشبختی گذشته تان را بیابید
با همسرتان حرف بزنید و بیندیشید کجای زندگی مشترک تان لنگ می زند و چه کارهایی باید برای هم انجام دهید. آن طور که گفته اید اوایل زندگی تان بسیار خوب بودید. بیندیشید که خوب بودنتان به چه عواملی منوط بود و آن ها را در زندگی فعلی تان پیاده کنید. همچنین در همین باره که گفته اید در زندگی نگذاشتم خانمم کم و کسری و حسرتی را بچشد و همیشه در حد توانم او را از خودم راضی نگه داشتم، از همسرتان هم نظرش را بپرسید چراکه بعید است با شما هم نظر باشد.
به اشتباهات جبران ناپذیر دچار نشوید
تنها 7 ماه از شروع زندگی مشترک تان گذشته است و یکی از اشتباهات جبران ناپذیر زوج ها بعد از آغاز زندگی مشترک، فراموش کردن ابراز علاقه و گذاشتن وقت برای یکدیگر است غافل از این که این مسئله باعث دور شدن و دلخوری زن و شوهر از یکدیگر و ایجاد فاصله بین آن دو می شود. فراموش نکنید که با یک شاخه گل، یک کلمه محبت آمیز و چند دقیقه صحبت صمیمانه می توانید مشکلات و دلخوری ها را از سر راه بردارید و زندگی شیرینی را در کنار همسرتان در پیش بگیرید.
مدام گذشته ها را به یاد نیاورید
گذشته ها، گذشته! اگر همسرتان با رفتار یا گفتارش باعث آزردگی شما شده است، او را ببخشید. همواره گذشته ها را به رخ او نکشید به خصوص اگر اظهار پشیمانی کرده است. در ضمن زمانی که همسرتان با شما صحبت می کند، مستقیم به چشمان او نگاه کنید. این کار نشانگر این است که شما به آنچه او می گوید علاقه مندید و به او توجه می کنید.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 91
عشق همین اطراف است
کانال «اوج زندگی» مطلب ذیل را در تلگرام منتشر کرد. زوجی، تنها دوسال از زندگیشان گذشته بود که به تدریج با مشکلاتی در جریان مراودات خود مواجه شدند به گونه ای که زن معتقد بود از این زندگی بی معنا بیزار است؛ زیرا همسرش طرفدار رمانتیسم نبود، به همین علت روزی به شوهرش گفت که باید ازهم جدا شویم.
شوهر پرسید چرا؟ زن جواب داد : من از این زندگی سیر شده ام دلیل دیگری وجود ندارد.
تمام عصر آن روز شوهر به آرامی سیگار می کشید و حرفی نمی زد. زن غمگین شد و در این اندیشه بود که شوهرش حتی برای ماندن، او را متقاعد نمی سازد. تا اینکه شوهرش از او پرسید: چطور می توانم تو را از تصمیمت منصرف کنم؟ زن گفت تو باید به یک سوال من پاسخ دهی اگر پاسخ تو مرا راضی کند من منصرف خواهم شد، سپس ادامه داد: من گلی را که در کنار پرتگاه روییده بسیار دوست دارم؛ اما نتیجه چیدن آن گل مرگ خواهد بود آیا تو آن را برای من می چینی و می آوری؟ شوهر کمی فکر کرد و گفت فردا صبح پاسخ این سوال تو را می دهم.
صبح روز بعد زن بیدار و متوجه شد شوهرش درخانه نیست و روی میز نوشته ای زیر فنجان شیرگرم دیده می شود. در آن نوشته شده بود: عزیزم ، من آن گل را نخواهم چید؛ اما بگذار علت آن را برایت توضیح دهم: اول اینکه تو هنگامی که با رایانه تایپ می کنی مرتکب اشتباهات مکرر می شوی و به جز گریه چاره دیگری نداری، من باید زنده باشم تا بتوانم اشتباهات تو را تصحیح کنم.
دوم اینکه تو همیشه فراموش می کنی با خود کلید ببری، من باید زنده باشم تا در را برای تو باز کنم.
سوم اینکه تو همیشه به رایانه نگاه می کنی و این نشان می دهد نزدیک بین هستی، من باید زنده باشم تا روزی که پیر می شوی ناخن های تو را کوتاه کنم.
به همین دلیل مطمئنا کسی وجود ندارد که بیشتر از من عاشق تو باشد و من هرگز آن گل را نخواهم چید.
اشک های زن جاری شد، به خواندن نامه ادامه داد: عزیزم! اگر تو از پاسخ من خرسند شدی لطفا در را باز کن زیرا من نانی که تو دوست داری را در دست دارم. زن در را باز کرد و دید شوهرش همچنان در انتظار ایستاده است. زن اکنون می دانست که هیچ کس بیشتر از شوهرش او را دوست ندارد. آری عشق همان جزئیات ریز معمولی و عادی زندگی روزانه است که خیلی ساده و بی اهمیت از کنار آن ها می گذریم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.