* من تا حالا دو بار شکست عشقی خوردم، دو بار هم مساوی کردم و سه بار برنده شدم، الانم با 11 امتیاز تو رده پنجم جدول هستم!

* می دونین فرق کلاغ با قناری چیه؟ هیچ فرقی ندارن، فقط قناری سنتی می خونه کلاغ راک!

* همین الان برید آشپزخونه اگه یه سینی پشت شیر آب نبود من اسمم رو عوض می کنم!

* من نمی دونم این بچه  درس خون ها وقتی ازدواج کردن و بچه دار شدن از چه افتخاراتی می خوان واسه بچه هاشون تعریف کنن؟! د آخه یه فرار از مدرسه ای، یه کتک خوردن از ناظمی، یه واحد پاس نشده ای، یه دعوا و بزن بزنی، یه چیزی باید باشه که با هیجان تعریف کنن آخه! خوش به حال بچه های خودم!

* هر وقت کسی بهتون گفت: یه چیزی بگم؟! بگید: نه نگو... چون اگه بگی «بگو»، میگه: هیچی ولش کن! پیشگیری بهتر از درمان است!

 Like       Comment

گویا مد شده همه از درآمد خود بنالند. از شهروندی که بابت قبض های ناقابل گاز و آب و برق شکایت می کند تا آقای «ب.ز» که می گوید «دو میلیارد یورو برای من پول خرد است» و حتی خود دولت. یکی از مسئولان وزارت راه درباره ارزان بودن عوارض بزرگراه ها گفته: «حمل و نقل در کشور ما مفت است»! حالا درست است که قبض ها، مالیات، عوارض، حق بیمه و... سایر هزینه هایی که به دولت می دهیم کمرمان را دولا و سه لا و چهارلا کرده (ناخودآگاه یاد سوبله- چوبله افتادم!) ولی این دلیل نمی شود که دست روی دست بگذاریم و ناراحتی مسئولان را ببینیم. وقتی مدیری می گوید عوارض اتوبان ها مفت است، خودمان باید آستین بالا زده و کاری بکنیم. یا جلوی ادارات تجمع کنیم و خواهان افزایش چند برابری عوارض شویم، یا به صورت «همت عالی» در باجه های بزرگراه ها هرچه در جیب داریم پرداخت کنیم و بقیه اش را چک بکشیم یا درخواست کنیم یک بند دیگر به قبض گازمان به عنوان «عوارض گاز دادن در اتوبان» اضافه شود! خلاصه از بقیه سازمان ها هم می خواهیم اگر کم و کسری دارند، تعارف را کنار گذاشته و بگویند دیگر چه چیزهایی مفت است تا از خجالت شان دربیاییم!

علیرضا کاردار

پسر جوانی مشغول قدم زدن در ساحل بود که بطری کوچکی پیدا کرد. آن را برداشت و درش را باز کرد. غولی از داخل بطری بیرون آمد و گفت: «ممنون برای این که من رو بیرون آوردی. به عنوان قدردانی می خوام یه آرزوی تو رو برآورده کنم.» پسر جوان گفت: «من همیشه دوست داشتم که به جزیره هاوایی برم، اما از هواپیما می ترسم و سفر با کشتی هم حالم رو بد می کنه. میشه تو از این جا تا هاوایی یه جاده بسازی؟» غول گفت:  «متأسفم، فکر نمی کنم بتونم همچین کاری رو انجام بدم. به این فکر کن که برای ساختن یک بزرگراه چند تا ستون نیازه. چه عمقی از اقیانوس رو باید طی کنیم تا برسیم به کف آب. چون مسیر طولانیه، باید چند تا پمپ بنزین و استراحتگاه هم در مسیر ساخته بشه. نه نه... هر چی فکر می کنم، نمی تونم آرزوت رو برآورده کنم!» پسر جوان قانع شد و گفت: «قبول، حرفت منطقیه. پس می تونی یک خواسته دیگه من رو برآورده کنی؟ من همیشه آرزو داشتم که بتونم خانم ها رو بشناسم. بدونم که چه چیزهایی خوشحال شون می کنه و چه چیزهایی ناراحت. بدونم که چرا گریه می کنن و چه وقت می خندن!» غول یک ثانیه فکر کرد و گفت: «دوست داری جاده ات به هاوایی چهار بانده باشه یا دو بانده؟!»

مترجم:دلارام کاردار

* نگفتن حرفی که ارزش گفتن دارد گناه است.                                   پرویز شاپور

* برای کارهای صغری باید تصمیم کبری گرفت!                                   رضا وارسته

* آن قدر چاق بود که چیزی به عرضش نمی رسید.                             ناصر رعیت نواز

سلام، می خواهم از شما گلایه کنم که به توصیه من در به کار بردن واژگان خارجی چندان توجهی نکرده اید. همچنین برای چندمین بار تأکید کنم که واژگان خودی را در اولویت سخن خود قرار بدهید. متأسفانه شما حتی واژه هایی را که ریشه چند صد ساله و بیشتر در زبان فارسی دارند به راحتی با واژه های بیگانه عوض کرده اید. به عنوان مثال به واژه «اندازه» گفتید «سایز». شما به غذافروش هایی که خوراک را برای بیرون می پزند گفتید «کترینگ»، درحالی که واژه «بیرون بر» بسیار زیباتر است. همچنین واژه ورزشی «شهرآورد» به این زیبایی را حذف و به جای آن از واژه بیگانه «دربی» استفاده کردید. از این بدتر این که بعضی از واژگان فارسی حذف شد و به جای آن نه واژه جدید بلکه علامات اختصاری گذاشته شد مثل کلمه «ویژه» که تبدیل شد به «vip» یا واژه «تخفیف» یا به قول من «کمینه» را تبدیل کردید به «off»! دوست من! هر زبانی ناگزیر از پذیرش لغات از زبان های دیگر است، اما باید این کلمات سنجیده و با کیفیت مطلوب و به اندازه با فرهنگ و زبان اصلی در طول زمان پیوند بخورد. همان گونه که زبان های دیگر از جمله عربی و انگلیسی نیز از زبان فارسی، کلمات بسیاری گرفته اند، زبان ما نیز می تواند این کار را بکند، اما به قاعده. ما باید بدانیم زبان فارسی با این همه شیرینی و حکمت و عرفان، گنجی است که خداوند به ما عطا کرده و توسط افراد بزرگی مانند حکیم فردوسی و شیخ اجل سعدی و دیگران به مرور صیقل خورده تا گنجینه ذهن و زبان ما را پر از در و گوهر کند. ما نباید جواهرات ارزشمند و زیبای این گنجینه را با فلزات بدلی تعویض کنیم بلکه باید در پاسداشت آن کوشا باشیم. دوست عزیز فرصت اندک است و سخن بسیار. امیدوارم از سخنان من رنجیده خاطر نشده باشید. در نامه های بعدی، بیشتر در این باره برایت خواهم نوشت دیگر عرضی نیست، به امید دیدار.

اسماعیل فریدونی

سرآشپز مدرن

آدنیوز/ یک شرکت سوئیسی به تازگی دستگاه کوچکی را به نام «سرآشپز مخصوص» روانه بازار کرده که با الهام از دستگاه های قهوه ساز ساخته شده و به کاربرانش این امکان را می دهد تا تنها با فشار دادن یک دکمه غذاهای فانتزی خوشمزه ای را تحویل بگیرند. این روبات سرآشپز با کپسول هوا و گازهای مجاز غذاها را به راحتی و سرعت می پزد.

 

 

 

جوان ترین روبات ساز

آدیتی سنترال/ یک نوجوان 15 ساله یونانی موفق شد با ساخت روباتی انسان نما با ابعاد واقعی یک انسان، عنوان جوان ترین سازنده روبات انسانی را از آن خود کند. «دیمیتریس هاتزیس» با صرف 1400 ساعت زمان و ساخت 475 قطعه پلاستیکی مختلف که توسط دستگاه های چاپ سه بعدی، تهیه شدند، توانست این روبات 185 سانتی متری را بسازد.

 

 

 

کرم مغزی!

مترو/ «لوئیس اورتیز» دانشجوی 26 ساله کالیفرنیایی است که بعد از یک دوره سردردهای طولانی، به کما رفت و در نهایت پزشکان با عکس برداری از سر او متوجه شدند که یک کرم انگلی در مغزش زندگی می کند! این کرم که به گفته پزشکان ممکن است با خوردن یک تکه گوشت خام آلوده وارد بدن او شده باشد، با یک جراحی طولانی از مغزش خارج شد.

سلام و خدا قوت، بارها و بارها درباره این که جهان هستی توام با پدیده های شگفت انگیزی است صحبت کردیم، از دوران کهن و دیرباز (البته کامبیزشون) تا پژمان بازغی در هنر و از امیدعالیشاه تک به تک نزن تا کفاشیان در ورزش، اما از اون جایی که ممکنه هنوز برای عده ای از مخاطبان گرامی ابهاماتی دراین باره وجود داشته باشه مجبورم برگ زرین دیگری از دفتر شگفتی های آفرینش رو براتون رو کنم، خبر اینه: تیم ملی فوتسال بانوان ایران در جام جهانی شرکت نمی کنه!! چرا؟ کفاشیان درباره انصراف از جام جهانی فوتسال بانوان گفته: «به دلیل این که گواتمالا (میزبان جام جهانی) در ایران سفارتخانه نداره و برای گرفتن ویزای این کشور مجبوریم به آلمان سفر کنیم، اما مشکل اساسی دیگر این بود برای سفر به آلمان هم نیازمند گرفتن ویزای شنگن هستیم.» باز خوبه نگفته برای خروج از ایران مشکل داشتیم! واقعاً چقدر بشریت مردم آزاره، چرا برای ورود به کشورتون ویزا میخواین؟ به امید روزی که هیچ جا مرزی نباشه! اما استاد کفاشیان فعلاً که قوانین ظالمانه ای مثل ویزا گرفتن بر دنیا حکم فرماست، چرا وقتی جوون های مردم رو در مسابقات انتخابی از شوهر و بچه هاشون دور کردین و کلی حاشیه خانوادگی ایجاد فرمودین، تازه خرج و مخارج انداختین گردن کشور فکر این مشکلات اساسی و مبنایی رو نکرده بودین؟ بعدشم این همه تیم های ورزشی کشورمون در مسابقات مختلف به میزبانی گواتمالا شرکت کردن چه جوری رفتن اون جا و ویزا گرفتن؟ شایعه شده دولت گواتمالا اعلام کرده در تمام دنیا، فقط به ورزشکارانی که رئیس فدراسیون شون فامیلش کفاشیان باشه ویزا نمیده! غمناک برانگیزه که کار سخت که قهرمانی تو آسیا و گرفتن سهمیه جام جهانی بوده رو ورزشکاران، دلاوران و نام آوران انجام دادن، کار ساده که گرفتن ویزا بوده، افتاده گردن مسئولان و شد چیزی که نباید می شد! عین اینه که یک کارخونه خودرو تولید کنه بعدش چون براش بوق نداره به بازار عرضه اش نکنه! چون به بازار عرضه نکردن خودرو راحت تر از پیدا کردن بوقه! آقای کفاشیان ویزا دادنی نیست، گرفتنیه، تشریف می برین میگین ویزا میخوایم، اونا میگن چند تا میخواین؟ شما میگین: فلان تا! اگه جام جهانی مردان تو گواتمالا برگزار می شد به همین دلیل حاضر بودین بی خیال بشین؟ شما که قدرت جهانی دارین و نفوذ زیاد، چرا خودتون رو برای ویزا عذاب بدین، پیشنهاد می دادین چون ما حس  و حال ویزا گرفتن نداریم کشور میزبان رو تغییر بدن یا خود گواتمالا رو بیارن نزدیک شما !سید مصطفی صابری

* واقعاً خدا قوت بهتون بده که زحمت می کشید تا مطالب قشنگ «زندگی سلام» رو آماده کنین. از آقای یونس ترکمن هم بابت پیامک پنجشنبه اش تشکر می کنم. سیدجواد، مشهد ثامن

* خدمت دوست عزیزی که در ستون «ماوشما» گفته بود حاضره با مدرک ثابت کنه آقای مصطفی صابری استقلالیه. دوست عزیز، این طبیعیه که هر شخصی به رنگی گرایش داشته باشه یا به چیزی علاقه نشون بده. مهم سوءاستفاده نکردن از جایگاهیه که در اختیارشه.

* عکس «ابتکار بز» روز چهارشنبه مال کدوم شهر بود؟ 

مهدی اکرادی، بجنورد

* «شعرطنز» و مطلب های «زندگی سلام» پنجشنبه خیلی جالب بود.

علی پور، تربت حیدریه

* دوست عزیزی که «چین خوردگی» در «خفن استریپ» شماره 28 رو بی مزه می دونید، کسی که به طرف مقابلش میگه: شما بخشی از کشور ما رو خوردین، از پرچمی که کنار دستشه میشه فهمید که اهل کشور چینه. پس جوابش «چین خوردگی» میشه.                                                    

     یونس ترکمن

جواب خفن استریپ شماره 29: بنیاد، نیرنگ بازی و سرآغاز

زمستان یعنی سردستان. «زم» و «زَم» و «سِم» و «شِم» پیشوندهایی به معنای سرد هستند. «زم» در واژه هایی چون زمستان (سرماستان) و زمین (یخ بسته) و زمهریر (جای سرد دوزخ) یافت می شود و «سم» در سمیرم شهر خنک استان اصفهان. «شم» در شمران یا شمیران که به معنی دامنه سرد است و در برابر تهران ( دامنه گرم ) قرار دارد.

برگرفته از کتاب «ریشه یابی واژگان» اثر عادل اشکبوس

[در زندان رژیم بعث] قرار شد به اتفاق آقای موسوی یک کلاس خصوصی با حاج آقای ابو ترابی داشته باشیم. اولین جلسه که خدمتش رسیدیم پرسید: «کجا بنشینیم؟» گفتم: «جایی که هیچکس مزاحم ما نشود.» نگاه توبیخ آمیزی به من کرد و یکراست رفت و در مقابل اتاق شانزده نشست. تا درس را شروع کرد بعضی از آزادگان می آمدند و به ایشان سلام می کردند. او هم تمام قد بلند می شد و با آن ها احوالپرسی گرم می کرد. حدود بیست دقیقه از وقت 45 دقیقه ای کلاس با احوالپرسی ها گذشت. آخر کلاس به ما گفت: «درس خواندن برای خدمت است.»

برگرفته از کتاب «به لطافت باران» نوشته بی‍ژن کیانی

مرحوم حاج اسماعیل دولابی درباره واقف بودن به قدرت و عظمت خداوند فرموده  اند: «از هر چیز تعریف کردی، بگو مال خداست و کار خداست. نکند خدا را بپوشانی و آن را به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگ تر از این نیست. اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در می آوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربّت تعریف کن. بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او. هر زیبایی و خوبی که دیدی، ربّت را یاد کن؛ همان طور که امیرالمومنین(ع) در دعای دهه اول ذی الحجه می فرماید: به عدد همه چیزهای عالم لا اله الّا الله.»

برگرفته از کتاب«مصباح الهدی»، ص 19

حجت الاسلام و المسلمین قرائتی در تفسیر آیات 6 و 7 سوره مبارکه مومنون با این مضمون که: «آنان که دامان خود را حفظ می کنند مگر در مورد همسرانشان یا کنیزانی که به دست آورده اند، که [در این موارد] ملامتی بر آنان نیست. پس هر که فراتر از این را طلب کند، متجاوز است.» نکاتی را مطرح فرموده اند که در ادامه می خوانید: 1- پاکدامنی، شرط ایمان و آلودگی نشانه ضعف ایمان است. 2- غریزه جنسی، طغیانگر است و به کنترل و حفاظت نیاز دارد. 3- در ارضای غریزه جنسی، محدودیّت لازم است، ولی ممنوعیّت خلاف فطرت است. 4- ازدواج، راهکار اسلام برای ارضای نیاز جنسی است. 5- جوانی که با عنوان آزادی جنسی و از روی راحت طلبی ازدواج را ترک می کند و یا به تأخیر می اندازد، قابل ملامت است؛ نه آن که به جای گناه و روابط نامشروع، تن به ازدواج می دهد. 6- هرگونه راهی غیر از ازدواج، برای ارضای نیاز جنسی، تجاوز به حدود الهی است.

برگرفته از کتاب «تفسیر آیات برگزیده»، ص 148

مادرم بنشین

می خواهم دورت بگردم

تا منظومه شمسی

از اعتبار بیفتد!

 

ناصر رعیت نواز